رسته‌ها
شکارچی دریایی
امتیاز دهید
5 / 4
با 6 رای
امتیاز دهید
5 / 4
با 6 رای
از متن کتاب:
یکی بود، یکی نبود. دختر بچه ای بود بنام کاتیا.
ولی قبل از همه باید از بهترین دوستش یعنی لیدا تعریف کرد. این دختر بچه به اتفاق مادرش مادرش واسیلیونا و برادر کوچکش پتیا در شهری که در کنار دریا قرار داشت، زندگی می کرد.
تعریف و توصیف این شهر بسیار مشکل است. چون شب بود و شب تابستانی نواحی جنوب هم بسیار تاریک است و هیچ چیز دیده نمی شود. در تاریکی صدای گُرم گُرم یکنواختی به گوش می رسید. این صداها، صدای امواج عظیم دریا بود که بر ساحل فرود می آمد. همه جا تاریک بود و حتی از یک پنجره هم نوری سوسو نمی زد...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
197
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1399/07/02

کتاب‌های مرتبط

ذرت های خاکستری
ذرت های خاکستری
5 امتیاز
از 1 رای
حکایت ماهیگیر و ماهی
حکایت ماهیگیر و ماهی
4.6 امتیاز
از 10 رای
قصه شماره دو
قصه شماره دو
4.3 امتیاز
از 31 رای
روباه و خرگوش
روباه و خرگوش
4.3 امتیاز
از 4 رای
آوازه خوان های شهر قصه
آوازه خوان های شهر قصه
4.4 امتیاز
از 22 رای
راز کلمه ها
راز کلمه ها
4.1 امتیاز
از 11 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی شکارچی دریایی

تعداد دیدگاه‌ها:
0
دیدگاهی درج نشده؛ شما نخستین نگارنده باشید.
شکارچی دریایی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک