رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

آذربایجان در سیر تاریخ ایران از آغاز تا اسلام - جلد 1

آذربایجان در سیر تاریخ ایران از آغاز تا اسلام - جلد 1
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 62 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 62 رای
.
معرفى اجمالی کتاب:
«آذربایجان در سیر تاریخ ایران»، کتابى است به زبان فارسى که به بررسى تاریخ آذربایجان در زمینه و جریان تاریخ ایران، طى دو مرحله مى‏پردازد: مرحله اول از آغاز تا اسلام. مرحله دوم در دوره ظهور و توسعه اسلام.
کتاب در سه جلد به شرح ذیل تنظیم شده است: جلد اول و دوم که به بررسى تاریخ این سرزمین از آغاز تا اسلام اختصاص یافته، داراى پیش‏گفتارى به قلم مولف و پنج فصل است. جلد سوم، به بررسى تاریخ آذربایجان در دوره ظهور و توسعه اسلام اختصاص یافته و داراى پیش‏گفتارى به قلم مولف و بیست فصل است.


عناوین فصول مختلف این مجلد بدین شرح است:
1-عربستان و برآمدن اعراب 2-دولت شهرها و دولت‏هاى خود ویژه 3- مناسبات با ایران 4-در آستانه ظهور 5-ظهور اسلام 6-خلیفه اول 7-علل شکست و عوامل پیروزى 8-منبعشناسى فتوح 9-از فتوح اولیه تا فتح الفتوح 10-فتح آذربایجان 11-فتوح آن سوى ارس 12-عمر 13-عثمان 14-کوفه و حکام آن 15-فتح مجدد آذربایجان 16-حکام آذربایجان 17-ادامه لشکرکشى در آن سوى ارس 18-خلافت حضرت على(ع) 19-حکام آذربایجان 20-مزارهاى منتسب به صحابه در آذربایجان.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
kaydan
kaydan
1393/03/14

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی آذربایجان در سیر تاریخ ایران از آغاز تا اسلام - جلد 1

تعداد دیدگاه‌ها:
47
[quote='fuzuli']شباهت زبان سومری با ترکی بیش از شباهت پازسی کتیبه بیستون است با فازسی امروزی در حالی که میان آن ها چندین هزار سال فاصله افتاده است.[/quote]
شیخ جان! حال که تو خود را تا این حد متخصص زبان سومری و این زبان را تا این ‌اندازه برابر زبان ترکی می‌پنداری، شمه‌ای از دانشت را نشانمان بده و قطعه‌ی سومری زیر را ترجمه کن و برابر ترکی آن را به طوری که این شباهت دقیقاً خود را نشان دهد، برایمان بنویس:
nin-giš-zi-da digir-ra-ni gù-dé-a énsi-lagaš.KI ur-gá-tùm-du-ke é-gír-su.KI-ka-ni mu-na-dù
[quote='fuzuli']پس در مورد نام آلبانیا چه نظری داری؟
سنسکریت مادر زبان های هند و اروپایی قلمداد شده نه شاخه ای از آن.
شباهت زبان سومری با ترکی بیش از شباهت پازسی کتیبه بیستون است با فازسی امروزی در حالی که میان آن ها چندین هزار سال فاصله افتاده است.[/quote]
به جای وقت‌کشی و سفسطه، اسناد جغرافیایی مربوط به آذربایجان نام‌داشتن سرزمین‌های شمال ارس را - چنان‌که به پیروی از باکویی‌ها مدعی آنی - هرچه زودتر ارائه کن.
مبحث زبان‌های سنسکریت و سومری خارج از تخصص توست. گرچه در همان حوزه‌ی تخصصی‌ات نیز معلوماتی نداری و چیزهایی را به آیه‌ی 42 سوره‌ی روم نسبت می‌دهی که در آن وجود ندارد!
پس در مورد نام آلبانیا چه نظری داری؟
سنسکریت مادر زبان های هند و اروپایی قلمداد شده نه شاخه ای از آن.
شباهت زبان سومری با ترکی بیش از شباهت پازسی کتیبه بیستون است با فازسی امروزی در حالی که میان آن ها چندین هزار سال فاصله افتاده است.
[quote='fuzuli']هنوز در مورد سابقه واژه ی اران در کتب تاریخی و اطلاق آن به آذربایجان شمالی چیزی ننوشته ای. خودت می دانی که واژه ی ارمنیا با واژه ی اران یکی نیست.[/quote]
شیخ جان تجاهل نکن! برایت به سادگی نشان دادم که اراضی جنوبی ارس «آتورپاتکان/ آذربایجان/ ماد» خوانده می‌شده است و شمال آن «ارمنیا / ارمنستان»! یعنی آن ناحیه را در دوران قبل از اسلام هم هرگز « آتورپاتکان/ آذربایجان/ ماد» نمی‌خوانده‌اند. واقعاً درک این نکته این‌قدر دشوار است؟ اما با توجه به اینکه مدعی تو هستی و بنا به تجویز هادیان باکویی‌ ناحیه شمال ارس را «آذربایجان شمالی» می‌خوانی، باید بینه‌هایت را نیز نشانمان دهی و مدارکت را رو کنی. با طفره رفتم از پاسخ‌گویی و آسمان و ریسمان کردن نمی‌توانی از این تنگنا قسر دربری. اما برای اینکه امکان بهانه‌گیری را از تو بگیرم، دو سند جغرافیایی خدشه‌ناپذیر را برایت ذیلاً نقل و توصیه می‌کنم که در این خصوص به منابعی غیر از کتاب‌های چاپ باکو مراجعه کنی تا موضوع برایت کاملاً روشن و مفهوم شود:
«اران نام عجمی کشوری است پهناور دارای شهرهای بسیار چون گنجه و برذعه، شمکور و بیلقان. میان آذربایجان و اران رودخانه‌ای است به نام ارس. هرچه در سوی باختر و شمال آن است از اران است.» (یاقوت حموی؛ معجم البلدان؛ ترجمه‌ی علی‌نقی منزوی؛ تهران: سازمان میراث فرهنگی کشور، 1380، ج 1، ص 171)
«از کنار آب ارس تا آب کر - بین‌النهرین - ولایت اران است. از کنار آب کر تا دربند باب الابواب ولایت شروان است.» (حمدالله مستوفی؛ نزهة القلوب؛ به‌کوشش محمد دبیرسیاقی؛ تهران: کتابخانه‌ی طهوری، 1336، صص 106-105)
اما کی می‌خواهی جریان آیه 42 سوره روم را برایمان تعریف کنی؟
[quote='fuzuli']همانطوری که شما زبان سانسکریت را ریشه زبان های هند و اروپایی می دانید . همانطوری که واژگان پارسی کتیبه بیستون را با فارسی امروزی یکی می کنید در حالی که شاید ده واژه از کتیبه بیستون را نتوانید با فارسی امروزی برابرسازی کنید. [/quote]
شیخ جان این وادی جدیدی که به آن ورود کرده‌ای سخت تخصصی است. مگر در حوزه‌ی قم به شما زبان‌های سنسکریت و پارسی باستان هم تدریس می‌کردند؟
1. چه کسی گفته است که زبان سنسکریت ریشه‌ی زبان‌های هندواروپایی است؟! سنسکریت یکی از شاخه‌های شرقی زبان هندواروپایی مقدم (Proto-Indo-European) است.
2. مگر ممکن است واژه‌های پارسی باستان با واژه‌های فارسی دری یکی باشد؟ میان دوران این دو زبان بیش از هزارسال فاصله وجود دارد و بدیهی است که در طی این مدت عناصر هر زبانی دچار تحول و وگرگونی می‌شود. با این حال، اگر برایت خیلی ضروری و حیاتی است، بگو تا برایت بیش از ده مورد از صورت‌های فارسی دری واژه‌های پارسی باستان را نقل کنم.
نخستین اطلاعی که از توروکی های باستان آذربایجان داده شده مربوط به شمشی آداد اول (1813 – 1781 ق.م) پادشاه آشور در اواخر قرن نوزدهم قبل از میلاد می باشد
وروشیل گوکاسیان ارمنی هم سابقه حضور طوایف سابیر و آوار و باشقیر ترک زبان در آذربایجان را تا پیش از زمان زندگی هرودوت – که در سده 5ق.م می زیسته عقب برده است،
گوکاسیان در عین حال با استناد به موکتسه وای کارتلیسا، اثر گرجی نوشته شده در سده 8 م. از قومی به نام بون ترک ها نام برده است که با اسکندر مقدونی در اراضی گرجستان شرقی (و آلبانی غربی) جنگیده اند و اسکندر نتوانسته است آن ها را که چهار شهر بارودار مستحکم و لشکری نیرومند داشته اند، شکست دهد.
ز.یامپولسکی با ارائه اسنادی حضور طوایف ترک زبان را در سده 14 ق.م در اطراف دریاچه اورمیه را اثبات می نماید. به نوشته او آن ها در منابع آشوری توروک ها نامیده اند. در سنگ نوشته های میخی اورارتویی هم سخن از ایالاتی در اراضی آذربایجان رفته است که قومی به نام توریخی، در اوایل هزاره 1ق.م.، در آن ها زندگی می کرده اند. همین مؤلف بر اساس منابع یونانی، سخن از مسکون بودن آذربایجان در سده 5ق.م. با ایرکی ها، رانده است. وی از طریق تحلیل فقه اللغه ای به این نتیجه رسیده است که منظور از توروک ها و توریخی ها و ایرکی ها همانا ترکان هستند.
رنه گروسه فرانسوی معتقد هست که سومریان بدون شک تمدن خود را از مردم آذربایجان کسب کرده اند.
هروزنی "B. Hrozny" دانشمند چک، کسی که برای اولین بار موفق به قرائت و ترجمه لوحه های هیتی شد؛ آذربایجان را اقامتگاه ثانوی سومری ها میداند ( جامعه بزرگ شرق، صفحه 161 )
ساموئل نوح کریمر سومر شناس معروف که خیلی از لوحه های سومری را ترجمه کرده در کتاب "الواح سومری" صفحه 258 تایید می کند که سومرها از آسیای میانه و از طریق قفقاز به آذربایجان آمده، و بعد از سکونتی دراز مدت در آنجا، به بین النهرین مهاجرت کرده و در آنجا ساکن شدند. وی ادامه میدهد: سومر ها در ایجاد تمدن آراتتا در آذربایجان و تمدن های باستانی درغرب ایران نقش بزرگی داشتند. آراتتا، 5000 ق م در آذربایجان زندگی میکردند و بعدها از آنجا به بین النهرین کوچ کردند.
چارلز بارنی عالم تاریخ شناس انگلیسی بعد از تحقیق روی آثار پیدا شده از گورتپه و حسنلو در آذربایجان به این نتیجه رسیده که صنعت فلزکاری اولین بار در آذربایجان شکل گرفته است. ( مجله میراث فرهنگی، سال3، شماره 5، ص 53 )
باستان شناسان دامنه های جنوبی قفقاز را گهواره صنعت فلزکاری دانسته و تایید میکنند که مواد اصلی در ساخت مفرع یعنی مس و قلع در گنجه استخراج میشده و معادن قلع 7000 ساله این منطقه یادگار آن دوران هست.
ساموئل هوک در کتاب "تاریخ اوسانه در خاورمیانه" ریشه نژادی سومریان را با ساکنین قدیم آذربایجان قوتتی ها، لولوبی ها، سابیر ها، گیلانکاسپی ها و غرب ایران کاسسی ها، ایلامیان یکی میداندַ
هنری فیلد در کتاب "مردم شناسی ایران ، صفحه 175" سکونت سومر ها در آذربایجان و جنوب خزر را ثابت میکند.
یک ضرب المثل ترکی میگه (( دانیشماق باشارمیرسان ، دانیشماماقی باری باشار ))
هر قدر که نظراتمان متفاوت باشد و عقایدمان مختلف وقتی نام انسان را بر روی خود گذاشته ایم وظیفه داریم بر اساس نوع دوستی به دیگران از هر قومیت که باشند احترام بگذاریم . حال بعضی از دوستان کلماتی را به کار میبرند که شایسته رفتار انسانی و خصوصا اهل کناب نیست . اگر تحمل عقاید دیگران را نداری و به جای بحث به توهین و دشنام رو میاوری مشکل از خودت است و بهتر است خودت را اصلاح کنی .
mhemati54 :من نمیدانم چگونه ترکی را که زبان مردم آسیای میانه بوده با زبان سومری ها یکی میکنید .
فضولی: همانطوری که شما زبان سانسکریت را ریشه زبان های هند و اروپایی می دانید . همانطوری که واژگان پارسی کتیبه بیستون را با فارسی امروزی یکی می کنید در حالی که شاید ده واژه از کتیبه بیستون را نتوانید با فارسی امروزی برابرسازی کنید.
در ضمن اینجا بحث علمی است و توهین به کاربران ممنوع است. ( دوست فضول یعنی چه؟ ! پس شعار گفتار نیک و کردار نیک چه شد؟!)
با سلام به همه دوستان ! به این دوست فضولمان که اسم خود را از شاعر عرب, فضولی بغدادی گرفته عرض کنم شما به این کتابهای چاپ باکو و نویسندگانی مانند پورپیرار که هر وقت داروهای اعصابشان را نخورند واقعه ای مانند پوریم را جعل میکنند یا فضولی بغدادی را ترک میخوانند دل خوش نکن!!!! بالا بروی پایین بیایی ایران مال ایرانیست و آذربایجان هم ایرانیست و به شمال ارس اران بگویند یا ارمنیا زیاد فرق نمیکند مهم این است که آذربایجان از آن ایرانیان است.البته یکم فکر هم خوب است من نمیدانم چگونه ترکی را که زبان مردم آسیای میانه بوده با زبان سومری ها یکی میکنید خجالت هم چیز خوبی است مثل اینکه بگوییم چون کردها به چوپان میگویند شوان و چینی ها هم به چوپان میگویند ژوان, پس کرد ها با چینی ها از یک ریشه هستند؟!؟ در مورد هر چیز به عقلت رجوع کن نه به تعصب! زبان شما ها ترکی هستید و ریشه اش مال آسیای میانه است این که بد نیست! زبان ما هم فارسی هستیم و ریشه در قوم آریا دار, آن یکی عرب است و از قوم سامی است و زبان همه به جایی تعلق دارد اینقدر خود را اذیت نکنید!
((( ای مگس عرصه سیمرغ نه جولانگه توست ......... عرض خود میبری و زحمت ما میداری )))(!)8-):)):!
هنوز در مورد سابقه واژه ی اران در کتب تاریخی و اطلاق آن به آذربایجان شمالی چیزی ننوشته ای. خودت می دانی که واژه ی ارمنیا با واژه ی اران یکی نیست.
1. در کتیبه‌های آشوری و اورارتویی هیچ یادکردی از وجود اقوام ترک‌زبان در محدوده‌ی ایران وجود ندارد. کسانی که مدعی خلاف این حقیقتند می‌بایست نام و مشخصات دقیق کتیبه‌های مورد استناد خود را به همراه ترجمه‌ای معتبر و پذیرفته از آن کتیبه‌ها ارائه کنند.
2. از دوران ژولیوس اوپر بیش از یک‌صد سال می‌گذرد و در حال حاضر (2014 م.) در مراکز دانشگاهی جهان زبان سومری به عنوان زبانی منفرد و غیرخویشاوند با هر خانواده‌ی زبانی دیگری معرفی و تدریس می‌شود.
3. پرفسور خودیف حتی اگر خود را پاره پاره هم کند، بدون ارائه‌ی اسناد تاریخی معتبر و پذیرفته شده، مدعیاتش پشیزی ارزش نخواهد داشت.
4. دیاکونوف در هیچ کجای کتاب خود سخنی از وجود اقوام آلتای - پروتوترک در اطراف دریاچه‌ی ارومیه نگفته است.
5. در برابر تصریح کثیر و فصیح مورخان و جغرافی‌نگاران کلاسیک ایرانی به فارسی بودن زبان مردم آذربایجان و نبود هرنوع سند مکتوبی در اثبات کاربرد و رواج زبان ترکی در آذربایجان پیش از عصر صفویه، روایت «وهب بن منبه» جاعل و اسرائیلیات‌ساز (که مشخصات کتاب‌شناختی آن را نیز کسی سراغ ندارد!) چه وزن و اهمیتی می‌تواند داشته باشد؟
نتیجه‌گیری علمی و اخلاقی: اتکا به کتاب‌های چاپ باکو جز گمراهی و اغوا دستاورد دیگری برای خوانندگانشان ندارد.
آذربایجان در سیر تاریخ ایران از آغاز تا اسلام - جلد 1
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک