رسته‌ها
کردهای سوریه ملت فراموش شده
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 25 رای
امتیاز دهید
5 / 4.3
با 25 رای
.
کتابی در مورد کوردهای سوریه به زبان فارسی (172 صفحه)

فهرست مطالب کتاب:
درباره نویسنده
مقدمه
پیشگفتار
بخش اول: کردها
فصل اول: کردها
فصل دوم: تاریخ کردها
===
بخش دوم: سوریه
مقدمه
1918- فصل سوم: تاریخ سوریه: 2005
فصل چهارم: ساختار دولت سوریه
فصل پنجم: روابط منطقهای
فصل ششم: منابع آب و مناقشات مربوطه
فصل هفتم: روابط بین المللی
===
بخش سوم: کردها در سوریه
مقدمه
فصل هشتم: حقوق مدنی کردها در سوریه
فصل نهم: حقوق سیاسی کردها در سوریه
فصل دهم: حقوق فرهنگی کردها
نتیجه گیری
(62- ضمیمه 1 عهدنامه سور (مواد 64
ضمیمه 2 تعهدات سوریه به موجب حقوق بین الملل
ضمیمه 3 متن کامل اعلامیه جهانی حقوق بشر
کتابشناسی
نقشه ها و تصاویر
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
172
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
Abasaqa
Abasaqa
1392/05/28

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی کردهای سوریه ملت فراموش شده

تعداد دیدگاه‌ها:
97
[quote='farzad91133']شما هیچوقت جای یک کرد نبوده اید تا محرومیتها و بدبختی هایش را درک کنید من چیزی را می گویم که خدا به هر انسان ارزانی داشته است مثل {زندگی در امنیت و آزادی،در وطنی که در آن به دنیا آمده ای،صحبت با زبانی که از کودکی با آن بزرگ شده ی،شغل ساده ای که مخارج خانواده ات را تامین کنی} کردها هیچیک را ندارند آنها هیچوقت خواستار خاک دیگران یا نابودیشان نبوده اند تاریخ ثابت کرده که توسط دولت ها هیچکدام از این حقوق را رعایت نکرده اند.اگر فکر میکنید اینها خواسته های نامشروع است مطمئن باشید شما یک دیکتاتور هستید.من از کشورهای ایران عراق ترکیه و سوریه انتظار ندارم این حقوق را رعایت کنند.و بر خلاف تصور شما امید به کردستان بزرگ و قوی در میان کردها هر روز بیشتر می شود.یکی از دلایلش پیشرفت سریع بخش خودمختار کردستان است.ارزش کردستان را فقط کردها می دانند پس نباید آن را به بیگانه بسپارند.واقعا فکر می کنید جدایی طلبی کردها گناهی نابخشودنی و غیر ممکن است؟ایران از لحاظ سیاسی و اقتصادی بسیار منزویست و رو به سقوط است(اگر فکر می کنید اشتباه است کافیست به یک سفر اروپایی یا آسیای شرقی بروید و پاسپورت ایران را نشان بدهید تا متوجه عظمت و اقتدار ایران زمین بشوید!!!!!!!!) روند ایران مثل یک کشتی در حال غرق است که امیدی به درست شدنش نیست و همه با قایق های کوچک می خواهند خودشان را نجات بدهند(فرار ایرانیان از هر طریق ممکن به هر کشوری و البته فرار مغزها این را ثابت می کند) وضعیت سوریه و عراق مشخص است و ترکیه هم با سرپوش گذاشتن بر جنایات گذشته و حال و فریب کاری ماهرانه در متمدن نشان دادن خود و پیشرفته نشان دادن اقتصاد متزلزلش نمی تواند از آینده فرار کند.صنعت و تکنولوژی ایران با وجود نفت نسبت به کشورهای دیگر (مثلا کره جنوبی) در حد ناچیزی است و اقتصاد ایران بشدت وابسته به نفت است و می دانیم که زیاد دوام نخواهد آورد. (60% صادرات نفت کاهش یافته)و ایرانیان هنوز در توهم کورش بزرگ و داریوش و.... هستند یا با تمام وجود به مذهب چسپیده اند و هر دو طرز تفکر مسیری که ایران را به تباهی می برد هموار می سازد و تسریع می کند.