رسته‌ها
تاج خار
امتیاز دهید
5 / 3.2
با 13 رای
امتیاز دهید
5 / 3.2
با 13 رای
از متن کتاب:
جوانک به طرف ماشین خیز برداشت و نعره زنان لگد محکمی به در ماشین زد و چند تا فحش بهداشتی حواله اش کرد. ماشین، پر سروصدا در رفت. خیالم راحت شد. ترسم ریخته بود و خواستم آن دو را از سوء ظن بیهوده شان بیرون بیاورم که جوانک به طرف من برگشت و لگد محکمی به پایم کوبید. درد تا عمق جانم تیر کشید و نفسم را بند آورد. نتوانستم روی پایم بند شوم. جوان فریاد می زد و تند تند لیچار و لغز روی سرم هوار می کرد:
- مگه نرخت چقدر بالاست که به هیچکس رضایت نمیدی؟
درد صدایم را بریده بود. می خواستم آن دو را از اشتباه بیرون بیاورم اما جوانک ضربه دیگر به پهلویم زد و زار و ذلیل در خودم پیچیدم و لال شدم.
یک تاکسی خالی از خیابان ولیعصر به داخل یوسف آباد پیچید. جوان دوم از موتورش پایین پرید. با دستهای باز وسط خیابان ایستاد و مانع حرکت تاکسی شد.
- یالا سوار شو! اینم تاکسی. مگه منتظر تاکسی نبودی؟
دوید و کیفم را از پای درخت برداشت و در تاکسی را باز کرد و آن را روی صندلی عقب پرت کرد.
- این خانم رو برسون به هر جهنم دره ای که میره!
راننده پیر تاکسی جرات اعتراض نداشت. با تعجب به من و آن دو نگاه می کرد و بی جهت سر تکان می داد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
191
آپلود شده توسط:
HeadBook
HeadBook
1399/07/22

کتاب‌های مرتبط

سفر در عمق خاطره ها
سفر در عمق خاطره ها
5 امتیاز
از 1 رای
خاطرات آقابکف
خاطرات آقابکف
4.3 امتیاز
از 13 رای
خاطرات مهدی حائری یزدی
خاطرات مهدی حائری یزدی
4.5 امتیاز
از 26 رای
خاطرات نورالدین کیانوری
خاطرات نورالدین کیانوری
4.1 امتیاز
از 40 رای
یادداشت های یک آموزگار
یادداشت های یک آموزگار
4.3 امتیاز
از 15 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تاج خار

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
تاج خار
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک