دره عروسکها
نویسنده:
ژاکلین سوزان
مترجم:
آذرمیدخت بهزادی
امتیاز دهید
✔️ از متن کتاب:
وقتی وارد نیویورک شد حرارت هوا نود درجه فارنهایت بود و از غول های سر به آسمان افراشته نیویورک بخار داغ بر می خاست. اما نه به گرما توجه داشت نه به خیابان های کثیف و پر آشغال. نیویورک به نظرش پر هیجان ترین شهر عالم می آمد. دخترک متصدی بنگاه کاریابی تبسمی کرد و گفت:
آها تو واقعا رو دست نداری با وجودیکه تجربه ای نداری ولی مسلما شغلی بدست می آوری. همه سکرترهای خوب مشاغل پر درآمد را اشغال کرده اند. اما راستش را بگویم، عزیزم، اگر من قیافه ترا داشتم یک راست می رفتم سراغ جون پاور یا کونور.
- اونا کی هستن؟
- آنها آژانس های درجه یک مانکن ها را اداره می کنند. من مرده این کارم. اما قدم کم کوتاه است و بقدر کافی لاغر استخوانی نیستم. اما تو درست همانی که می خواهند.
- ولی من گمانم کار کردن توی اداره را بیشتر دوست دارم.
- باشه اما فکر می کنم بیعقلی میکنی.
چند ورق و کاغذ بدست آن (anne) داد و گفت همه نشانی های خوب اینجاست اما اول از همه برو پیش هنری بل آمی. او یکی از وکلای درجه یک هنرپیشه هاست سکرترش همین تازگی ها با جان والش ازدواج کرد. وقتی آن عکس العمل نشان نداد گفت:
- خودت را به آن راه نزن یعنی تو جان والش را نمی شناسی . اون سه تا اسکار گرفته و تازگی یکجا خواندم می خواهد گاریو را دوباره به کار سینما بازگرداند و گارگردانی اولین فیلم پس از بازگشتش را بعهده بگیرد.
آن تبسمی کرد و باین طریق دخترک مطمئن شد که او هرگز جان والش را فراموش نخواهد کرد...
بیشتر
وقتی وارد نیویورک شد حرارت هوا نود درجه فارنهایت بود و از غول های سر به آسمان افراشته نیویورک بخار داغ بر می خاست. اما نه به گرما توجه داشت نه به خیابان های کثیف و پر آشغال. نیویورک به نظرش پر هیجان ترین شهر عالم می آمد. دخترک متصدی بنگاه کاریابی تبسمی کرد و گفت:
آها تو واقعا رو دست نداری با وجودیکه تجربه ای نداری ولی مسلما شغلی بدست می آوری. همه سکرترهای خوب مشاغل پر درآمد را اشغال کرده اند. اما راستش را بگویم، عزیزم، اگر من قیافه ترا داشتم یک راست می رفتم سراغ جون پاور یا کونور.
- اونا کی هستن؟
- آنها آژانس های درجه یک مانکن ها را اداره می کنند. من مرده این کارم. اما قدم کم کوتاه است و بقدر کافی لاغر استخوانی نیستم. اما تو درست همانی که می خواهند.
- ولی من گمانم کار کردن توی اداره را بیشتر دوست دارم.
- باشه اما فکر می کنم بیعقلی میکنی.
چند ورق و کاغذ بدست آن (anne) داد و گفت همه نشانی های خوب اینجاست اما اول از همه برو پیش هنری بل آمی. او یکی از وکلای درجه یک هنرپیشه هاست سکرترش همین تازگی ها با جان والش ازدواج کرد. وقتی آن عکس العمل نشان نداد گفت:
- خودت را به آن راه نزن یعنی تو جان والش را نمی شناسی . اون سه تا اسکار گرفته و تازگی یکجا خواندم می خواهد گاریو را دوباره به کار سینما بازگرداند و گارگردانی اولین فیلم پس از بازگشتش را بعهده بگیرد.
آن تبسمی کرد و باین طریق دخترک مطمئن شد که او هرگز جان والش را فراموش نخواهد کرد...
آپلود شده توسط:
mohammadimohamm
1392/08/07
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دره عروسکها