این را بدانید:متحد شدن کردها به عنوان یک کشور گریز ناپذیر است (راه حلهای کردستان چیزی فراتر از اسلحه یا خواهش و تمناست) و دیکتاتورهای فسقلی خاورمیانه نمی توانند سد راه شوند ما انتظار نداریم که دیکتاتورها حق ما را دو دستی تقدیم کنید بلکه ما آن را خواهیم ستاند.[/quote] منظورتان چیست که آنرا خواهید ستاند؟ یعنی می خواهید خون هموطنان ایرانیتان را بریزید؟
[quote='farzad91133']واقعا فکر می کنید جدایی طلبی کردها گناهی نابخشودنی و غیر ممکن است؟روند ایران مثل یک کشتی در حال غرق است که امیدی به درست شدنش نیست
[/quote]
اولا برادر عزیز شما از قول خودتان یا حداکثر از قول همفکرانتان صحبت کنید.شما که نماینده ی مردم کردستان نیستید.نه من نه شما نه هیچ کس دیگری حق تعیین تکلیف برای یک جمعیت چند میلیونی را ندارد.
دوم اینکه می دانم بعضی ها خواب اتحاد شوروی سابق را برای ایران دیده اند:منتظرند در مرکز کشور اتفاقاتی بیفتد و کشور متزلزل شود و این ها از این آب گل آلود ماهی بگیرند و نظرات خودشان را پیش ببرند.
نگاهی به رفتار این گونه افراد در خارج از کشور _که اتفاقا بعضی هایشان ادعای وطن پرستی و کورش و داریوش هم می کنند_نشان می دهد اینان حتی حاضرند به قیمت افزایش بیش از پیش تحریم های ظالمانه و هرچه بیشتر در منگنه قرار گرفتن مردم و حتی حمله ی نظامی به کشور که معلوم نیست به کشته شدن چندصدهزار نفر انسان بی گناه منجر می شود تئوری های خودشان را که جامه ی آزادی و دموکراسی را هم به تن بی قواره اش پوشانده اند, در کشور پیاده کنند.
این نخستین باری نیست که ایران به این روز دچار شده است.در همین صد سال اخیر چندین بار این اتفاق برای این کشور افتاده است.
یا این کشور با کمک دولت جدیدی که سر کار آمده است و افراد کاردانی مثل دکتر روحانی , دکتر ظریف , دکتر نجفی و... که سکان دار آن هستند و همچنین با پشتوانه ی بالای مردمی(که اتفاقا در مناطق کردنشین بسیار بالاست) بر اقتدارگرایان فائق می آید و نجات پیدا می کند. یا اینکه اگر هم این اتفاق نیفتاد مطمئن باشید ممکن است "حاکمیت ایران" راه شوروی را برود اما ایران , شوروی نمی شود.
شما هیچوقت جای یک کرد نبوده اید تا محرومیتها و بدبختی هایش را درک کنید من چیزی را می گویم که خدا به هر انسان ارزانی داشته است مثل {زندگی در امنیت و آزادی،در وطنی که در آن به دنیا آمده ای،صحبت با زبانی که از کودکی با آن بزرگ شده ی،شغل ساده ای که مخارج خانواده ات را تامین کنی} کردها هیچیک را ندارند آنها هیچوقت خواستار خاک دیگران یا نابودیشان نبوده اند تاریخ ثابت کرده که توسط دولت ها هیچکدام از این حقوق را رعایت نکرده اند.اگر فکر میکنید اینها خواسته های نامشروع است مطمئن باشید شما یک دیکتاتور هستید.من از کشورهای ایران عراق ترکیه و سوریه انتظار ندارم این حقوق را رعایت کنند.و بر خلاف تصور شما امید به کردستان بزرگ و قوی در میان کردها هر روز بیشتر می شود.یکی از دلایلش پیشرفت سریع بخش خودمختار کردستان است.ارزش کردستان را فقط کردها می دانند پس نباید آن را به بیگانه بسپارند.
واقعا فکر می کنید جدایی طلبی کردها گناهی نابخشودنی و غیر ممکن است؟ایران از لحاظ سیاسی و اقتصادی بسیار منزویست و رو به سقوط است(اگر فکر می کنید اشتباه است کافیست به یک سفر اروپایی یا آسیای شرقی بروید و پاسپورت ایران را نشان بدهید تا متوجه عظمت و اقتدار ایران زمین بشوید!!!!!!!!) روند ایران مثل یک کشتی در حال غرق است که امیدی به درست شدنش نیست و همه با قایق های کوچک می خواهند خودشان را نجات بدهند(فرار ایرانیان از هر طریق ممکن به هر کشوری و البته فرار مغزها این را ثابت می کند) وضعیت سوریه و عراق مشخص است و ترکیه هم با سرپوش گذاشتن بر جنایات گذشته و حال و فریب کاری ماهرانه در متمدن نشان دادن خود و پیشرفته نشان دادن اقتصاد متزلزلش نمی تواند از آینده فرار کند.صنعت و تکنولوژی ایران با وجود نفت نسبت به کشورهای دیگر (مثلا کره جنوبی) در حد ناچیزی است و اقتصاد ایران بشدت وابسته به نفت است و می دانیم که زیاد دوام نخواهد آورد. (60% صادرات نفت کاهش یافته)و ایرانیان هنوز در توهم کورش بزرگ و داریوش و.... هستند یا با تمام وجود به مذهب چسپیده اند و هر دو طرز تفکر مسیری که ایران را به تباهی می برد هموار می سازد و تسریع می کند.
این را بدانید:متحد شدن کردها به عنوان یک کشور گریز ناپذیر است (راه حلهای کردستان چیزی فراتر از اسلحه یا خواهش و تمناست) و دیکتاتورهای فسقلی خاورمیانه نمی توانند سد راه شوند ما انتظار نداریم که دیکتاتورها حق ما را دو دستی تقدیم کنید بلکه ما آن را خواهیم ستاند.
سینوهه:
سلام دوباره
1.من هیچ وقت نگفتم ظلمی نیست.ظلم هست ظلم زیادی هم هست.خیلی بیشتر از آنی که امروز در آمریکا در حق سیاه پوستان می شود چون در آمریکا سیاه پوست رییس جمهور یا وزیرامورخارجه می شود اما در ایران کردهای سنی رییس بانک ملی خودشان هم نمی شوند.من دارم دلیل و ریشه ی آن را بررسی می کنم.دو تفاوت بین ایران و آمریکا در این زمینه وجود دارد:
تفاوت اول اینکه در آمریکا حداقل بعضی از مردم هم هستند که دید خوبی به سیاهان ندارند.اما در ایران به کردها حداقل به خاطر کرد بودنشان کسی نگاه بدی ندارد.ممکن است بعضی ها به خاطر تعصب مذهبی مشکل داشته باشند اما در ایران کسی به «فارس»بودنش حساس نیست چون ما در ایران قومی به نام «فارس» نداریم.زمانی که تبریز بودم یعنی تا همین سه ماه پیش(ماجرایش را قبلا به شما گفتم) همکلاسی کرد زیاد داشتیم.کسی نگاه خاصی به این ها نداشت و با بقیه ی بچه ها می جوشیدند و من یک نفرشان را می شناسم که با یک خانم تهرانی هم کلاسیمان ازدواج کردند. مردم ایران را متهم به قائل شدن تبعیض در این زمینه کردن نهایت بی انصافی است.در عوض متاسفانه نگاه ما ایرانی ها به افغانی ها نگاه خیلی ظالمانه و با تکبری هست.
تفاوت دوم ایران و آمریکا در این زمینه این است که مساله ی آنان با سیاهان نژادی است اما مساله ی حاکمیت با کردها نژادی نیست ایدئولوژیک است.یک سنی عقلا نمی تواند ولایت فقیه را قبول داشته باشد چون مبانی آن در مذهبش موجود نیست.اگر مشکلات حاکمیت با کردها به خاطر نژاد بود باید با آذری ها هم مشکل داشتند و حتی مشکلشان بیشتر بود چون "افسانه ی نژاد آریایی" _که از جعلیات گوبینو است_کردها را هم آریایی می داند اما ترک ها را نه. در صورتی که راه رسیدن به مقامات بالا و حتی مقامات امنیتی برای آذری ها باز است.
2.نه ایرادی ندارد من داشتم جواب آن دوستمان را می دادم.فقط پاسخ ها را یک جا گفتم.
3و4.من از ماجرای آن بزرگوار اطلاعی ندارم.بنابراین وقتی اطلاع کافی در دسترسم نیست چه می توانم بگویم؟اما وقتی مثلا نام "امامعلی حبیبی" "غلامرضا تختی" و نام هایی مانند این را سرچ می کنم مطلب زیادی درباره ی این ها می آید با وجود اینکه هر دویشان فوت شدند.اما وقتی نام ایشان را سرچ می کنم یک پروفایل در کلوپ و فیس بوک و مانند این ها می آید که اشاره ای به ورزش های رزمی نمی کند...بنده هم یک سوال کردم:چرا همین کاری که می فرمایید با ایشان کرده اند را با کوروش باقری یا کیانوش رستمی نکردند؟چرا کسی نگفت کیانوش رستمی کرد نیست کرجی است؟!
5.بله می شود بگویم! به خاطر این که سنی است.
و در نهایت باز هم تکرار می کنم گروه هایی که داعیه ی پشتیبانی از هم میهنان کرد دارند اگر می خواهند به حقوق خودشان برسند در کنار باقی گروه ها برای برقراری دموکراسی در سراسر ایران بکوشند و سپس در قالب آن دموکراسی حقوق خود را مطالبه کنند.این که بگوییم سیاست های جمهوری اسلامی «فارس محور» است یا علیه «ملیت های غیرفارس» است همان اندازه باعث رنجش بخش زیادی از مردم فارس زبان می شود که کسی بگوید «کردها فلان کار را انجام می دهند»(به یکی از اقدامات مثلا پ.ک.ک اشاره کند)...اگر این سخن باعث رنجش کردها شود حق دارند چون اقدامات یک گروه را نمی توان به پای همه ریخت.همین طور هم فارس زبانان حق دارند ناراحت شوند وقتی می بینند اقداماتی که روحشان از آن خبر ندارد به آنان نسبت داده می شود.
در گوگل جستجو کنید:
کردها جن هستند
و خواهشا با این توجیه های عوامفریبانه ی برخی مذهبی ها که منظور از جن به معنای پوشیده هست یا ... خودمون رو فریب ندیم
همه میدونیم معنای جن چیه
نمونه ای از تبعیض دینی
@مهرپویا
1-رئیس جمهور امریکا سیاه پوسته. ولی در امریکا تبعیض به سیاه ها هست. خانم کلینتون داشت رئیس جمهور میشد. ولی اونجا هم تبعیض به زنها هست. اونجا ورزشکاران سیاه قهرمان هستند ولی تبعیض به سیاهها هست.
اینکه میگیم به کردها ظلم میشه معناش این نیست که به تمام کردها همیشه ظلم میشه. معناش اینه که ظلم وجود داره.
مثال نقضی که زدم صرفا حکم کلی شما را باطل می کنه.
2-نمیدونستم از شما نقل قول شده.
3-کسی که همزمان در دو رشته ی رزمی واقعی قهرمان جهان میشه ورزشکار بزرگیه. "مشهور نیست" بی معناست. ده سال پیش قهرمان بود نه الان.
4-شما هم دارید به ایشان ظلم می کنید !
5- دوست عزیز صد هزار تا مثال برات میزنم. میشه بگی مسئول کتابخانه ی مجتمع فرهنگی مهاباد چرا از شهرهای مجاور آذری هر روز میاد ؟، مگر درسخوانده ی کتابداری نداره این شهر ؟
اما سوریه ،دوستان کرد بهتر می دانند و نیاز به گوشزد به آنان نمی باشد که آپو – اوجالان – مدتهای بسیار در همین کردستان سوریه با اطلاع و حمایت دولت بعثی حافظ اسد زندگی می کرد که لشکر کشی ترکیه باعث شد او به ایتالیا و کنیا رفته در آخر از طریق رد یابی مکالمه تلفن همراه مترجمش توسط ترک ها دستگیر و به ترکیه بازگردانده شود و عاقبت هم که این روزهای ایمره لی. این سوریه همان سوریه ای است که بنا به گفته ها 600 هزار کرد شناسنامه نداشتند و چند مورد سرکوب را از سر گذرانیده بودند پس چرا رهبر کردهای مخالف،و یکی از بزرگترین رهبران کرد و به قول لیلا زانا یکی از سه رهبر مردم کرد در سوریه در حمایت رهبر سیاسی آن کشور زندگی می کند. ماجرای قیاده موقت را بهتر از من می دانید در همان سال ها که برخی دوستان جوان و پژوهش گران اینترنتی از خلخالی یاد می کنند نیروهای پارت دمکرات در کنار نیروهای مرکزی ایران در کو ه های سابلاخ مکری – مهاباد- بر علیه نیروهای حزب دمکرات کردستان می جنگیدند. بگذریم کردستان و ماجراهایش مجالی بسیار می طلبد و این نیست که دچار سندرمی شویم که ضدیت ما با سیستم حاکم اسلامی به سخن گفتنی مارا بکشاند که یادآور نقل قولی شود که پیشتر از امین بزرگیان عزیر کردم که : نه عربی می داند،نه خاورمیانه شناس است و نه حتا تا کنون به مصر سفر کرده است اما این روزها در مورد وقایع مصر اظهار نظر می کند اما مهمش آن است که به هیچ یک از نظراتش نمی توان اعتنا کرد.
کردها عزیزند و دوست داشتنی، برادران چند دهه ای هستند و هم وطنانی هزاران ساله، از تکایای نقشبندی ها شان تا اورامی ها و زبان یگانه شان -که کردها بهتر می توانند در مورد فاصله آن با کرمانجی و سورانی سخن بگویند، زبانی نزدیک به اوستایی و زیبایی ها و ویژگی های منحصر به فرد- خود ایشان بهتر می توانند به اختلافاتی که ربطی به دولت مرکزی نداشته اشاره کنند و این جا نیز لازم به بیان آن نیست ماجرای 1996 و جنگ اربیل و سلیمانی ائتلاف حرس جمهوری صدام و پارت از یک سو و... - ماجرای هجری و حسن زاده و... جنگ های دهه 60 بین کومله و دمکرات.این ها را بین خودشان و نه در این جا بیان کنند و این که چرا آپو این سال ها نه به فدرالیسم و نه استقلال که به نظامی کنفدرال اشاره داشته است. کردستان را باید به چشم کردستان دید. این میان می توان به درسیم رسید و قیام شیخ سعید،می توان به ماجرای آرارات رسید به ماجرا شیخ محمود برزنجی ،و...
کردها عزیزند اما خود ایشان تاملی داشته باشند.
این سخن از دید من و از سوی من پایان یافته است.
