رابطه تاریخی زبانهای سومئری و ترکی
نویسنده:
عثمان ندیم تونا
مترجم:
فخران پورنجفی
امتیاز دهید
هنوز توضیحاتی برای این کتاب ثبت نشده
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی رابطه تاریخی زبانهای سومئری و ترکی
درست مثل هیتلر
از قضای روزگار هیتلر در جایی و به دلیل نگرانی هم فکرانش از برخورد جهانی با دیدگاه نازیسم در خصوص یهودیان فرمایش کرده بود: همانطوری که جهان کشتار ارمنیان را به فراموشی سپرد مورد یهودیان نیز از یادها خواهد رفت.
پان ترکیسم بنا بر آن داشت تا تمام اقوام امپراتوری رو به نابودی عثمانی همچون کرد و ارمنی و عرب و یونانی و لاز و آشوری را در یک هاون ریخته و کوفته تا قومی جدید بنام ترک پدید آورد.
اصلا ارمنی ها بد.
آیا ترک ها چه اواخر عثمانی و یا در دوران اتاترک جمعیت یونانیان آسیای صغیر مانند آدانا و ازمیر و یونانیان پونت کرانه های دریای سیاه را اخراج ننمودند؟
پیشینه تاریخی چه مردمانی در آسیای صغیر کهن تر است؛ یونانیان و یا ترکمانان سلجوقی؟
من رو با عثمانی ها چکار؟
صحبت سر وطن فروشی یک عده ای بود
اونایی که میخوان به اسم ملت ایران (که الهی من قربونش برم) روی ترک کرد عرب بلوچ و ... یه خط بزرگ بکشن خیالشون راحت بشه که دیگه ملت فارس مد نظرشون شکل گرفته
همون هایی که میگن برید بیرون. برید فلان جا برید بهمان جا.
همین ها روزی که قدرت دستشون باشه همه ترکهای ایران رو جمع می کنن یه جا همشون رو آتیش میزنن تا به اون ملت واحده ای که دلشون میخواد برسن وخیالشون راحت بشه
درست مثل هیتلر
مسئله خیلی ساده است:
1- مارشیمون و جلوها آسوری هایی بودند که از خاک ترکیه به خاک ایران حمله کردند و مردم ایران را غارت کردند
2- در نهایت سمیتقو آنها را شکست داد، البته جنگ سمیتقو با مارشیمون به منزله تایید شخصیت سمیتقو از جانب من نیست، این تنها شرح یک واقعه تاریخی است که از سوی شما تحریف می شود.
حالا تو روایت خودت رو بگو، منابعت رو هم اعلام کن، این که برو از پیرمرد ها بپرس، شد حرف؟؟؟ چند نفر اونجا می شناسی که بالای صد سال سن داشته باشند؟ چند نفرشون فرق بین ارمنی و آسوری رو می دونن؟
ترکان عثمانی برای نجات آذربایجانیان از چنگ ارمنی ها وارد ایران نشدند بلکه با شروع جنگ جهانی اول و به هنگام نبرد با روسیه و بریتانیا عثمانی نیز وارد غرب ایران شد.
طرفه اینکه عثمانی ها پیش از جنگ و به هنگام شروع مشروطه هم زمان را مناسب شمرده و بخش هایی از ارومیه را اشغال نموده بودند.
ترکان جوان پس از از دست دادن میان رودان و خلع قدرت حاکم بر جنوب قفقاز پس از سقوط تزار فرصت را مغتنم شمرده تا سرزمنین هایی که امروزه جمهوری آذربایجان نامیده می شود را به عنوان جایگزین به چنگ آورده و در این میان آذربایجان لقمه خوبی برای یک کاسه کردن متصرفات جدید با خاک ترکیه به نظر می رسید.
در فرانسه و نروژ پس از پایان جنگ جهانی دوم سیاستمدارانی را که همکار اشغالگران نازی بودند همچون پیر لاوال و نخست وزیر نروژ را به جوخه آتش سپردند و گویا تنها در فرانسه سه هزار نفر به دلیل خیانت و همکاری با دشمن اعدام شدند.
در همه کشور ها با خائنین به مام میهن به سختی برخورد کرده و می کنند.
شما برو از مردم منطقه از پیرها بپرس
اونها بهت میگن که سمیتقو چه طوری اهالی شهر رو قتل عام کرده
سمیتقو با ارمنی ها بود
اون موقع از این پان بازی ها نبود
از اساس کذب هست اینی که گفتی
یعنی شما منکر آن هستی که مارشیمون رهبر آسوری ها به دست سمیتقو کشته شد؟ برای توضیح بیشتر سطرهای زیر را ببینید:
جلوها که تا پیش از این تحولات در مناطق کوهستانی بین موصل و وان و ارومیه میزیستند، اصولاً از ساختاری عشایری برخوردار بودند. در حالی که «مارشیمون» ـ لقب پیشوای دینی جلوها ـ رهبری معنوی و روحانی آنها را برعهده داشت، امور جاری و روزمرة آنها توسط ملکها که در حکم خوانین این نظام ایلی بودند، اداره میشد. تا پیش از جنگ روابط جاری میان جلوها و عثمانیها، روابطی بود همانند روابط دیگر طوایف آن حدود با اقتدار مرکز؛ مناسباتی توأم با افت و خیزهای خود. ولی با شروع جنگ و بهویژه پس از پیوستن ترکهای عثمانی به صف دولتهای مرکز، سختگیریهایی آغاز شد و مارشیمون بنیامین رهبر جلوها در آن زمانی که از این پس فقط به لقب مارشیمون از وی یاد خواهد شد به منطقة کوهستانی و صعبالعبور دیز عقب نشست.
در این بین در فاصلة مه تا اکتبر 1915 / جمادیالاخر تا ذیحجة 1333 بنا به دلایلی که کاملاً روشن نیست، جلوها به رغم خط مشی محتاطانهای که ترکها در پیش گرفته بودند، تصمیم گرفتند که بر ضد دولت عثمانی وارد جنگ شوند. احتمالاً گزارشهای واصله از سرنوشت دردناک ارمنیها که در آن دوره هدف قتلعام ترکها بودند و همچنین اغوای روسها در این تصمیم موثر واقع شد. در خلال زد و خوردهایی که صورت گرفت، جلوها که به حال خود گذاشته شده بودند دچار شکست شده و در اواخر پاییز 1915 / 1333 به خاک ایران گریختند. جلوها با ساختار عشایری و سرشت جنگجویانه خود به کلی از آسوریهای رعیت مآب روستاهای سلماس و ارومیه متفاوت بودند و استقرار آنها در این حدود که با نهب و غارت گستردهای توأم شد، نقش مهمی در افزایش تنشهای موجود ایفا کرد.[/quote]
عزیزم کپی پیست نکن
اینها تحریفات جهت دار هست
نمیگه ارمنی ها و یاغی های کرد منطقه مردم رو قتل عام کردن
داره همش رو میندازه گردن عثمانی ها