شادمانه کردنِ تنهایی
نویسنده:
بیل دربک
مترجم:
حمید سهتن
امتیاز دهید
.
کتاب «شادمانه کردنِ تنهایی» (To make (the loneliness) happy) که حاوی مجموعهای از یادداشتهای بیل دِربَک (Bill Derback; 1993-2013) است، به تازگی و در سال 2013 روانۀ بازار شد. این اثر مختصر (حدود پنجاه صفحه) و عمیق و خواندنی، اینک به فارسی ترجمه شده است و امکان خواندن آن برای فارسیزبانان نیز فراهم شده است. با این حال، با جلوگیری سوگیرانه (و تا حدّی مبهم) ارشاد از چاپ ترجمۀ این اثر، مترجم به ناچار آن را در قالب نشر الکترونیک در اختیار علاقهمندان قرار داده است. امیدوارم با خواندن و نیز ارسال این اثر برای دیگران، هم خودتان لذّت ببرید و هم کمک کنید تا زحمت مترجم در ترجمۀ این اثر زیبا و عمیق، به هَدَر نرفته باشد.
دربارۀ کتاب و زندگی نویسنده، در ابتدای اثر به صورت اختصار مطالبی بیان شدهاند. اکنون به سخن پروفسور گَن دو گِرِی (Gan de Gray) بسنده میکنیم که از دربک با عنوان «یکی از درخشانترین نبوغها در میان نویسندگان چند دهۀ اخیر» یاد کرده است. چند نقل قول از کتابِ گفته شده را هم اینک و دست به نقد، تقدیمتان میکنم:
- یکبار بیل برای من تعریف کرد که روزی مادرش دربارۀ ماجرایی که چند سال پیش از آن، در دیدار با یکی از اقوام آنها رخ داده بود، صحبت میکرده است؛ بیل هم سرش را به علامت تأئید حرف مادر، به بالا و پایین حرکت داده و گفته است: «بله؛ فکر کنم من هم اون روز اونجا بودم». امّا مادر بیل به او میگوید: «نه! این ماجرا واسه حدود هشت سال پیشه؛ تو الآن ده ساله که مهمونی نرفتی!»(ص8؛ در: یادداشت کوتاهی از سَم گِلِندام)
- بله، وظیفۀ من این است که به آدمهایی که قصد خودکشی کردن ندارند، نشان بدهم که زندگی چهقدر زیباست.(ص 16 از متن کتاب)
- (معمولاً) حال و حوصلۀ توضیح دادن ندارم. حالم هزار بار بدتر از آن چیزیست که نمایش میدهم. آلودگی رادیو-اَکتیو هم که بگیرم، باز میگویم: «چیزی نیست؛ خوردم زمین!»(ص18 از متن کتاب)
- سالمترین تفریح من، سرِ کار گذاشتن دیگران است!(ص24 از متن کتاب)
- چند سال پیش، جایی برای خودم یادداشت کردهام: «فعلاً به چهار چیز قائلم: خوردن، خوابیدن، کتاب خواندن و تظاهر کردن». از آن همه، فقط اعتقادم به این آخری باقی مانده است.(ص26 از متن کتاب)
بیشتر
کتاب «شادمانه کردنِ تنهایی» (To make (the loneliness) happy) که حاوی مجموعهای از یادداشتهای بیل دِربَک (Bill Derback; 1993-2013) است، به تازگی و در سال 2013 روانۀ بازار شد. این اثر مختصر (حدود پنجاه صفحه) و عمیق و خواندنی، اینک به فارسی ترجمه شده است و امکان خواندن آن برای فارسیزبانان نیز فراهم شده است. با این حال، با جلوگیری سوگیرانه (و تا حدّی مبهم) ارشاد از چاپ ترجمۀ این اثر، مترجم به ناچار آن را در قالب نشر الکترونیک در اختیار علاقهمندان قرار داده است. امیدوارم با خواندن و نیز ارسال این اثر برای دیگران، هم خودتان لذّت ببرید و هم کمک کنید تا زحمت مترجم در ترجمۀ این اثر زیبا و عمیق، به هَدَر نرفته باشد.
دربارۀ کتاب و زندگی نویسنده، در ابتدای اثر به صورت اختصار مطالبی بیان شدهاند. اکنون به سخن پروفسور گَن دو گِرِی (Gan de Gray) بسنده میکنیم که از دربک با عنوان «یکی از درخشانترین نبوغها در میان نویسندگان چند دهۀ اخیر» یاد کرده است. چند نقل قول از کتابِ گفته شده را هم اینک و دست به نقد، تقدیمتان میکنم:
- یکبار بیل برای من تعریف کرد که روزی مادرش دربارۀ ماجرایی که چند سال پیش از آن، در دیدار با یکی از اقوام آنها رخ داده بود، صحبت میکرده است؛ بیل هم سرش را به علامت تأئید حرف مادر، به بالا و پایین حرکت داده و گفته است: «بله؛ فکر کنم من هم اون روز اونجا بودم». امّا مادر بیل به او میگوید: «نه! این ماجرا واسه حدود هشت سال پیشه؛ تو الآن ده ساله که مهمونی نرفتی!»(ص8؛ در: یادداشت کوتاهی از سَم گِلِندام)
- بله، وظیفۀ من این است که به آدمهایی که قصد خودکشی کردن ندارند، نشان بدهم که زندگی چهقدر زیباست.(ص 16 از متن کتاب)
- (معمولاً) حال و حوصلۀ توضیح دادن ندارم. حالم هزار بار بدتر از آن چیزیست که نمایش میدهم. آلودگی رادیو-اَکتیو هم که بگیرم، باز میگویم: «چیزی نیست؛ خوردم زمین!»(ص18 از متن کتاب)
- سالمترین تفریح من، سرِ کار گذاشتن دیگران است!(ص24 از متن کتاب)
- چند سال پیش، جایی برای خودم یادداشت کردهام: «فعلاً به چهار چیز قائلم: خوردن، خوابیدن، کتاب خواندن و تظاهر کردن». از آن همه، فقط اعتقادم به این آخری باقی مانده است.(ص26 از متن کتاب)
آپلود شده توسط:
felaan
1392/07/19
دیدگاههای کتاب الکترونیکی شادمانه کردنِ تنهایی