تفاوت های در ایران بیشتر مذهبی است تا قومی و نژادی، نیچروان می تواند سخن بگوید که موقع مذاکره با فرمانده هان سپاه در زمان حملات ترکیه به قندیل در زمان سفرش به تهران به چه میزان فرمانده ارشد کرد را آنسوی میز می دید.مگر آن که چون قدیم که مردم کرمانشاهان-جز مناطق سنی نشین -و گروس و بیجار که به علت عدم همراهی با شعار خودمختاری بو کردستان دمکراسی بو ایران، جاش خوانده شدند آنان را در شمار کردها نیاوریم. برای حضور کردهای شیعه می توان الان به بیژن نامدار زنگنه و در گذشته به مصری – نماینده فعلی مجلس – در هیات دولت اشاره داشت و در زمینه ورزش دوست سقزی ،عبدالله چمن گلی این روزها سرمربی تیم ملی پس از بنا مرحوم شادروان،زنده یاد بها الدین ادب نماینده فقید مردم سنه در مجلس که ریاست سازمان نظام مهندسی در استان تهران را بر عهده داشتند
با مردم کرد هیچ مشکلی ندارم بلکه دوستان خوبی هستند برایم چه نجدت از آمد – دیار بکر- چه رژان از سلیمانی – سلیمانیه- چه شیخی ها و نقشبندی ها از مکریان – مهاباد و بوکان و سقز- چه کیخسروی ها از زرینه چه موسا از دالاهو و...
ماجرای سال 57 هم دوستان بهتر از من می دانند بیشتر از آن که شروع و ماجرایی مرکز – پیرامونی باشد ماجرایی است که نوشیروان مصطفا – مرد شماره و جبهه میهنی و امروز یکی از رهبران گوران- در کتاب تاریخ سیاسی کردها بنکه ی ژین چاپ سلیمانیه 2006 از خود می پرسد.به ماجرای قلعه افشار اشاره می کند و... آن چیزی است که حتا استالین هم بین دو جریانی که خود کنترلشان را در دست داشت نتوانست آشتی بر قرار کند ولو با نشست های که با حضور نماینده اش در ارومیه برگزار شد اختلاف بین سیستم پیشه وری و قاضی بر سر مناطق مورد مناقشه.نبرد از نقده – سولدوز – وشهرهای ترکیبی کرد و آذری شروع شد. کما اینکه پیشمرگان حزب دمکرات در همان بهمن 57 در استادیوم شهر دست به رژه مسلحانه میزنند. برخورد های مسلحانه چیزی نبود که برای ما شاهدان ماجراهای سال های دهه 50 غریب باشد.در تهران هم وجود دفاتر احزاب و میلیشیایی مسلحشان امری بدیهی بود.
[quote='moreak09']... قیام اسماعیل خان سمیتقو در ایران
...[/quote]
[تاکید از من است]
برادر عزیز ای کاش به این مطالب طولانی که نوشتید و البته بخش های مفیدی هم داشت چند سند و مدرک هم ضمیمه می کردید.چون تاریخ بدون سند یک سری کلمه بیشتر نیست.
در این مورد خاص به عنوان مثال عرض می کنم شبیه این است که هفتاد یا هشتاد سال دیگر اقدامات گروه جندالله و ریگی را به عنوان قیام عنوان کنند.مقدمتاً اگر می خواهید بدانید که اسماعیل خان سمیتقو چه اقدامات زیان باری انجام داد و مرتکب چه جنایاتی شد به دو نمونه:یکی کتاب خاطرات و تالمات دکتر مصدق بخش مربوط به شرح ماموریتش در آذربایجان و دیگری جلد پنجم تاریخ بیست ساله ی ایران حسین مکی مراجعه بفرمایید.
من هیچ وقت از رضاشاه دفاع نکردم و معتقدم زیان های جبران ناپذیری به کشور زده است اما اگر بخواهیم با انصاف برخورد کنیم باید اقدامات مثبت او در تامین امنیت را بر شمرد و یکی از اقدامات مثبت او سرکوب افرادی مثل شیخ خزعل یا سمیتقو است.همانگونه که اگر با جمهوری اسلامی هم مشکل داریم نمی توانیم بگویم چرا شخصی مثل عبدالمالک ریگی را بازداشت می کند.
