رسته‌ها
تمام ناتمام من...
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 36 رای
امتیاز دهید
5 / 4.1
با 36 رای
داستان پیش رو حاصل تجربه ای است مشترک در حیطه " داستان نویسی کارگاهی " .
نتیجه همپوشانی فکری دو نویسنده که شوق همنویسی و همکاری، تفکرات ناهمگونشان را حول یک موضوع واحد با هم همراه کرده است.
امید است خواننده نیز - چه خواننده مدرن ، چه خواننده سنتی و رمانتیست - در لحظات این اثر شریک شود و همراه داستان باشد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
20
آپلود شده توسط:
sahareft
sahareft
1392/05/15

کتاب‌های مرتبط

جهان دوم من
جهان دوم من
5 امتیاز
از 1 رای
علف که نمی شکند
علف که نمی شکند
4.3 امتیاز
از 24 رای
هانریت
هانریت
4.1 امتیاز
از 51 رای
درس ترس
درس ترس
4.6 امتیاز
از 6 رای
چمنزارهای بهشت
چمنزارهای بهشت
4.6 امتیاز
از 94 رای
The Lords of Discipline
The Lords of Discipline
0 امتیاز
از 0 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی تمام ناتمام من...

تعداد دیدگاه‌ها:
187
من داستانتون رو خوندم چند تا نظر داشتم
اول اینکه توصیفاتون حرفه ای و قشنگ بود اما خیلی طولانی بودنش با یک ریتم و واژه گزینی ثابت خواننده رو کلافه می کنه
دوم اینکه خواننده رو توی معمای محور داستان گذاشتن خوبه اما نه انقد زیاد که داستان گنگ و بی مفهوم و خسته کننده بشه
من یک عالمه توصیف خوندم بدون اینکه بدونم چی رو دارید توصیف میکنید
کشمکش داستان معلوم نبود چیه
اما سبک خاص و منحصر به فرد plot نویسی یا طرح داستانتون توجه من رو جلب کرد
[quote='کامل غلامی']کتاب رو خوندم ولی خوشم نیومد : (
اصن موضوع خاصی نداشت و واسم گنگ بود [/quote]
جناب غلامی گرامی
به هر حال ممنون که وقت گذاشتید و ممنون که نظرتون رو به راحتی بیان کردید
کتاب رو خوندم ولی خوشم نیومد : (
اصن موضوع خاصی نداشت و واسم گنگ بود
...قاب پنجره را با دو دست میگیرم و در کوچه بالا میآورم.
...
[quote='artemis_ba1392']با احترام خدمت خانم افتخارزاده عزیز و آقای قهاری گرامی
کتاب زیبایتان را هم اینک به پایان رساندم........سپاس و لذت بردم[/quote]
آرتمیس گرامی ممنون که مطالعه فرمودید :)
منتظر نظرات مفیدتون هستم
با احترام خدمت خانم افتخارزاده عزیز و آقای قهاری گرامی
کتاب زیبایتان را هم اینک به پایان رساندم........سپاس و لذت بردم
[quote='king5797']
امروز که میپرم میخواهم از قاب تو باشم به هوای تو باشم
دوستش داشتم[/quote]
:) محمد گرامی
ممنون که وقت گذاشتید و خواندید
خوشحالم دوستش داشتید

امروز که میپرم میخواهم از قاب تو باشم به هوای تو باشم
دوستش داشتم
" میان پنجره و دیدن همیشه فاصله ایست. چرا نگاه نکردم؟
تمام ناتمام من...
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک