سیرت جلال الدین منکبرنی : جلال الدین خوارزمشاه
نویسنده:
شهاب الدین خزندری
امتیاز دهید
تعداد صحیح صفحات : 522
تصحیح، تعلیق و مقدمه: مجتبی مینوی
سیرت جلال الدین مینکبرنی سرگذشت پسر سلطان محمد خوارزمشاه است در مدت یازده سال: «داستان» مختصر جنگهای اوست با چنگیز و لشکر مغول و،سپاه بردن او بنواحی مختلف و فتوحات و شکستهای او و،وقایع ایلغار مغول و تاتار و خرابیهای فراوان و بلاهای بیشماری که در آن ترکتازیها و پیکارها اقوام تاتار و ترک و مغول به سرزمین و مردم ایران و ممالک مجاور آن رسانیده و چشانیدهاند.بعنوان مقدمه از سیرت و رفتار علاء الدین محمد خوارزمشاه و نبردهای او و،تهورهای سفیهانهء او در قبال خلیفهء عباسی و، رعب و هراس کودکانهء او در برابر قشون جرار مغول،که منجر به هزیمت و بخواری مردن او و مبتلا گشتن مسلمین در پنجهء غارتگران و خونریزان خوارزمی و تاتار گردید هم بحث مختصری شده است.
این داستان را شهاب الدین محمد خرندزی نوشته است که شش هفت سالی منشی جلال الدین بوده و در بسیاری از سفرها و لشکرکشیها و میدانهای کارزار با وی همراه بوده است.کتاب را اصلا بزبان عربی نوشته بوده و ظاهرا در همان قرن(قرن هفتم هجری) شخص دیگری آن را بفارسی ترجمه و تحریر کرده است.از این ترجمهء فارسی نسخهای (ظاهرا منحصربفرد)در کتبخانهء شخصی مرحوم مکرمین خلیل یینانچ استاد تاریخ در دانشگاه استانبول موجود بود که آن را بنده در1329 هـ.ش.در نزد او دید و از وی خواهش کرد که عکسی از ان ببنده ببخشد و آن بزرگ پذیرفت.پس از چندی عکس را تهیه کرد و توسط مرحوم استاد عباس اقبال آشتیانی از برای بنده گسیل داشت،ولی ببنده نرسید.اقبال درگذشت و کتابهای او را بدانشگاه طهران فروختند و این عکس در آن میان بود.دانشگاه آن را به بنده امانت داد و من برای چاپ تصحیح و آمادهاش کردم و بنگاه ترجمه و نشر کتاب متعهد طبع و نشر آن گردید.و بعد ها در یک جلد به همت استاد مجتبی مینوی در انتشارات علمی فرهنگی به چاپ رسید.
بیشتر
تصحیح، تعلیق و مقدمه: مجتبی مینوی
سیرت جلال الدین مینکبرنی سرگذشت پسر سلطان محمد خوارزمشاه است در مدت یازده سال: «داستان» مختصر جنگهای اوست با چنگیز و لشکر مغول و،سپاه بردن او بنواحی مختلف و فتوحات و شکستهای او و،وقایع ایلغار مغول و تاتار و خرابیهای فراوان و بلاهای بیشماری که در آن ترکتازیها و پیکارها اقوام تاتار و ترک و مغول به سرزمین و مردم ایران و ممالک مجاور آن رسانیده و چشانیدهاند.بعنوان مقدمه از سیرت و رفتار علاء الدین محمد خوارزمشاه و نبردهای او و،تهورهای سفیهانهء او در قبال خلیفهء عباسی و، رعب و هراس کودکانهء او در برابر قشون جرار مغول،که منجر به هزیمت و بخواری مردن او و مبتلا گشتن مسلمین در پنجهء غارتگران و خونریزان خوارزمی و تاتار گردید هم بحث مختصری شده است.
این داستان را شهاب الدین محمد خرندزی نوشته است که شش هفت سالی منشی جلال الدین بوده و در بسیاری از سفرها و لشکرکشیها و میدانهای کارزار با وی همراه بوده است.کتاب را اصلا بزبان عربی نوشته بوده و ظاهرا در همان قرن(قرن هفتم هجری) شخص دیگری آن را بفارسی ترجمه و تحریر کرده است.از این ترجمهء فارسی نسخهای (ظاهرا منحصربفرد)در کتبخانهء شخصی مرحوم مکرمین خلیل یینانچ استاد تاریخ در دانشگاه استانبول موجود بود که آن را بنده در1329 هـ.ش.در نزد او دید و از وی خواهش کرد که عکسی از ان ببنده ببخشد و آن بزرگ پذیرفت.پس از چندی عکس را تهیه کرد و توسط مرحوم استاد عباس اقبال آشتیانی از برای بنده گسیل داشت،ولی ببنده نرسید.اقبال درگذشت و کتابهای او را بدانشگاه طهران فروختند و این عکس در آن میان بود.دانشگاه آن را به بنده امانت داد و من برای چاپ تصحیح و آمادهاش کردم و بنگاه ترجمه و نشر کتاب متعهد طبع و نشر آن گردید.و بعد ها در یک جلد به همت استاد مجتبی مینوی در انتشارات علمی فرهنگی به چاپ رسید.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سیرت جلال الدین منکبرنی : جلال الدین خوارزمشاه
برخورد متفاوت و جسورانش با مغول ها بوده
اما در مورد خوارزمشاهیان که همگی ترک بودند.
علت حمله مغول عقیده آنان این بود که خدای آسمان (تنگری ) یکی است و امپراتور روی زمین نیز باید یکی باشد (تاریخ مغول اشپولر). بنابراین حمله به حمله سرزمین هدف مغولان بوده است اما از خوارزمشاهیان وحشت داشتند و غایرخان بدرستی جاسوس بودن کاروان چنگیز را تشخیص داد و آنان را کشت( بجز یکی دو نفر).
معنای مَنگو بِرتی: منگو در مغولی ذو معادل ترکی آن بَنگو به معنای ابدی و جاودان است. برتی (وئردی در ترکی نوین ) به معنای داد و عطیه و هبه
معنای منگو برتی ؛ آلله وئردی (خدا داد) است.
منگو برتی در واقع از شجاعان روزگار است اما بخت با وی یار نبوده است.