یا به عنوان مثال دیگر سخن از آزادی در کردستان عراق می زنید.البته من هم خیلی شادمان می شوم که در این وضعیت نابسامان خاورمیانه دست کم بخشی از آن دارای آرامش و ثبات همراه با آزادی باشد اما چه خوب بود که در بررسی هایتان به بیست سال انحصار قدرت و تیراندازی به مخالفان و کشتار آنان در جریان تظاهراتی که تحت تاثیر بهارعربی رخ داد هم نیم نگاهی می کردید و صرفا به «تولید برق» اشاره نمی کردید که دست برقضا جمهوری اسلامی هم در این زمینه بسیار خوب عمل کرده است.
[quote='sinohezag']
اثبات اشتباه بودن حرفهای شما فقط با یک مثال :
در شهر مهاباد یک قهرمان بزرگ ورزشهای رزمی زندگی می کرد، به نام "مسعود عبدالله پور"
...
اون مجله ها را من همین الان تو خونه نگه داشتم!، مسعود عبدالله پور اهل کرج ![/quote]
برادر عزیز این مثال شما با عرض پوزش چیزی را ثابت نمی کند.چون نخست اینکه ورزشکاران معروف نامشان بر سر زبان ها می افتد در صورتی که تا جایی که من می دانم این بزرگواری که شما نام بردید فرد معروفی نیست.دوم اینکه من ماجرای آن بزرگوار را نمی دانم اما اگر قرار بر این باشد من هم می توانم چندین مثال برعکس مثال شما بزنم:1.کیانوش رستمی(وزنه بردار تیم ملی) 2.کوروش باقری(وزنه بردار پیشین تیم ملی) 3.بیژن ذوالفقارنسب(مربی فوتبال) این ها تازه ورزشکاران بزرگ و در حد جهانی یا آسیایی هستند که نامشان سر زبان ها هست و من شناخت دارم که مطمئنا نام افراد دیگری را هم می توان برد که من شناختی ندارم.
سوم اینکه متاسفانه آن دوست عزیزی که بنده را متهم به «دفاع زیر پوستی» از جمهوری اسلامی می کنند!به ادامه ی صحبت من توجهی نکردند.من نگفتم در جمهوری اسلامی تبعیضی وجود ندارد.گفتم نگاهشان به مسائل نژادی و قومی نیست چون ایدئولوژی شان این اجازه را به آن ها نمی دهد کمااینکه می بینید نقاشی های دیواری را در مشهد پاک می کنند یا مجسمه های ملی را خراب می کنند. صرفنظر از اینکه این ایدئولوژی را درست بدانیم یا نادرست.
در ضمن باید خدمت ایشان عرض کنم که شما کاری نداشته باشید که من زیرپوستی یا روی پوستی از فلان حکومت دفاع می کنم.شما ببینید حرفی که می زنم درست است یا نه.من می گویم پهلوی پدر و پسر اندیشه های نژادپرستانه و پان ایرانیستی داشتند و این اندیشه ها زیان های بزرگی به کشور زد و اگر بگویم یکی از عوامل معضلات قومی که امروز به آن گرفتار هستیم سیاست های همین پدر و پسر بودند اغراق نکردم.
میدونید بحث مطالبات قومی همیشه به خاطر منافع زورگویان ومستبدان در لفافه ای از توطئه ودسیسه ویاغیگری و.. برای تحمیق افکار عمومی پیچیده می شود در حالیکه این موضوع بسیار ساده وبدیهی است مثل حق داشتن سرپناه حق آب خوردن ونفس کشیدن مثال عرض می کنم من برای پسرم که سه سالشه داشتم کتاب داستان به زبان فارسی می خواندم در حالیکه زبان ما اورامی است به زبان ما کتاب داستان کودکان وجود ندارد پسرم برگشت گفت به زبان خودمان بخوان البته با زحمت من را متوجه کرد ازمن می خواست به زبان اورامی براش داستان بخوانم به نظر شما پسرم از طرف اجانب تحریک شده بود....
کردهای سوریه ملت فراموش شده
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک