رسته‌ها
کردهای سوریه ملت فراموش شده
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 25 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 25 رای
.
کتابی در مورد کوردهای سوریه به زبان فارسی (172 صفحه)

فهرست مطالب کتاب:
درباره نویسنده
مقدمه
پیشگفتار
بخش اول: کردها
فصل اول: کردها
فصل دوم: تاریخ کردها
===
بخش دوم: سوریه
مقدمه
1918- فصل سوم: تاریخ سوریه: 2005
فصل چهارم: ساختار دولت سوریه
فصل پنجم: روابط منطقهای
فصل ششم: منابع آب و مناقشات مربوطه
فصل هفتم: روابط بین المللی
===
بخش سوم: کردها در سوریه
مقدمه
فصل هشتم: حقوق مدنی کردها در سوریه
فصل نهم: حقوق سیاسی کردها در سوریه
فصل دهم: حقوق فرهنگی کردها
نتیجه گیری
(62- ضمیمه 1 عهدنامه سور (مواد 64
ضمیمه 2 تعهدات سوریه به موجب حقوق بین الملل
ضمیمه 3 متن کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر
کتابشناسی
نقشه ها و تصاویر
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
172
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Abasaqa
Abasaqa
1392/05/28

کتاب‌های مرتبط

فرهنگ و ارتباطات
فرهنگ و ارتباطات
0 امتیاز
از 0 رای
Infinite Spaces
Infinite Spaces
0 امتیاز
از 0 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کردهای سوریه ملت فراموش شده

تعداد دیدگاه‌ها:
97
از ویکی پدیا ...قابل توجه همگی دوستان در مورد تاریخچه کردستان عزیز
استان کردستان بخشی از سرزمینی است که به وسیله مادها حکمرانی می شده است. مرز تاریخی سرزمینهایی که بوسیله مادها اداره می شده، در شمال به اورارتو، در غرب به آشور و در جنوب و جنوب غربی به ایلام و سومر منتهی می‌شد. در ابتدا قبایل نژاد آریایی در شرق و غرب دریاچه ارومیه اسکان یافتند. تعدادی از آنان در شرق دریاچه مقیم شدند و آن را «آمادای» نامیدند و قسمتی که در غرب دریاچه ارومیه بود را پارسوا (پارسوما) نامیده می‌شد. اولین گروه دولت مادها را بنیان نهاد و دومین گروه سلطنت قدرتمند هخامنشیان را به وجود آورد. با توجه به متن نوشته داریوش در پرسپولیس و بیستون، دولت شاهنشاهی مادها در ناحیه هخامنشی در ۵۵۰ قبل از میلاد واقع شده و سرزمین مادها یکی از ایالات دولت هخامنشی شد. از زمان سلطنت هخامنشیان، در نواحی پارسها و ساسانیها، ایالت مادها بعنوان یکی از ایالات ایران باستان بنام «ماه» شناخته می‌شد. این ایالت شامل دو بخش «ماه پایین» یا رازی ماه و «ماه بالا» یا نهاوند ماه بود. در دوران قبل از اسلام سرزمین مادها، «مای» یا «ماه» نامیده می‌شد. ناحیه استان کردستان (اردلان)در دوره صفویه شامل ۹ شهر عمده بود: سنه، گروس، الکا، زرین کمر، تقامین، خورخوره، جوانرود، اورامان، الکای بانه، قالازالام و پالانگان. دولتمردان مستقل برای قبایل بزرگ منصوب می‌شدند. بنا به پیش نویس شماره ۱۲۷۵ در ۱۳۱۶/۹/۹، ایران به شش بخش تقسیم شده بود. استان غربی شامل شهرهای کردستان، کرمانشاه، گروس، باوندپور (کلهر)، پشت کوه، لرستان، بروجرد، همدان، ملایر، خرمشهر، آبادان، خوزستان و کهگیلویه بود. در سال ۱۳۳۷ با توجه به فرمان شورای وزرا کردستان از پنجمین استان جدا شد و استان کردستان را تشکیل داد. شهرهای استان، سنندج، گروس، سقز و قروه بودند.
ادب گفتگو ما را ملزم به رعایت اصولی می کند که تخطی از آنها گفتگو را بدل به نزاع و درگیری می کند. از اقتضائات یگ گفتگوی سالم این است که از پیش داوری پرهیز کنیم، بیان مستدلی داشته باشیم و از تعمیم های نابحا پرهیز کنیم.. با وجود این که خودم کردزبان هستم ولی تلاش می کنم که ابژکتیو و بی طرفانه به این مسئله نگاه کنم. اول اینکه بعضی از دوستان هم میهن هنگامی که شروع به انتقاد از کردهای تجزیه طلب می کنند، بدون اینکه دلیلی محکمه پسند برای تقبیح تجزیه طلبی ارائه کنند به گونه ای در مورد آن داد سخن می دهند که گویی تجزیه طلبی ذاتاً مذموم است. توجه داشته باشید که من نمی گویم که تجزیه طلبی امری مطلوب است یا مذموم، ممکن است هر کدام از این دو باشد؛ اما باید برای اطلاق صفت بد یا خوب به تجزیه طلبی دلایل کافی از هر دو طرف گفتگو ارائه شود. از آن سو هم باید اگر فردی یا گروهی مدعی تجزیه طلبی شد، گفته هایش مبتنی بر دلایل عقلی کافی باشد.... آقایی گفتند و دیگرانی هم شبیه این سخن ها را می گویند: "کردها تجزیه طلب هستند ، بازیچۀ دست اسرائیل اند" و تهمت هایی از این قبیل که به گوش ها آشناست. حداقل دو ایراد به این گفته وارد است: اندکی خرد حکم می کند همۀ کردها را به یک چشم نگاه نکنیم. و حکمی کلی در مورد آنها صادر کردن، نشانۀ کم دانی و کم خردی است. وقتی که خرد غایب باشد، احساسات جایش را می گیرد. پس تحلیل های احساسی کردن اتهامی است متوجهِ کسی که همه را به یک چشم می بینید.
اون استاد فوق پژوهشگرمریض احوالی که بحث روپیش کشیده فقط نقشش کبریت زدن بوده توی این بحث ها.......جالبه .......ولی این چیزی روعوض نمیکنه .....اراده جمعی یک ملت (45میلیونی)که به قول این دوست دانشمند فرزانه حاصل توهمات تاریخی یک ملت است را نه ایشان وامثال ایشان می توانند تغییربدهند ونه جلویش رابگیرند....تازه شما که ازدولت ترکیه درنده تر نیستی که اینک علم دموکراسی برداشته ....که آنهم نه از روی انسان دوستی اش بوده .....هرچند که به نظرم جواب چنین آدمهایی که اینچنین درموردیک ملت حرف میزنند رانباید داد ولی باعث تاسف بنده بود که در یک سایت به اصطلاح ادبی که مخاطبینش آدمهای به اصطلاح ادبی هستند این چنین درمورد آدمها حرف میزنند، ....
@بهروز کریمی
مگر جرم است که چهل میلیون نفر از حکومت مستقل بی بهره باشند!

1
بله، واقعیت این است که تمام کشورهای جهان، جدایی طلبی را جرم میدانند
اگر جدایی آزاد بود، کشورها آنقدر تجزیه می شدند که فقط با میکروسکوپ اجزایش را میشد دید/شوخی
و این مشکلات زیادی به بار میاره...لازم شد میگم...
2
کردها چی میخوان ؟
حقوق انسانی مثل همه ی مردم دنیا
خب مگر نمیشه در چهارچوب همان چهار کشور بهش برسند ؟
برداشته شدن مرزها بین چهار بخش کردستان ؟ نیازی به جدایی نیست. قاره ی اروپا را ببینید. میشه عبور و مرور را تسهیل کرد.
3
نتیجه ی اینجور حرفهای جدایی طلبانه چیه ؟
چهار کشور حق مشروع خودشون میدونند که از تجزیه ی کشورهاشون، جلوگیری کنند. کردها را سرکوب کنند. بنابراین شما را دوست کردها نمیدونم !
4
یک نکته
حساب های کاربری که ادعای کرد بودن و استقلال دارند
این احتمال هست که حساب های ساختگی باشند.
...و متعلق به کردها نباشند...
مگر جرم است که چهل میلیون نفر از حکومت مستقل بی بهره باشند!
جناب سینوهه زاک بنده هم دقیقن همین را گفتم : هم حرف خوب بزنید و هم خوب حرف زدن را چاشنی آن کنید . نقل قول از فیلسوف و مورخ کجا و استعمال الفاظ کوچه بازاری کجا ؟
این شما نیستید که باید تشخیص دهید چه چیزی خطاست که خود را محق به مجازات سرخود طرف بدانید ، سخنگوی خود باشید نه خلق ، که خلق هرچه کشیده اند از این دهان بستنها و گوش به متکلم وحده ها دادن است .بله ، در فلسفه چیزی هم هست بنام سفسطه ، پس لطفن بنده را به کلاس دروس خوانده تان دعوت نکنید و کمی درخلوت خود بیندیشید که تا چه حد به دانسته هایتنان عمل نموده اید ؟ چرا که علم همان تجربه است و مطالعه بی اندیشه صرفن آگاهی خام . خوب بیندیشید متاسفانه در نوشتارتان رد کینه و خشم موج میزند ولی من طرفدار مدارا و دوستی هستم با این حال هرگز ، هرگز با وجود اینها و یک نیمه خون کرد در رگم ،خودمرا در صف تجزیه کشوری که با افتخار برایش جنگیده ام نمیدانم .
من به قدر کافی از ستمی که نه تنها بر کردها بلکه بر اکثر اقشار مردم این بوم و بر رفته آگاهم و خود نیز یکی از آنان ولی احقاق آنرا در تخفیف و کینه کشی از سایر اقوام و ملل نمیدانم .
به هر روی دنیای مجاز جای خوبی است برای مبارزات مجازی و تفاخر و فضل فروشی ! و خوشحالم که ذیل همین کتاب پاسخ تجزیه طلبان را داده اید . بنده هم معتقدم دشمن اصلی مردمان کرد همینها هستند .
این چند خط صرفن برای احترام به شما بود که نظراتتان را همیشه دنبال کرده ام ، هرچند امیدی ندارم که عده ای در خلال بحث من و شما فروتنی را طبق معمول تاریخ حمل بر ضعف فرد مقابل نکرده باشند وگرنه مجاز نیستم بیش از این چیزی بگویم و لزومی هم به نشستن روی صندلی محاکمه نمیبینم !
کلمیشی :
تو خیال می کنی چرا ما در اینجا ماندگار شده ایم؟ما را یا تبعید کرده اند یا برای جنگ با افغان ها، ترکمن ها و تاتارها به این سر مملکت کشانده اند. ما همه شمشیر و سپر این سرزمین بوده ایم، سینه ما آشنای گلوله بوده اما تا همان وقتی به کار بوده ایم که جانمان را بدهیم و خونمان را نثار کنیم، بعدش که حکومت سوار می شده دیگر ما فراموش می شده ایم و باید به جنگ با خودمان و مشکلاتمان بر می گشته ایم. کار امروز و دیروز نیست ما در رکاب نادر شمشیر زده ایم، همپایش تا هندوستان تازانده ایم. چه می دانم چند صد سال پیش که شاه عباس ما را از جا کند و به اینجا ها کشانید یکیش هم این بود که با سینه مردهای ما جلوی تاتارها بارویی بکشد. از دم توپهای عثمانی ما را برداشت و آورد دم لبه شمشیر تاتارها جا داد. همیشه جان فدا بوده ایم ما، شمشیر حمله همیشه اول سینه ما را می شکافته اما بار که بار می شده هر کس می رفته می نشسته بالای تخت خودش و ما می ماندیم با این چهار تا بز و بیابان های بی بار، ابرهای خشک و اربابهایی که هر کدامشان مثل افعی روی زمین چپاولی خودشان چمبر زده اندتا به قیمت خون پدرشان بابت علفچر و آبگاه از ما اجاره بگیرند، اما تو که هنوز جوانی و نمی خواهی به گوش بگیری که ما همیشه بار شکم این مملکت بوده ایم.
کلیدر جلد یک صحفه 260
@ سارو
در کمال احترام، شما دشمن کردها هستید...
خوشبختانه در کردستان تعداد افراد معتقد به جدایی، ناچیز هست.
@ ناظر
1- انسان نه جایز الخطا، بلکه حتمی الخطاست.
2- من به کسی عوام نگفتم. گفتم این اخلاق عوام هست. بحثش مفصله...میکروفونو میدم دست فیلسوف
"مردم از زنان جوان گمراه متنفرند ولی نمیخواهند رشوه خواران را به زندان بیندازند.مطبوعات را سانسور می کنیم ولی با اسلحه سازان جنگ طلب کاری نداریم...شکی نیست که باده گسازی در اخلاق موثر است...اما بحث دایم درباره ی مضرات باده گساری و غفلت از امور مهمتر، دلیل خامی ماست...لذات فلسفه-ویل دورانت- صفحه 109"
بنابراین ما دو نوع اخلاق داریم:1- اخلاق سنجیده شده توسط فیلسوفان فلسفه اخلاق نظیر کانت، زنون رواقی، هوگو گروتیوس و غیره
2- اخلاق عامیانه
در آزمایشهای روانشناسی هر وقت سر یک میمون را گذاشتند جلوی میمونها همه شروع کردند به داد و جیغ زدن شبیه انسانها. ولی اگر زندانیشون کنی صداشون در نمیاد. این یعنی اخلاق هورمونی.
ما هم وقتی کسی فحش جنسی میده میگیم بی اخلاقه ولی اگر میلیونها از پول مردمو بدزده اونقدر تحریک نمیشیم ...
اون کاربر میگه کردها فلان...بهمان...کسی تحریک نمیشه. ولی من که حرفم یک هزارم حرف ایشان بد نبود ویرایش میشه. به این گفتم اخلاق عوام.
3- هیچ کس حق ندارد بگوید عرب ها فلان، مسلمان ها فلان، کردها فلان
این میتواند مصداق توهین و افترا به گروههای زبانی و دینی باشد
البته میتوان گفت مثلا القاعده تروریست است به فلان دلیل نه اینکه مسلمان ها کلا...
[quote='saro09']صادقانە نبودە و نیست، این عزیز گفتن ھا متاسفانە... تجزیەطلبی، ھمان زیادەخواھیِ شماھا ست، رفیق!
بلوچ و کرد و ترک و عرب رو بی خیال، پایندە پارس و پارسیان![/quote]
برادر منظور شما از پارس ، کدام سرزمین ، شهر یا ایالت است ؟ منظورتان مردمان استان فارس است یا مردمان حوالی شیراز ؟ یا مردمان ساکن در شهر تهران ؟ یا شمال کشور ؟ کجا؟
در استان فارس که عشایر عزیز لر و ترک زندگی می کنند ، تهران هم که شهر هزار قوم است ، شمال کشور هم که مشخص است ، جنوب کشور هم همینطور .
در این دوران دیگر نژاد خالصی وجود ندارد حتی در کردستان ، حتی در سرزمین پارس <مورد اشاره خودتان > . که شما اینطوری می نویسید
[quote='sinohezag']به ناظر اعتراض میکنم چرا 90% کامنت من را قیچی کردی. کلا حذفش کنی بهتره.
میره به جای اون کامنت یکی دیگه رو حذف میکنه. ناقصه هم باقی.
اون همه هم که نوشتن توهین به قومیت ها نادرسته و اینا در قوانین کتابناک، فقط شوخیه. کامنت بی اخلاق ها، ویرایش نمیشه.
من اصلا دیگه تحمل بی حرمتی ندارم. این رفتارتون را در ذهنم نگه میدارم و در ادامه ی زندگیم در راه درست به من انرژی خواهد داد.[/quote]
بدون اینکه خود را ملزم به حساب پس دادن بدانم عرض میکنم که به دلیل مشکلات فنی سایت که از ساعات ابتدایی روز 28 مرداد پیش آمده امکان ارسال پیام در پروفایل برایم مقدور نیست ، لازم دیدم که ضمن توضیح برخی موارد منجر به دلگیری دوستان راه صداقت و درستی پیش گرفته و شرح ماوقع دهم باشد که انرژی ها در جهت دوستی و درستی به کار گرفته شوند :)
تا زمان برطرف شدن اشکالات فنی و برنامه نویسی سایت انتظار دوستانه مان این است که شکیبا و همراه و همدل باشید.
آن کامنتی که جناب سینوهه زاگ فرمودند توسط من ویرایش نشده بود و بعید میدانم دیگر دوستان ناظر هم در ساعت کاری همکاران دخالتی بکنند ، جناب سینوهه زاگ اگر به صفحه گاهشمار بروید میبینید که بسیاری از رویدادهای ثبت شده نیز نصفه و نیمه پاک شده اند و درآخر آنها ؟ ظاهر شده ، درست مثل کامنت 90درصد پاک شده ی شما .
کامنت دوم را توسط موبایل ویرایش کردم و فقط دو کلمه را لطمه ای هم به معنا نمیزد حذف کردم ، در بازبینی با رایانه خودم هم از دیدن عباراتی که حذف شده بود شگفت زده شدم . درخواست جناب سینوهه مبنی بر حذف کامنتشان ظاهرن مربوط به همان کامنت مورد شبهه ی ویرایش بوده که من اشتباهن کامنت بعدی ایشان را حذف کردم و از این بابت قصور خویش را پذیرفته و پوزش میخواهم .
انسان از خواندن برخی کامنت های دوستان به فکر فرو میرود پس لطفن با بکار بردن برخی الفاظ ناروا نسبت به هم شیرینی این تفکر را از خواننده سلب نکنید . نه در مقابل سایت به تنهایی بلکه در مقابل هرکه نوشته مارامی خواند مسئول هستیم .
در خاتمه تاکید میکنم که تمام تلاش بنده و همکاران در نظارت بر حفظ بی طرفی و عدالت است و اگر قصوری هم رخ میدهد لطفن لحظه ای خودرا بجای ما قرار داده و بجای تهمت و تحقیر و عوام خواندنمان حق اشتباه و جبرانش را همچون یک انسان به ما نیز بدهید . از جناب سینوهه زاگ نیز خواهشمندم ضمن بازگشت به بحث اگر مطلبی از کامنت های قبلیشان حذف شده که ذکرش را ضروری میدانند بازنویسی کنند .
با احترام و سپاس .
کردهای سوریه ملت فراموش شده
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک