قانون قوه باه - آداب زناشویی

پاسخ شما

ابتدا لطف فرموده منبع خود را ذکر کنید.

شما برای معرفی خدای خود و نظر اسلام در مورد پیدایش جهان آنهمه مطلب آوردی و من آن حدیث را از میان مطالب خودت یافتم بعد به من میگویی منبعت کو؟!!;-)
این که زمین حاصل جمع شدن کفهای دریاها رو ی هم است در copy-paste های خودتان از خطبه های بلاغه و احادیث معصومین موجود بوده است!! بعد یادت رفته به من میگویی منبع!؟:))
این هم احادیثی که خود فیلیس در چهار پنج صفحه قبل نظرگاههای همین کتاب آورده است؛ خود دوستان میتوانند بروند و نظر شما را با منابعتان ببینند!!! :

در حدیث دیگر می‏خوانیم: خداوند چون اراده کرد آسمان و زمین را بیافریند گوهر سبز رنگی پدید آورد، سپس آن را ذوب و آب متلاطمی گردانید، آن گاه بخاری که همچون دود بود از آن خارج کرد:«ثُمَّ آسْتَوی اِلی السَّماء وَهِیَ دُخان» :«به آسمان که بسان دودی بود توجه کرد و آن را بشکافت» و هفت آسمان پدید آورد، سپس از آن آب کفی آفرید و سرزمین مکّه را خلق کرد، و بعد از مدتی زمین را از زیر کعبه گسترش داد.(15)
15. بحار:54/29.
امام باقر و صادق علیمها السلام می‏فرمایند: آب بر هوا قرار داشت و هوا بی‏کرانه بود و جز این دو چیزی وجود نداشت و چون خداوند اراده کرد زمین را بیافریند فرمان داد بادها به آب وزیدند، موج پدید آمد و از موج کف پدیدار گشت، کف‏ها به اندازه کوه بزرگی شدند، خداوند آنها را در محلّ «بیت الله الحرام»[مکّه معظمه] گرد آورد و از آنها زمین را پدید آورد، از این رو نخستین سرزمینی که آفریده شد مکّه است، لذا آن را مادر شهرها (امّ القری) نامیدند چنان که خداوند در قرآن به این مطلب اشاره کرده می‏فرماید:
«اِنّ اگوّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنّاسِ لَلّذی بِبَکّة مُبارکاً...» .(8)
(نخستین خانه‏ای که برای مردم قرار داده شد در سرزمین مکّه است) سپس زمین را از زیر کعبه (بکّه) گسترش داد، و گسترش زمین در مدت زیادی به درازا انجامید.
پس از مدّتی از میان کف‏ها، دودی بدون آتش بر آسمان رفت، و از آن آسمان‏ها آفریده شد و به گردش آمد.(9)
وی می‏نویسد: خداوند در آب حرارت به وجود آورد (یعنی ماده آغازین چیزی شبیه آب بسیار داغ و جوشان بوده است) سپس از این آب جوشان کف و دودی خارج شد، از کف آن زمین، و از دودِ آن، آسمان‏ها آفریده شد چنان که ابن عباس گفته است: دودی که مایه‏ی آغازین آسمان است از بخار زمین بوده است.(10)
امّا برخی دیگر از دانشمندان بنا به شواهدی که از قرآن و احادیث به دست آورده گفته‏اند: خداوند، نخست زمین را آفرید و هنوز آن را گسترش نداده و تکمیل نکرده بود که آسمانها را آفرید ... 8. آل عمران/96.
9. توحید صدوق، باب 36؛ احتجاج طبرسی:2/72؛ نور الثقلین ذیل آل عمران/96؛ بحار:54، ص 64، 65؛ تفسیر قمی، ذیل آیه .
10.تفسیر کبیر:27/104، ذیل سجده/11 ؛ درّ المنثور:1/106؛ بحار:54/17.

جهان بینی شان این است؛ بعد به آدم میگویند تو چیزی از بیگ بنگ نمیدانی و بعد وانمود میکنند که در موردش بحث شده و بحث هم به نفع آنها بوده!!:)):)) دوستان کتابناکی شما جای من بودید ناراحت نمیشدی در بحث با چنین فردی!!!

شما لطفاً به همان هفت زمین و هفت آسمان که ریشه در افسانه های بابلی و ریشه در هیئت بطلمیوس دارد مراجعه کن.

:Dآخی!
خیلی عصبانی نشو برات خوب نیست.
کسی چه میداند شاید آنچه شما میگویید اگرچه با مفاهیم قرآنی تفاوتهای فاحشی دارند،اما ممکن است باقی مانده تعالیم انبیای پیشین باشد.آنچه مهم است انطباق آن (مفاهیم قرآنی) بر علم است که از آن گریزی نیست و به اندازه کافی روی آن بحش شد.ضمنا!نمیشود ادعا کرد که یک دانش و یا نکته ای در زمان پیامبر(ص) بین مردم سرخ پوست! بوده! و پیامبر(ص) از ایشان کپی کرده باشد!!!
امکان دانستن و خبر داشتن برای پیامبر(ص) آن هم از این موضوعات!!! وجود نداشته لطفا حساب شده تر سخن برانید.

کسی که پیدایش کره زمین را حاصل جمع شدن کفهای دریاها میداند و به حدیث امام باقر اشاره میکند که جهان چنین و چنان حاصل شد مخاطب بحث من نیست.

!!!
ابتدا لطف فرموده منبع خود را ذکر کنید.
دوم آنکه آنچه شما میگویید با گفته قرآن در تضاد کامل است تنها کتابی که صد در صد مورد اطمینان و مصون از تحریف بوده است.

اینهایی که معنی اش را نمیدانی و از آنها سخن میگویی چه ربطی به الله مدینه دارد. شما مراقب باش وقتی که ستارگان در چاله سقوط میکنند روی سر تو نیفتند.

این یافته های علمی مانند بسیاری دیگر مطابق عقاید ما و موید آنست.به چه جهت این همه از شباهت روزافزون علم به عقاید اسلامی در باره پیدایش جهان،آشفته و ناراحت هستید؟!
ستارگان نوترونی در چاله سقوط! نمیکنند!محض اطلاع شما!
به هر حال از شما انتظاری بیش از این نداشتم ندانستن عیب نیست!;-):D

شما لطفاً به همان هفت زمین و هفت آسمان که ریشه در افسانه های بابلی و ریشه در هیئت بطلمیوس دارد مراجعه کن.
و وارد بحث های آیزاک نیوتون و آلبرت انیشتین و استفان هاوکینگ نشو تا از زندگی نا امید نشوی!

اما اکنون با نظریه بیگ بنگ که مطمئنم تعریفش را نمیدانید

شما که سواد فیزیک و زیست و نجوم کافی برای بحث ندارید و در این بحث مخاطب من نیستید چگونه به خود اجازه میدهید که برای دیگران برچسب دانستن یا نداستن چیزی را بزنید!!
شما جز برچسب زنی و قضاوتهای کورکورانه جهت تحریف بحث کار دیگری هم بلد هستید!!؟
حالا من باید پیش تو امتحان پس دهم و بیگ بنگ را برای کسی چون تو توضیح دهم که ه را از ب تشخیص نمی دهد!! خودت را بیش از این کوچک نکن.
کسی که پیدایش کره زمین را حاصل جمع شدن کفهای دریاها میداند و به حدیث امام باقر اشاره میکند که جهان چنین و چنان حاصل شد مخاطب بحث من نیست.

نظریه بیگ بنگ و نسبیت و تئوری جهان های موازی و ریسمان و سیاه چاله های فضایی همه و همه را انکار میکنید!؟

اینهایی که معنی اش را نمیدانی و از آنها سخن میگویی چه ربطی به الله مدینه دارد. شما مراقب باش وقتی که ستارگان در چاله سقوط میکنند روی سر تو نیفتند.
مثلاً میخواهد وانمود کند که بیگ بنگ . نسبیت انیشتین مربوط به الله و محمدبین عبدالله است!!! و هرکس مخالف الله و محمدبن عبدالله است بیگ بنگ و نظریه نسبیت را نمیداند!!! امان از دست ترفندهای شما و امثال شما!!!

کتابی که از کسانی همچون ابوهریره حدیث نقل می کندفاقد هرگونه اعتباری است

8-)8-)8-)8-)

برای چه باید بیاییم با شما در مورد خدای که باور داریم بحث کنیم!؟

مخاطب شما من نیستم اما پاسخ شما رو میدم!:
کسی از شخص خاصی مثل شما دعوت نکرد محمد علی تنها خواهش کرد دوستان ماتریالیست خدایی ! را که اعتقاد دارند،برای ما توضیح دهند شما اگر نمیخواهید نظر ندهید!

مگر شما و دوستان همفکرتان به غیراز توجیه و بحث های ذهنی و کلامی که هیچ ارتباطی با دنیای واقعیت ندارد.کاری کرده.اید؟؟؟؟؟؟

:D:D
از آنجا که شما ارتباط بحث های فلسفی و کلامی و .. را با جهان نمیفهمید و چیزی را که از زمان پیدایش تمدن(حداقل) و حتی قبل تر وجود داشته و جهان و پپدیده هایش را توضیح میدهد، انکار میکنید،به نظرم بهتر است در این بحث ها که در ان ها سررشته ای هم ندارید،شرکت نکنید.

در دنیای علم هر شاخه از علم کار خودشان را در چهارچوب خودشان انجام می دهند.مثلا فیزیک کار خودش را می کند شیمی کار خودش و روانشناسی و جامعه شناسی و..همه و همه کارشان را در چهارچوب خود انجام می دهند و کاری به کار هم ندارند!!!

:D
همه این ها با یکدیگر ارتباط داشته و این جداسازی تنها به جهت مطالعه و تحقیق تخصصی تر است وگرنه در دنیای پیرامون ما همه این موارد با یکدیگر ممزوج هستند.این هم یک اشتباه که فلسفه را در توجیه جهان و فهم آن که اصولا رسالتش هم همین است،درک نمیکنید اما ... .

سه هزار سال فیلسوفان و عالمان و دانشمندان روی این موضوع بحث کرده اند و به نتیجه مشترکی نرسیدند (با اینکه اصول اولیه مشترکی داشتند)و به آرا و نظرات یکدیگر احترام گذشتند

هرگز!
هزاران سال است که این بحث ها بوده.ضمن انکه رسیدن به نتیجه دلیلی بر عدم توانایی فهم و نبودن نتیجه برای آن نیست.بلکه نظرات انسانها در طول تاریخ چه درست چه غلط مورد اختلاف بوده و هست و تا به حال بسیاری از نظریات با گذشت زمان و پیشرفت علم و ... مردود شده اند.برای مثال نظریه دهریون که میگفتند جهان از ابتدا به همین شکل بوده و تغییر نکرده که اکنون با گذشت زمان و امدن نظریه بیگ بنگ و اثبات ریاضی و علمی و محاسباتی بسیاری مسائل نظر آنها مردود شده و نادرستی اش مشخص گشته.
(!)

مذهبیون سعی دارند بگویند طبیعت (( پدیده )) است و خداوند ((پدید آورنده )) است و لابد این ((پدید آورنده)) پدیده را از نیستی به هستی آورده است... در حالیکه (( نیستی مطلق و عدم مطلق )) یک دروغ است و وجود خارجی ندارد و هیچکس به نیستی مطلق و عدم محض دست نیافته است

نظریه بیگ بنگ و نسبیت و تئوری جهان های موازی و ریسمان و سیاه چاله های فضایی همه و همه را انکار میکنید!؟
زمانی بود که ملحدین میگفتند هیچ وقت زمانی نبوده که معنی نداشته باشد بلکه زمان همیشه وجود داشته (همینطور هم مکان) اما اکنون با نظریه بیگ بنگ که مطمئنم تعریفش را نمیدانید این موضوع کاملا مشخص گشته و نظر انها نیز مردود!
زمان و مکان هم زمان با انفجار بیگ بنگ شروع به ایجاد شدن و گسترش یافتن کردند.
سیاه چاله های فضایی (ستاره های نوترونی) که از آن ها به هیچی محض یاد میشوند و البته هنوز درباره آن پیرامون این مسئله مطمئنی ندارند،شاید گوشه ای از معنای هیچ و عدم و نیستی محض را نشان دهند و با مطالعه آنها نیستی را درک کنند.

همانطور که پیش از این صراحتاً و شفاف بیان کردم اما کسانی وانمود کردند که شفاف نیست!! میخواهم بگویم خدایی که در زندگی انسانها فضولی کند هرگز و به هیچ وجه من الوجوه وجود ندارد. خدایی که آدمها را به جان هم بیاندازد و رفتارش مثل یک انسان حسود؛ خودخواه؛ تمسخرکننده؛ تبعیض گذارنده و ... باشد تقریباً شبیه به یک جوک تلخ و دردناک است!! و توهین بزرگی به شعور بشر است!!
پس همانطور که گفتم خدای شخص گونه و جداگانه وجود ندارد... اما یعنی چه؟! ((شخص گونه)) یعنی چه؟! یعنی خدایی که مثل یک شخص انسانی به عده ای مهر می ورزد و به عده ای غضب میکند و بین گروه انسانها تفرقه و جنگ می اندازد و برای عده خاصی پارتی بازی میکند؛ وجود ندارد! خدایی که در زندگی خصوصی و خانوادگی شخص خاصی دخالتهای ویژه میکند هرگز وجود ندارد!! ((جداگانه)) یعنی چه؟! اصولاً خدا به معنی آفریدگار چیزی از عدم و نیستی مطلق وجود ندارد. مذهبیون سعی دارند بگویند طبیعت (( پدیده )) است و خداوند ((پدید آورنده )) است و لابد این ((پدید آورنده)) پدیده را از نیستی به هستی آورده است... در حالیکه (( نیستی مطلق و عدم مطلق )) یک دروغ است و وجود خارجی ندارد و هیچکس به نیستی مطلق و عدم محض دست نیافته است. امروزه دانشمندان فیزیک متوجه شده اند که حتی (( خلاء )) خالی نیست و دارای میدانی به نام (( میدان هیگز )) است و همانطور که میدانید هر میدان فیزیکی از ذره فیزیکی مربوط به خودش حاصل شده و (( ذره هیگز )) در جریان گرانقیمت ترین آزمایش قرن بیست و یکم حدود یک ماه پیش کشف شد.
کشف ذره و میدان هیگز قدم بسیار بزرگی به سمت ایجاد ((نظریه همه چیز)) است که مدتها بین فیزیکدانان بزرگ مطرح است...
حالا این بحث های کیهان شناسانه چه ربطی به آن خدایی دارد که قبایل یهودی و عربی و هندی و ایرانی فرمان میدهد چگونه به بهشت میروند و چگونه به جهنم!!! من به کیهان و به حیات باور دارم زیرا آنرا بی نیاز از هرگونه دخالت خارجی و نظارت بیرونی میبینم. و برای آن (( فضای خارجی و بیرونی)) قائل نیستم که کسی بیرون از آن نشسته باشد و عرشش را هشت فرشته بر سر خود حمل کنند و در میان میلیاردها کهکشان درست به کهکشان راه شیری آمده و از میان میلیاردها میلیارد ستاره و سیاره درست به خورشید و زمین آمده و از میان میلیون ها قبیله درست به قبیله بنی هاشم نظر کرده و ... !!! من شأن حقیقت هستی را بسیار فراتر از احکامی چون سنگسار و قطع دست و چند همسری و کتک زدن زن و ختنه پوست اضافی مرد و شلاق و جهاد با قبایل اطراف و کسب غنیمت جنگی و احکام کنیز و برده داری میدانم... اینها اموری انسانی هستند و هیچ ربطی به آراء انیشتین و پلانک و پروفسور ابراهیم ویکتوری راجع به شعور جاری در کیهان و اجرام آسمانی ندارند!!! هاوکینگ، فیزیکدان، و سرشناس ترین دانشمند زنده بریتانیایی مدعی شد خدا جهان را نیافریده است. وی در آخرین کتابش با عنوان The Grand Design مدعی شد که پدیده «انفجار بزرگ» از تبعات اجتناب ناپذیر قانون جاذبه بوده است و در نتیجه آفرینش محصول مداخله قدرت ماورا الطبیعه نیست.وی پیش از این در سال ۱۹۸۸ در کتاب دیگری با عنوان A Brief History of Time ظاهرا نقش خدا در آفرینش را پذیرفته بود، ولی در کتاب جدیدش که به همراهی یک فیزیکدان آمریکایی به نام لیونارد ملودینو منتشر کرده است می گوید که بر اساس فرضیات جدید وجود خالق الزامی نیست.

با عرض سلام خدمت دوستان
کتابی که از کسانی همچون ابوهریره حدیث نقل می کندفاقد هرگونه اعتباری است
واسلام علی من اتبع الهدی
«درود بر پیروان حق»