خانه ییلاقی
نویسنده:
ویلیام سامرست موآم
مترجم:
جواد امامی
امتیاز دهید
✔️ سرآغاز داستان:
خانه ییلاقی روی نوک تپه ای قرار داشت. از مهتابی جلوی آن منظره باشکوه شهر فلورانس پیدا بود. در پشت آن یک باغ قدیمی واقع بود که گرچه انواع زیادی گل در آن نبود، ولی درختهایی زیبا، پرچین هایی منظم از شمشاد، راهروهایی از علف پوشیده و یک غار مصنوعی داشت که در آن از یک شاخ آب با صدایی صاف و آرام به صورت آبشار فرو میریخت. این خانه در قرن شانزدهم به وسیله یک نجیب زاده فلورانسی ساخته شده بود که اولادش در موقع بی پولی آن را به یک خانواده انگلیسی به نام لیوناردز فروخته بود و آنها هم خانه را برای مدتی به مری پنتن، اجاره داده بودند. هر چند اتاق ها وسیع و تاق بلند بود، خود خانه وسعت چندانی نداشت و مری با سه نفر خدمتکار صاحب انگلیسی خانه، به راحتی در آن زندگی می کرد. مقداری اثاث قدیمی ظریف اتاق های خانه را زینت میداد که حالی به آن بخشیده بود و با اینکه خانه حرارت مرکزی نداشت، و وقتیکه مری در اواخر مارس به آنجا وارد شد، هنوز هوا خیلی سرد بود. مهعذا صاحب انگلیسی خانه چندین حمام در آن کار گذاشته بود و از این حیث قدری اسباب راحت فراهم شده بود...
بیشتر
خانه ییلاقی روی نوک تپه ای قرار داشت. از مهتابی جلوی آن منظره باشکوه شهر فلورانس پیدا بود. در پشت آن یک باغ قدیمی واقع بود که گرچه انواع زیادی گل در آن نبود، ولی درختهایی زیبا، پرچین هایی منظم از شمشاد، راهروهایی از علف پوشیده و یک غار مصنوعی داشت که در آن از یک شاخ آب با صدایی صاف و آرام به صورت آبشار فرو میریخت. این خانه در قرن شانزدهم به وسیله یک نجیب زاده فلورانسی ساخته شده بود که اولادش در موقع بی پولی آن را به یک خانواده انگلیسی به نام لیوناردز فروخته بود و آنها هم خانه را برای مدتی به مری پنتن، اجاره داده بودند. هر چند اتاق ها وسیع و تاق بلند بود، خود خانه وسعت چندانی نداشت و مری با سه نفر خدمتکار صاحب انگلیسی خانه، به راحتی در آن زندگی می کرد. مقداری اثاث قدیمی ظریف اتاق های خانه را زینت میداد که حالی به آن بخشیده بود و با اینکه خانه حرارت مرکزی نداشت، و وقتیکه مری در اواخر مارس به آنجا وارد شد، هنوز هوا خیلی سرد بود. مهعذا صاحب انگلیسی خانه چندین حمام در آن کار گذاشته بود و از این حیث قدری اسباب راحت فراهم شده بود...
آپلود شده توسط:
khar tu khar
1392/09/02
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خانه ییلاقی
مجموعه کتابهایی را که کبیر در کبیر عزیز در کتابناک نهاده بی اختیار خاطره آن سالها را در من زنده کرد و احساسی را که حتی سالیان بعد تکرار نشد و بابت این از کبیر در کبیر سپاسگزارم.