[quote='nagar']فکر میکنم خودتون جواب خودتون دادینالبته میشه درباره ش بیشتر بحث کرد ولی فکر نکنم اینجا جاش باشه.چون این کتاب یک موضوع روانشناسی هستالبته روانشناس ها معمولآ از ریشه مسائل برسی میکنن( و این بحث شما خیلی ریشه ای:d)[/quote]
یعنی چی جواب خودم رو دادم؟ منظورتون از اینکه میمون هم انسان می شد؟ شما مثل اینکه متوجه نیستید حتی تو یک نوع از موجودات تکامل یکی نیست چه برسه به دو نوع متفاوت... انسان شانس بیشتری برای تکامل نسبت به میمون داشت و میمون این جهش ژنتیک رو نکرد برای همین میمون موند. البته من می دونم که شما سواد زیست شناسی ندارین ولی برای تنها برای آگاهی گفتم که بدونید. ;-)
فکر میکنم خودتون جواب خودتون دادین:D
البته میشه درباره ش بیشتر بحث کرد ولی فکر نکنم اینجا جاش باشه.چون این کتاب یک موضوع روانشناسی هست
البته روانشناس ها معمولآ از ریشه مسائل برسی میکنن( و این بحث شما خیلی ریشه ای:d)
[quote='nagar']شما میگین انسان و میمون از یه نیای مشترک هستن خوب نیای مشترکشون چی انسان یا میمون؟اگر بگین انسان یعنی انسان میمون شده ؟!اگر بگین میمون یعنی میمون انسان شده ؟!البته در نظر داشته باشید من نگفتم نسلشون با تبدیل یکی دیگه منقرض شده یا به قول شما نیای مشترکشون از بین رفته[/quote] با عرض احترامات خدمت بانوی محترمه می خواستم این رو اضافه کنم که هر چند صحبت های شما سفسطه بازی بود اما حتی در سفسطه هم دچار چند غلط فاحش شدید:
1- شما خودتون گفتین نیا... بر فرض که شخصی پدر شما و شخصی دیگر است. آیا شما پدر خود هستید یا آن شخص دیگر؟
2- انسان هیچوقت میمون (آنگونه منظور از میمون های امروزی درون جنگل یا باغ وحش است) نمی شود. زیرا فرگشت راهی بسوی پیشرفت یک موجود زنده است نه پسرفت آن. نوع بشر از نوع میمون تکامل یافته تر است بنابراین درست آن است که گفتید میمون انسان شده.
3- بله... میمون شاید بتواند انسان شود... با جهش ژنتیکی و نگاه داری یا کسب صفات زیستی مناسب و از دست دادن صفات بیهوده میمون هم می تواند جهش پیدا کند (که البته این امر نامحتمل است). البته ملتفت هستید که جهش امری احتمالی بوده که خیلی بعید است دو نوع متفاوت یکی شوند مگر بر حسب شانسی خارقالعاده بالا وگرنه نوع میمون هم تاکنون همانند انسان می شد.
[quote='nagar']این جمله شما یکم ملاء کلمه ای نیست؟شما میگین انسان و میمون از یه نیای مشترک هستن خوب نیای مشترکشون چی انسان یا میمون؟اگر بگین انسان یعنی انسان میمون شده ؟!اگر بگین میمون یعنی میمون انسان شده ؟!البته در نظر داشته باشید من نگفتم نسلشون با تبدیل یکی دیگه منقرض شده یا به قول شما نیای مشترکشون از بین رفتهو در باره روان شناس ها با این جمله شما کاملآ مشخص چیزی از روان پزشکی نمیدونید[/quote]
1- نیای مشترک همونوئید ها (homonoid) که در اواسط دوران سوم یا میوسین میانه (middle miocene) زندگی می کرد موجودی بود که dryopithecine نام داشت که اجداد انسان و میمون های حاضر بود. من منظور شما رو نمی فهمم که می گید میمون بود یا انسان. آخه قبل از اون موجودی بنام میمون یا انسان وجود نداشت که بگیم اون یکی از اون دو بود. حرف شما معنا نداره.
2- البته من خودم طبیعی دانم و برای علم روانشناسی چندان ارزشی قائل نیستم و نسبت به نظریاتش که بر پایه ی حدس و گمانه چندان اعتباری نمی کنم. اما از روان پزشکی اطلاعات بالایی دارم (شما روانپزشکی رو در اینجا با روانشناسی اشتباه گرفتید مثل بیشتر مردم- روانپزشکی شاخه ی علوم تجربیه در حالی که روانشناسی جزو شاخه ی علوم انسانیه) بهرحال با عرض پوزش درخواست دارم شما بفرمایید ما رو راهنمایی کنید تا اگه اشتباهی کردم ازش باخبر بشیم.
با تشکر
[quote='mohammadparsa']نقل قول از ronam:آدم چه چیزا میشنوه!من چند تا سایت نظریه جدید ژنتیک دیدم البته بیشتر سر این که انسان اول میمون بوده بحث داشتن و ژن انسان از این حیوان گرفته شده. این که شخصیت فرد در رحم مادر شکل میگیره درسته ولی تو هیج بچه 2 تا 5 ساله دیده نشده کشش همجنسرایانه داشته باشه.(یا دانش من در باره ته کشیده!)1- انسان میمون نبود بلکه انسان و میمون از یک نیای مشترک بودند.[/quote]
این جمله شما یکم ملاء کلمه ای نیست؟
شما میگین انسان و میمون از یه نیای مشترک هستن خوب نیای مشترکشون چی انسان یا میمون؟
اگر بگین انسان یعنی انسان میمون شده ؟!
اگر بگین میمون یعنی میمون انسان شده ؟!
البته در نظر داشته باشید من نگفتم نسلشون با تبدیل یکی دیگه منقرض شده یا به قول شما نیای مشترکشون از بین رفته
و در باره روان شناس ها با این جمله شما کاملآ مشخص چیزی از روان پزشکی نمیدونید
[quote='farzad91133']به نظر من همجنس گرایی تو جامعه چیز نامطلوبیه(نه برای اونهاییکه مشکل هرمونی و جسمی دارند) البته رفتار جنسی هر کسی مربوط به خودشه و دیگران حق دخالت ندارند.[/quote]
1- چیز نامطلوب از دید شما.. ممکن است کسی هم در مورد افکار جنابعالی دید نامطلوبی داشته باشد. هر چند که جنابعالی برای ما دلیل نمی آورید که چرا نامطلوب است؟
2- مشکل هورمونی و جسمی؟ خب اینطور در نظر می گیرم که شما از علوم طبیعی هیچی نمی دونی.
3- شما می گید که کسی حق دخالت نداره ولی این باز با خودت تو تناقضه چون شما تو نظر اولتون بنوعی پیش قضاوت خودتون رو نسبت به این گرایش جنسی ابراز کردین.
[quote='ronam']کتاب شما؟کتابی نگارش کردین که می خواین بزارین تو کتابناک؟در باره همجنسگرایی؟[/quote] ای کاش کتاب خودم بود ولی این کتاب محققین زیست شناس سوئدی- آلمانیه که در مورد همجنسگرایی انجام دادن. البته من هم ترجمه می کنم پس می بینین چندان هم نقشم کم نیس :D
[quote='ronam']نظر یه هایی درباره ی علت و ریشه ی همجنسگرایی افراد:بیشتر نظریه ها به یکی از این دو گروه تعلق دارند: نظریاتی که معتقد به محرک های ذهنی و اجتماعی و اگر ساده تر بگوییم تربیت هستند و نظریات مبتنی بر زیست شناسی که به عامل طبیعت اعتقاد دارند.نظریات تربیتی سعی دارند شکل گیری گرایش جنسی در یک فرد را با فرآیندهای ذهنی اش و رابطه این فرآیندها با عامل پاداش و تنبیه توضیح دهند. برای مثال می توان از نظریه روانکاوی فروید ونظریه معاشرت اجتماعی ایراریس یاد کرد.در این نظریه ریس معتقد است هرچقدر نقش های جنسیتی (آنچه که در یک جامعه از مردان یا زنان انتظار می رود) در یک جامعه سخت تر باشد امکان وجود همجنس گرایان مرد در آن جامعه بیشتر خواهد بود. به نظر ریس انعطاف ناپذیری نقش ها و انتظارات جنسیتی باعث می شوند یک پسر بچه که نمی تواند خود را با آنها هماهنگ سازد به سمت هماهنگ سازی خود با گروه ناهماهنگ با جامعه، یعنی همجنس گرایان متمایل شود.در دهه اخیر، محققان زیادی به سمت نظریه ها زیست شناختی متمایل شده اند که سعی دارد همجنس گرایی را با پدیده های زیستی نظیر مدارهای ذهنی، ژنها و تکامل توضیح دهد. برای مثال محققان بر این باورند که مغز جنین تحت تاثیر هورمون هایی قرار دارد که در دوره جنینی ترشح می شوند. بر طبق تحقیقات جنین هایی که مغزشان بیشتر از دیگران درمعرض دوز بالای آندروژن (نوعی هورمون) قرار می گیرد در زندگی جنسی خود بیشتر به زنان گرایش جنسی دارند و آنهایی که در معرض میزان کمتری از این هورمون هستند به مردان گرایش خواهند داشت. معیار محققان مغزی در این شرط گذاری میان میزان هورمون و گرایش جنسی مطالعه قسمت هایی از مغز نظیر هیپوتالاموس بوده است که آنچه بر مغز تاثیر گذاشته در آنها قابل مشاهده است.دیگر محققین به تفاوت های فیزیکی نظیر اثر انگشت یا طول آن به عنوان نشانه هایی از تاثیر هورمون ها در دوره جنینی توجه کرده اند. دیگر ویژگی های فیزیولوژیک و آناتومیک بدنی هم مورد مطالعه قرار گرفته اند اما همه این نظریه ها محدودیت هایی دارند که در بعضی از آنها این محدودیت ها جدی تر خود را نشان می دهند. از آنجا که همجنس گرایی به اعتقاد عموم محققین در نسل های مختلف یک خانواده ادامه پیدا می کند، تلاش هایی هم برای درک تاثیر ژنتیک صورت گرفته است. با وجود اینکه گروهی معتقدند شواهدی برای اثبات این نظریه یافته اند تاکنون شواهدی که بتوان به جز در یک نفر در بقیه افراد همجنس گرا هم مشاهده کرد پیدا نشده اند[/quote]
1- آندروژن (androgen) نوعی هورمون (hormone) نیست بلکه به مجموع هورمون های مردانه (نظیر تستسرون، آندروسترون و ...) می گن آندروژن و به مجموع همورمون های زنانه (نظیر پروژسترون، استرادیول و ...) می گن استروژن (estrogen).
2- تاثیر میزان هورمون در دوران جنینی بر (INAH-3) درسته ولی اونها مشخص کننده ی گرایش جنسی شخص نیستن بلکه تغییرات جنسی نظیر تفاوت میان زن و مرد و رفتار های جنسی مربوط به اونها رو ایجاد می کنه نه گرایش جنسی اونها رو. این میزان گیرنده های آندروژنیک هستش که باعث ایجاد گرایش جنسی شخص می شه. برای مثال گیرنده های آندروژنیک در میان مردها بیشتر از زنهاست پس تاثیر هورمون دی هیدروتستسرون بر اونها بیشتره. ولی در مردانی هم بر اثر فرگشت طبیعی این گیرنده ها کم تره یا خیلی زیاده پس متوجه اید که هورمون کافی به هیچ کودوم از دو حالت گیرنده ها نمی رسه. پس اونها در مقابل نر دیگه تحریک می شن (که دلیل اینکه چرا طبیعت همچین کاری رو بر اثر تکامل می کنه خودش یک مبحث جداگانس که بزودی تو کتاب من می خونید).
3- همجنسگرایی در نوع بشر بر اثر یک جهش ژنتیک تو بازوی کوتاه کورموزوم ایکس بوجود اومده ولی دوستان باید متوجه باشن که برای همجنسگرا شدن یک شخص نیازی به سابقه ی ژنتیکی از طرف والدین نیست (هر چند در این کار نه یک ژن بلکه الگوی متعددی از ژن ها دخالت دارن).
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فهم همجنس گرایی ایرانی
یعنی چی جواب خودم رو دادم؟ منظورتون از اینکه میمون هم انسان می شد؟ شما مثل اینکه متوجه نیستید حتی تو یک نوع از موجودات تکامل یکی نیست چه برسه به دو نوع متفاوت... انسان شانس بیشتری برای تکامل نسبت به میمون داشت و میمون این جهش ژنتیک رو نکرد برای همین میمون موند. البته من می دونم که شما سواد زیست شناسی ندارین ولی برای تنها برای آگاهی گفتم که بدونید. ;-)
البته میشه درباره ش بیشتر بحث کرد ولی فکر نکنم اینجا جاش باشه.چون این کتاب یک موضوع روانشناسی هست
البته روانشناس ها معمولآ از ریشه مسائل برسی میکنن( و این بحث شما خیلی ریشه ای:d)
1- شما خودتون گفتین نیا... بر فرض که شخصی پدر شما و شخصی دیگر است. آیا شما پدر خود هستید یا آن شخص دیگر؟
2- انسان هیچوقت میمون (آنگونه منظور از میمون های امروزی درون جنگل یا باغ وحش است) نمی شود. زیرا فرگشت راهی بسوی پیشرفت یک موجود زنده است نه پسرفت آن. نوع بشر از نوع میمون تکامل یافته تر است بنابراین درست آن است که گفتید میمون انسان شده.
3- بله... میمون شاید بتواند انسان شود... با جهش ژنتیکی و نگاه داری یا کسب صفات زیستی مناسب و از دست دادن صفات بیهوده میمون هم می تواند جهش پیدا کند (که البته این امر نامحتمل است). البته ملتفت هستید که جهش امری احتمالی بوده که خیلی بعید است دو نوع متفاوت یکی شوند مگر بر حسب شانسی خارقالعاده بالا وگرنه نوع میمون هم تاکنون همانند انسان می شد.
1- نیای مشترک همونوئید ها (homonoid) که در اواسط دوران سوم یا میوسین میانه (middle miocene) زندگی می کرد موجودی بود که dryopithecine نام داشت که اجداد انسان و میمون های حاضر بود. من منظور شما رو نمی فهمم که می گید میمون بود یا انسان. آخه قبل از اون موجودی بنام میمون یا انسان وجود نداشت که بگیم اون یکی از اون دو بود. حرف شما معنا نداره.
2- البته من خودم طبیعی دانم و برای علم روانشناسی چندان ارزشی قائل نیستم و نسبت به نظریاتش که بر پایه ی حدس و گمانه چندان اعتباری نمی کنم. اما از روان پزشکی اطلاعات بالایی دارم (شما روانپزشکی رو در اینجا با روانشناسی اشتباه گرفتید مثل بیشتر مردم- روانپزشکی شاخه ی علوم تجربیه در حالی که روانشناسی جزو شاخه ی علوم انسانیه) بهرحال با عرض پوزش درخواست دارم شما بفرمایید ما رو راهنمایی کنید تا اگه اشتباهی کردم ازش باخبر بشیم.
با تشکر
این جمله شما یکم ملاء کلمه ای نیست؟
شما میگین انسان و میمون از یه نیای مشترک هستن خوب نیای مشترکشون چی انسان یا میمون؟
اگر بگین انسان یعنی انسان میمون شده ؟!
اگر بگین میمون یعنی میمون انسان شده ؟!
البته در نظر داشته باشید من نگفتم نسلشون با تبدیل یکی دیگه منقرض شده یا به قول شما نیای مشترکشون از بین رفته
و در باره روان شناس ها با این جمله شما کاملآ مشخص چیزی از روان پزشکی نمیدونید
1- چیز نامطلوب از دید شما.. ممکن است کسی هم در مورد افکار جنابعالی دید نامطلوبی داشته باشد. هر چند که جنابعالی برای ما دلیل نمی آورید که چرا نامطلوب است؟
2- مشکل هورمونی و جسمی؟ خب اینطور در نظر می گیرم که شما از علوم طبیعی هیچی نمی دونی.
3- شما می گید که کسی حق دخالت نداره ولی این باز با خودت تو تناقضه چون شما تو نظر اولتون بنوعی پیش قضاوت خودتون رو نسبت به این گرایش جنسی ابراز کردین.
یه کار فرهنگی خوب
امید وارم موفق باشید.
کتابی نگارش کردین که می خواین بزارین تو کتابناک؟
در باره همجنسگرایی؟
1- آندروژن (androgen) نوعی هورمون (hormone) نیست بلکه به مجموع هورمون های مردانه (نظیر تستسرون، آندروسترون و ...) می گن آندروژن و به مجموع همورمون های زنانه (نظیر پروژسترون، استرادیول و ...) می گن استروژن (estrogen).
2- تاثیر میزان هورمون در دوران جنینی بر (INAH-3) درسته ولی اونها مشخص کننده ی گرایش جنسی شخص نیستن بلکه تغییرات جنسی نظیر تفاوت میان زن و مرد و رفتار های جنسی مربوط به اونها رو ایجاد می کنه نه گرایش جنسی اونها رو. این میزان گیرنده های آندروژنیک هستش که باعث ایجاد گرایش جنسی شخص می شه. برای مثال گیرنده های آندروژنیک در میان مردها بیشتر از زنهاست پس تاثیر هورمون دی هیدروتستسرون بر اونها بیشتره. ولی در مردانی هم بر اثر فرگشت طبیعی این گیرنده ها کم تره یا خیلی زیاده پس متوجه اید که هورمون کافی به هیچ کودوم از دو حالت گیرنده ها نمی رسه. پس اونها در مقابل نر دیگه تحریک می شن (که دلیل اینکه چرا طبیعت همچین کاری رو بر اثر تکامل می کنه خودش یک مبحث جداگانس که بزودی تو کتاب من می خونید).
3- همجنسگرایی در نوع بشر بر اثر یک جهش ژنتیک تو بازوی کوتاه کورموزوم ایکس بوجود اومده ولی دوستان باید متوجه باشن که برای همجنسگرا شدن یک شخص نیازی به سابقه ی ژنتیکی از طرف والدین نیست (هر چند در این کار نه یک ژن بلکه الگوی متعددی از ژن ها دخالت دارن).