رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.
هیولا
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 56 رای
امتیاز دهید
5 / 4.5
با 56 رای
خانم ماآرف از پشت میزش آمد بیرون پاهای برهنه و خیسش روی موکت شلپ شلپ می کرد، چند بار دور من چرخید و با چشم های قهوه ای اش مرا با اشتها بر انداز کرد. شکمش با صدای بلند، با صدایی شبیه خالی شدن وان حمام قارو قور کرد و مرا از جا پراند.
ـ شما نباید این کارو بکنید... این کار انسانی نیست...
خانم ماارف گفت :من که انسان نیستم هیولام
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
دوقلوها
دوقلوها
1392/07/11

کتاب‌های مرتبط

کلیدواژه و معماهای دیگر
کلیدواژه و معماهای دیگر
4.5 امتیاز
از 14 رای
نوروزها و ...
نوروزها و ...
4.5 امتیاز
از 6 رای
دخمه خونین
دخمه خونین
4.8 امتیاز
از 494 رای
قصه هایی از کشورهای آسیایی
قصه هایی از کشورهای آسیایی
4.6 امتیاز
از 26 رای
راهپیمایی گروه پنج تایی
راهپیمایی گروه پنج تایی
4.3 امتیاز
از 15 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی هیولا

تعداد دیدگاه‌ها:
544
ﻗﺸﻨﻚ ﺑﻮﺩ ﺧﻮﺷﻢ ﺍﻣﺪ ﺩﺍﻥ ﻛﻨﻴﺪ عالیه
به نظرم برای کسی که تا حالا کتاب ترسناک نخونده عالیه ولی برای اونایی که خیلی از این جور کتابا خوندن مزخرفه
من نه خوشم اومد نه بدم اومد معمولی بود...:D
حالم به هم خورد.(?)(?)(?)
ولی خوب یک بار بخونید!ضرر نداره.:D
ترسناک نبود ولی هیجان داشت...:baaa::baaa::baaa:
دانلود کردم خوندمش ولی واقعا نمی دونم در موردش چی بگم... یه کمی حال به هم زن بود مخصوصا قسمتی که خانم ماآرف دست پل رو لیسید... ولی در مجموع ارزش یه بار خوندن رو داره و بدک نیست... بیشتر ماجراجوییه تا ترسناک!:-(اتفاقاتش یه کمی غیر منتظره بود مثلا اون قسمت مالی... ولی خوب بود! بخونید.:x
[quote='یاسمین دمیر']فراموشم نکن خیلی خوبه[باهات موافقم . فراموشم نکن واقعا عالیه . ]
هیولا
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک