رابطه تاریخی زبانهای سومئری و ترکی
نویسنده:
عثمان ندیم تونا
مترجم:
فخران پورنجفی
امتیاز دهید
هنوز توضیحاتی برای این کتاب ثبت نشده
بیشتر
دیدگاههای کتاب الکترونیکی رابطه تاریخی زبانهای سومئری و ترکی
نفوذ واژگان ترکی در زبان سومری بدون اثبات رابطه در پنج هزار سال پیش میان این دو تمدن تنها می تواند شاعبه مصادره زبان سومری برای جعل پیشینه تاریخی را قوت ببخشد.
[/quote]
این کتاب رو بخونید در این کتاب و هزاران کتاب دیگر با مدارک تاریخی اثبات شده است.حتما می دانید که سومری یک زبان التصافی بوده است؟
گمان ندارم نبود منابعی در خصوص ترکان در منابع بابلی, آشوری, هخامنشی, یونانی و رومی را بتوان همسنگ با کپی و پیست نمودن دانست.
همانگونه که اشاره نمودن برای نمونه فیل عربی وپیل پارسی در واقع پورای سومری بوده استو این به دلیل پیوند وجانشین شدن پیوسته تمدن ها در این بخش از آسیا بوده است.
نفوذ واژگان ترکی در زبان سومری بدون اثبات رابطه در پنج هزار سال پیش میان این دو تمدن تنها می تواند شاعبه مصادره زبان سومری برای جعل پیشینه تاریخی را قوت ببخشد.
اگر از ارتباط تاریخی وپیشینه سومریان وترکان اطلاعی نداشته باشیم چگونه می توان با قاطعیت از ریشه های مشترک این دو قوم صحبت نمود؟[/quote]
با این که ترجمهی تیتر کتاب چندان دقیق نیست ولی صحبت بر سر ارتباط تاریخی دو زبان با یکدیگر و یافتن ۱۶۵ واژهی ترکی در زبان سومری از طریق پژوهش زبانشناختی است.
نه اشارهای به خویشاوندی این دو زبان شده و نه نتیجهگیری سیاسی و نه تاریخ اجتماعی سیاسی ملیتها.
تنها پاسخ معقول به نظریات این کتاب، مطالعهی کتاب و یافتن ایرادهای زبانشناسی در آن است، شیوهای که در تمام رشتههای علمی رعایت میشود.
به غیر از این، کپی پست کردن از این و آن در تمام زمینهها به غیر از چیزی که باید باشد بیشتر به هدر دادن نیروی خود و خوانندگان این صفحه میماند.
https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D8%A8%D8%A7%D9%86_%D8%B3%D9%88%D9%85%D8%B1%DB%8C
زبان سومری
از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد
زبان سومِری زبان سومر باستان در منطقهٔ میانرودان جنوبی (بخشی از عراق کنونی) بود.
امروزه تاریخ دانان کردستان عراق اثبات کرده اند که زبان سومری ها با کردی اشتراک زیادی دارد.
سومری از هزارهٔ چهارم پیش از میلاد به عنوان زبان گفتاری بهکار میرفت تا اینکه در اوایل هزارهٔ دوم پ.م. رفتهرفته زبان اکدی که از خانواده زبانهای سامی است، به عنوان زبان گفتاری جانشین آن شد.از نظر گونه شناختی این زبان با زبان سامی فرق دارد.
با این حال استفاده از سومری برای نوشتار (امور تشریفاتی و مذهبی) تا سدهٔ نخست پ.م. ادامه یافت. از آن پس تا سدهٔ ۱۹ میلادی و کشف رمز به دست زبانشناسان و دانشمندان غربی این زبان و یادگار آن به دست فراموشی سپرده شد.روابط دستوری در این زبان با «وند»هایی که به فعل اضافه میشوند تعیین میگردد و قیدها نیز بصورت «پیبست» در جمله میآیند. این پیبستها به وسیلهٔ پیشوندهای متصل به فعل ارجاع داده میشوند. همچنین روابط دستوری در این زبان، کُنایی (ارگاتیو) و گسسته است و از این جهت، در ساختارهای کنایی بهترین بازدهی را دارد و در ساختارهای فاعلی- مفعولی بازدهی کمتری دارد.[۱۰]
سومری امروزه یک زبان ایزوله محسوب میشود.[۱۱][۱۲][۱۳][۱۴]سومری زبانی پیوندی است و از زمان رمزگشایی آن موضوع وابستگی زبان سومری به طیف گستردهای از زبانهای پیوندی و غیرپیوندی دیگر بسیار بحثبرانگیز بودهاست. ولی بهطورکلی پذیرفته شدهاست که زبانی جدا از دیگر زبانها بودهاست. سومری، بهعنوان کهنترین زبان نوشتاری، اعتبار ویژهای دارد و به همین دلیل گاهی یک پیشزمینهٔ ملی و ناسیونالیستی و لذت اثبات دارد که بهدلیل اثباتناپذیری تقریباً درمیان زبانشناسان هیچ پشتوانهای ندارد.[۱۵]برخی از خانواده زبانهایی که جهت خویشاوندی با سومری تا کنون مطرح شدهاند:
زبانهای نوستراتیک (آلن بومهرد[۱۶])
زبانهای دره-قفقازی (جان بنگستون[۱۷])
زبانهای تبتی-برمهای (جان براون[۱۸])
زبانهای کارتولی [۱۹][۲۰] (نیکولاس مر)
زبانهای موندا (دیاکونوف) [۲۱]
زبانهای اورالیک [۲۲](سیمو پارپولا) یا به طور رایجتر اورال-آلتاییک (پارپولا)[۲۲] (گوستونی)[۲۳] آندراس زاکار [۲۴] ایداس بوبولا [۲۵][۲۶]
زبان باسکی آلکسی ساهالا [۲۶]
زبان دراویدی[۲۶]
همچنین پیشنهاد شده که سومری از کریول اواخر دوران پارینه سنگی ریشه گرفته است.[۲۶][۲۷]
فرضیهٔ گستردهتری نیز وجود دارد که یک زبان نیاهندواروپایی پیش از سومری در میانرودان وجود داشته و برروی سومری تأثیرگذار بودهاست.[۲۸]
اگر از ارتباط تاریخی وپیشینه سومریان وترکان اطلاعی نداشته باشیم چگونه می توان با قاطعیت از ریشه های مشترک این دو قوم صحبت نمود؟
زبان سومری و پان ترکیسم
https://www.azargoshnasp.net/recent_history/pan_turkist_philosophy/sumd/buqalamoonsumeri.htm
این باز هم شما هستید که بدون خواندن کتاب و بدون ارائهی هیچ استدلال علمی در این زمینه به نتیجهگیریهای سیاسی پرداختهاید!
علاقمندانه منتظر پاسخگویی شما یا دیگر دوستان با دلائل علمی در زمینهی ریشهی لغتشناسی و رد نظریات علمی این کتاب هستم.
در صورتیکه پای بحث را به رشتههای علمی دیگر (تاریخ، باستانشناسی، انسانشناسی و غیره) بکشانید که در این کتاب روی آنها صحبتی نشده متاسفانه فرصتی برای ادامهی گفتگویی دونفره در بین نخواهد بود.
بعد ها وبا ورود مهاجران جدید وحل شدن تمدن سومری در تمدن های جدید واژه پورا به پیل تبدیل شد و سپس اعراب به آن فیل گفتند.
این دگرگونی گویش یکواژه به دلیل ارتباط تنگاتنگ تمدن هایی است که جانشین یکدیگر می شدند و در عین حال از میراث پیشینیان خود بهره می جستند.
هنگامی می توان به رابطه تاریخی سومری و ترکی تاکید نمود که این حقیقت ثابت شود که در پنج هزار سال پیش بین جنوب میان رودان و آنسوی استپهای آسیای مرکزی ارتباط وپیوند وجود داشته باشد.
هنگامی که بنا بر دلایل ومدارک مستدل هیچ ارتباطی وجود ندارد ترک خواندن سومریان تنها نشان دهنده اهداف سیاسی است.
آیا به گمان شما تمامی کاتبان آشوری وسومری و نویسندگان یونانی ورومی که در هیچ یک از یادداشت های خویش به ترکان اشاره ای نکرده اند یکسره حاصل پیوند نا میمون پان ایرانیست ها, سلطنت طلب ها و یهودیان می باشند؟
بله!
هنگامی که ترکان در شمال آسیای مرکزی ودر دوران ساسانیان قدرتی یکپارچه تشکیل دادند با بیزانسیان برای شکست دشمن مشترک خویش متحد شدند ودر این هنگام است که با ترکان در منابع بیزانسی آشنا می شویم.
آتیلای هون و پدر او نیز مدتی با ایران و زمانی با بیزانس متحد می شدند.
تهمت زدن به نهادهای علمی آکادمیک غربی ظاهرا برای برخی دوستان کاری پیش پا افتادهست!
اگر در زمینهی لغتشناسی و ریشهشناسی زبان آشنایی دارید یا به رفرنسهای معتبر دسترسی دارید که نظریات این کتاب که مورد تایید پژوهشگران زبانشناس دیگر هم بوده را رد میکند لطفا دیگران را بیخبر نگذارید.
مواردی را که شما مطرح کردهاید ارتباطی با محتوای این کتاب ندارد و در ارتباط با رشتههای علمی دیگریست که احتمالا در صفحات دیگری مورد گفتگو قرار گرفتهاند.
باستان شناسان بنا بر شواهد موجود احتمال می دهند که سومریان جنوب میان رودان از طریق تمدن هایی چون چنار صندل جیرفت وشهر سوخته سیستان با تمدن موهنجوداروی دره سند دارای پیوند های بازرگانی و فرهنگی باشند.
در پنج هزار سال پیش استپ های آسیای میانه سکونتگاه اقوام کوچنده سکایی بوده که هند واروپایی به حساب می آمدند و حتی در واحه های سینگکیانگ چین هم عناصر آریایی حظور داشتند.
حرکت تدریجی اقوام ترک در اشکالی همچون هون و هپتالی و گمان دارم کوگ ترک ها از اواخر دوران اشکانی شروع شد و به تدریج و با شکل گیری دولت خاقانی ترک جنگ های ساسانیان وترک ها بسیار جدی شد.
چرا در منابع آشوری وبابلی از دیگر اقوام همسایه همچون ماد ها وکاسی ها ولولوبیان ها صحبت به میان می آید ولی به ترکان اشاره ای نمی شود؟
چرا هیچ عنصری از فرهنگ ترکی در میان تمدن هیتی آناتولی وجود ندارد؟
چرا در اسناد هخامنشیان وسپس دولت شهر های یونانی آسیای صغیر و در نهایت امپراتوری روم به وجود ترکان اشاره ای نشده است؟
چرا تاریخ نویسان بزرگی همچون هرودوت به وجود ترکان در خاورمیانه وآسیای صغیر اشاره نکرده اند؟
پاره ای کشور ها با جستار در مدارک مستند پیشینیان خود به ریشه های تاریخی میهن خویش دست پیدا می کنند.
پاره ای افراد هم بنا بر امیال سیاسی دست به جعل تاریخ و فرهنگ می زنند.
یک پرفسوری چندین سال زحمت کشیده و بعد از کلی تحقیق و ارائهی کار در چند کنفرانس جهانی و اخذ نظر مثبت آنان این کتاب پژوهشی را نگاشته که شما به همین آسانی و بیهیچ استدلالی آن را مزخرف و بیپایه بدانید!؟
در ضمن، قابل توجه دوستانی که قبل از مطالعهی کتاب دست به حمله میزنند، تحقیق مندرج در این کتاب فقط در اثبات وجود ۱۶۵ کلمهی ترکی در زبان سومری میباشد!
حتی اگر این نوشته در حمایت از دیدگاههای پانترکیستی باشد (که من چنین نمیبینم) باز هم برخورد درست اینست که نوشتهی مورد نظر را خواند و آگاهانه با آن مقابله کرد.