سه تفنگدار - جلد ۱
نویسنده:
الکساندر دوما
مترجم:
ذبیح الله منصوری
امتیاز دهید
✔️ سه تفنگدار (به فرانسه: Les Trois Mousquetaires) رمانی است اثر نویسنده فرانسوی الکساندر دوما. این رمان قهرمانیها و دلاوریهای سه تن از تفنگداران لویی سیزدهم به نامهای آتوس، پورتوس، آرامیس و همچنین جوانی دلیر و باهوش به نام دارتنیان که بعداً در طول داستان عضو تفنگداران سلطنتی میشود را روایت میکند. این چهار نفر با هم پیمان دوستی بستند و در همه مهالک و مخاطرات با یکدیگر بودند. الکساندر دوما در این رمان اشخاص، زندگی و تاریخ قسمتی کوچک از تاریخ فرانسه را با مهارتی ویژه به خوانندگان نشان میدهد.
آپلود شده توسط:
شهر خاطرات
1392/07/13
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سه تفنگدار - جلد ۱
http://majid.dynvpn.de/media/ketab/Alexandre%20Dumas/Seh%20Tofangdar/
آقای محترم تا چیزی رو نمیدونی حرف الکی نزن
سینوهه در متن انگلیسی 600 و در متن فرانسه نزدیک 700 صفحه است
آقای محترم تا چیزی رو نمیدونی حرف الکی نزن
سینوهه در متن انگلیسی 600 و در متن فرانسه نزدیک 700 صفحه است
آقای محترم
ترجمه سه تفنگدار مرحوم منصوری با متن اصلی هیچ فرقی نداره
اون مترجم اولی مرجوم محمد طاهر قاجار متن هایی را حذف کرده
لطفا تا چیزی رو نمیدونی الگی حرف نزن[/b]
ذبیح الله منصوری?
اون هردوی این کارها رو کرده.تمام کتاب هایی که به اصطلاح ترجمه ی ایشونه یه عالمه مطلب از خودش درآورده و به متن اضافه کرده.تو کتاب سه تفنگدار اینقدر فلسفه بافی و روده درازی کرده که هرچی ورق می زدم تموم نمیشد! حتی به صحبتهای شخصیت ها هم کلی مطلب اضافه کرده.درمورد حذف کردن هم یادم نیست تو کدوم کتاب میکاوالتاری یه چیزی رو حذف کرده بود و بعدش زیرنویس کرده بود خجالت میکشم این تیکه رو ترجمه کنم! خوب آقا اگه خجالتی هستی ترجمه نکن!چرا کتاب رو دستکاری می کنی?
همه ی اینها یه طرف, بلایی که سر سه تفنگدار آورده یه طرف! من این کتابو به ترجمه ی یه نویسنده دوره قاجاری خونده بودم(محمدطاهر میرزا اسکندری) مترجمای اون دوره واقعا مترجم بودن.چون امرارمعاششون فقط از راه ترجمه نبود و کار ترجمه براشون یه کار جانبی بود.دیگه نمیومدن یه کتاب دوجلدی رو بکننش چهارجلدی! میدونین که نثر اون دوره چقدر قدیمی و ادیبانه ست? ولی با وجود این یه نکته من از خوندن ترجمه ی اسکندری واقعا لذت بردم..اما وقتی سه چهار جلد ترجمه ی منصوری رو خوندم اعصابم واقعا خورد می شد! اون درواقع هر هنری که داشته روی این کتاب به کار برده: اضافه کردن, حذف کردن, و حتی عوض کردن خود متن!
بله واقعا همینطوره! بذارین یه نمونهواقعا کوچیکی مثال بزنم: اونجا که آتوز در مورد پسرش به مادام دوشوروز توضیح میداد, منصوری برداشته کل متنو عوض کرده جاش چیزایی نوشته که از تعجب شاخ درمیاری! یعنی فقط سانسور نکرده یه داستان از خودش ساخته گذاشته اونجا, اگه ترجمه درستشو نخونده بودم میموندم که منظر نویسنده چیه این بچه از کجا اومد چی شد چطور شد?
همونطور که گفتم این یه نمونه واقعا کوچکی از عوض کردن متن داستان بود, پیشنهادم اینه که ترجمه ی اسکندری رو بخونین ببینین چقدربا این فرق می کنه! تازه میفهمین واقعا تو داستان چه خبره!
اگه یه خورده حرفم زیاد شد به بزرگی خودتون ببخشید واقعا دلم از این مترجم پر بود.
پر از کشت و کشتار بود(?)(?)
واقعا از این کتاب بدم میاد----ووووووااااااااااقققععععععااااا!!(?)(?)