قانون قوه باه - آداب زناشویی

چقدر من من میکنی تو واقعا فکر میکنی کی هستی؟کسی که دم از علم الهی و نزدیکی به خدا میزنه دیگه منیت نداره

اصل بحث توحید است
اگه کسی یکتا پرست باشه همه چی حله
ولی اگه نباشه متاسفانه من نمیتونم باش بحث ریشه ای کنم
حرف همو ننویسیم بعد نقد کنیم
و احیانا توهین
اخلاق تو جوان مسلمان ایرانی کجا رفته

ببخشید پس مشکل از سایت کتابناک است که دکمه ای تعبیه کرده است مخصوص (( نقل قول )) !!! مرد مؤمن حرف تو موجود! حرف من هم موجود!! کجایش زشت است؟!!! اگر قرار است حرف هم را نقد کنیم پس حرف کی را نقد کنیم!! حرف همسایه سر کوچه را نقد کنیم؟!!
اصل بحث عقل است.
اگه عقل باشه همه چی حله. ولی اگه عقل نباشه و فقط از روی اعتقاد و ایمان باشه. هر عقیده ای می افته به جون عقیده دیگه به حکم تکلیف!! نه به حکم خرد و عقل!! میخواد دشمن عقیده خودش رو نابود کنه تا هم جهاد کنه و هم ثواب کنه!!(?)(?)(?) مسیحی ها و یهودی ها و مسلمانها همه ادیان ابراهیمی به خدای آسمانها باور دارند و توحید دارند اما در طول تاریخ چه خونی ریختند!! به به! که با توحید همه چیز حل است!!!!!!!!!!!!!!
اگه عقلانیت و آزاد اندیشی در کار نباشه متاسفانه من نمیتونم بحث ریشه ای کنم! چرا؟! چون من از عقل خود میگویم و برای خود جای تغییر میگذارم اما او از اعتقاد میگوید و میگوید مرغ یکپا دارد و عقل همه ناقص است و اعتقاد من که برگرفته از علم الهی است کاملترین است و اصلاً جای بحث هم ندارد و اصلاً حرفش را هم نزن! فقط بیا مثل من فکر کن!!
اخلاق من انسان ایرانی هم جایی نرفته!! سر جایش است! اما از شما خواهش میکنم بیا و من را زیر بار انتقاد خودت بگیر ... تو بی اخلاقی... خودت را نشان دادی... شما همه همینطورید... بیا برادر من... شما همه طیب و طاهر هستید و عیب همه از ماست که همچون شما و مطابق میل شما توحیدی فکر نمیکنیم و توحیدمان عقلمان است... شما اصلاً عقل بشر را قبول نداری اگر حرفی مخالف شرع شما باشد... شما میگویی توحید در سایه شریعت است. و اگر شریعت گفت سنگسار و عقل این حکم را نپذیرفت مشکل از عقل است نه شرع!! منطق و استدلال شما را میشناسم... نیازی هم به زبان یوکوهاما نیست امین جان!! هر کسی نداند من و تو که میدانیم!! تو میدانی من از چه میگویم! همین کافی است.

از نظر دوستان ممنونم
این که همش یه تیکه از حرفای همو بر داریم بنویسیم بعد همونو نقد کنیم
خیلی کاره زشتییه
دانشجوی فیزیک دانشگاه شیراز هستم و افتخار میکنم بسیجی باشم
این که ما دلیله یه امر دینی رو بدونیم خوبه اما قطعا همیشه میسر نیست
ببینید همه اومدن در مورد این یه تیکه بحث کردن
اگه از بنیاد دین شروع کنیم به بحث تمام این بحث هایی که میشه منتفی
ریشه ای بحث کنیم نه موردی که بحث جمع نمیشه
اصل بحث توحید است
اگه کسی یکتا پرست باشه همه چی حله
ولی اگه نباشه متاسفانه من نمیتونم باش بحث ریشه ای کنم
حرف همو ننویسیم بعد نقد کنیم
و احیانا توهین
اخلاق تو جوان مسلمان ایرانی کجا رفته

ضمنا" آقای حبیب بارسلونای عزیز
من متوجه عقاید شما در سبک نوشتاریتان نشدم عذر میخواهم. شما چیزی نوشتید و گفتید و متوجه نشدید که داغ ما زنان ستم دیده را تازه می کنید چون مرد هستید سخت است ما زنان را به درستی درک کنید.خواهش من آنست که کمی در خواندن نظرات دیگران شکیبا بوده و تفکر نمایید و پاسخی با ملایمت و در شان یک مرد ایرانی مسلمان بدهید .ممنون میشوم

همون خواهشي كه از من خواستار بودين رو بايد خودتون اول از همه رعايت ميكردين.بدون اينكه متوجه نوشته هام بشين درصدد پاسخگويي((البته بهترش توهين)) برآمدين كه خودتون هم در جمله فوق اذعان كردين.منم از مخالفان ديدگاهم خواهان تامل هستم
ودرصدد پاسخي درست نه اينكه با توهين وبدوبيراه به مقصودي كه خودشان ميخواهند وقبولش دارن ، برسن.متشكرم.
در جواب يكي از دوستان (فسقلي)كه گفتن مهريه هديه هست نه قيمت گذاري.بايد عارض شم كه مگر هديه هم زوركي ميشه كه خونواده دختر خواهان آنند درحالي كه خونواده پسر به هيچ عنوان راضي نيستن:O:O پس هديه اي در كار نيست.بلكه هديه دادن
با ميل ورغبت فرد دهنده هديه صورت ميگيرد نا با زور وبا يك كلمه قديمي((كي گرفته كي داده))ماست ماليش كنن!!!

با سلام مجدد به دوستان عزیز.
آتلای 1284 از شما آقای محترم و فرهیخته همین انتظار میرفت که سخنانی این چنینی بنویسید .من هم از شما عذر میخواهم اگر ناراحتتان کرده باشم .
حق با شما و هوشیار عزیز میباشد ولی توجه دارید که آموخته های ما نیمی در خانواده و نیمی در مدرسه شکل می پذیرد و بعدها اجتماع بستر تجربه کردن این آموخته میشود و سپس قدرت اختیار و اراده به وسط می آید .وقتی دختران در 5 سالگی ختنه میشوند چه کاری میتوانند انجام دهند؟اصلا" دختر 5ساله تا 7سال مگر به چیزی غیر از سنت خانواده هم میتواند بیندیشد ؟
در کتاب گلی در صحرا که زندگی واقعی یک مانکن سومالیی است به حق اشاره خوبی به این مساله دارد .در این کتاب آورده شده است که از جانب دختر داستان که من نمیدانستم ختنه اصلا" چیست فقط میدانستم که با آن بزرگ میشوم و همه دخترانی که بزرگ می شدند را ختنه می کردند .خوب ببینید این کودک سنت خانوادگی را درست میداند چون قوه تشخیص ندارد و بعد که بزرگتر میشود و در انگلیس صاحب اسم و رسمی میگردد هنوز هم نمیتواند موضوع را علنی کند ولی وقتی تصمیم آخر را می گیرد و به پزشک میرود و ناچار به جراحی و...میشود از او خواسته میشود با این سنت کشورش مبارزه کند و او اینچنین میکند و بارها و بارها از طرف مردان کشورش تهدید به مرگ میشود .:((:((:((
متاسفانه همین اوج گیری مردسالاری در ایران توسط مادران ما و مادران آنها و ....دامن زده شده است .مادر شوهر و خواهر شوهر همه و همه دست به دست هم می دادند تا نام خانوادگی فرزند پسرشان حفظ شود و از این بالاتر هم مگر اندیشه برتری هم داشتند؟؟
ما آموزه های نسلهای قدیم را بردوش داریم و زن امروز باید در ابتدا این آموخته ها را از ذهن خویش بزداید و سپس توان قد علم کردن واحقاق حق خویشتن را داشته باشد .:-(:-(
با سپاس
ضمنا" آقای حبیب بارسلونای عزیز
من متوجه عقاید شما در سبک نوشتاریتان نشدم عذر میخواهم. شما چیزی نوشتید و گفتید و متوجه نشدید که داغ ما زنان ستم دیده را تازه می کنید چون مرد هستید سخت است ما زنان را به درستی درک کنید.خواهش من آنست که کمی در خواندن نظرات دیگران شکیبا بوده و تفکر نمایید و پاسخی با ملایمت و در شان یک مرد ایرانی مسلمان بدهید .ممنون میشوم;-);-)

دوست عزیزمسئله انتخاب بین هویت ملی یا دینی نیست!مسئله تداخل بین دو فرهنگ متفاوت است.باید قبول کنیم دین اسلام بر آمده از فرهنگ عربی است ناخود آگاه
یا آگاهانه تحت تاثیر آن است.در فرهنگی که چند زوجی مردان امری بسیار طبیعی است و پایبندی به سنت و رسوم ابا و اجدادی مهمتر از منطق و تعقل است!!!!معلوم است وقتی وارد جامعه ای مانند ایران با پیشینه اعتقادی و روحیه وفرهنگ متفاوت شود.تداخل ایجاد شود!!! در جامعه ما زنان به هیچ وجه چند همسری را نمی پذیرند
ودر بیشتر موارد هم مردان از این حقی که قانون برایشان قائل شده استفاده نمی کنند!!شما تو خیابان مردی را دیده اید که با دو همسر قانونی با افتخار راه برود!!!
ولی در همین کشورهای عربی این امری کاملا عادیست و زنان و دختران طوری تربیت شده و بار آمده اند که با این مسئله کنار بیایند!!!!!حتی اگر خلاف میلشان باشد!
من زنانی را دیده ام که از ازدواج مجدد همسرانشان ناراضی بودند ولی از بس از کودکی به خوردشان داده اند که همه اینها حکم الهی ست!!!!!!!! مظلومانه ومعصومانه
تسلیم شده اند بدون گفتن اینکه چرا؟؟؟!!!!! ولی روحیه زنان و مردان ما طوریست که بیشترشان می گویند چرا و آنجاست که تداخل پیش می آید

همه چیز رو لطفا به مردم متصل نکنید.یه دوره از تاریخ بکنید و ببینید که تاریخ بعد اسلام چطوره؟قضیه خلی روشن و سادس وقتی شما دین رو خدشه ناپذیر بدونی دیگه هیچ وقت نمی تونی تعالیش بدی.

بسياري از زنان ما در به وجود آمدن اين فضا به اندازه‌ي مردان مقصرند كافي است نگاهي به زنان دور و بر خود بياندازيد تا به مقصود من پي ببريد.

بله در واقع همینطور است... الآن محض نمونه، زنها در بعضی کشورهای عربی و اسلامی، نه حق رأی دارند و نه حق رانندگی!! خوب آیا خود زنها نباید حرفی بزنند؟!! بالاخره وقتی هیچ اعتراضی در کار نباشد. تغییری و بهبودی حاصل نمی شود. سکوت و ترس آنها گرچه از درون با هزار ناراحتی همرا باشد اما نشانه رضایت تلقی میشود.
همینطور ختنه کردن دختران در بعضی کشروهای مسلمان. که یک عمر لذت جنسی و شخصیت روانی زنان را به خطر می اندازد... یا حتی ممکن است قطع کلیتوریس به خونریزی و چرک و مرگ بیانجامد.. آیا سازمانی از زنان نباید با اینگون رفتارها مبارزه کند. من اصلاً کار ندارم که این رفتارها ریشه در دین دارند یا ندارند، من میگویم زنها نیز خود باید فعال باشند. و همه چیز را از مردان نخواهند..
مثلاً وقتی زنی توسط برادرش به جرم مسائل ناموسی سلاخی میشود. طرف موی سر خواهرش را گرفته و روی زمین آنقدر خواهرش را کشانده و چرخانده که پوست صورت خواهرش را کاملاً از بین برده و خواهرش را کشته، آیا زنها نباید چنین اتفاقهایی را که به نام غیرت و عفت توسط بعضی نادانها رخ میدهد و در روزنامه های کثیرالانتشار بخش جنایات چاپ میشود برجسته بسازند و نهضتی برای بیداری جهانی فراهم آورند تا جلوی چنین رفتارهای خشنی گرفته شود و لا اقل در دل هر بیمار روانی ترس بیفتد که فردا ارضای روانش را به بهانه غیرت ورزی به چنین طریقی انجام ندهد!!!
زن حق ندارد که با صدایش آواز بخواند و خوانندگی کند چرا که مردان تحریک میشوند!! یعنی سلب حق خوانندگی برای زنانی که تنها هنرشان داشتن صدای زیباست. من نمی دانم که اسمش را چه میگذارید اما هرچه میگذارید ظلمی است به آن دسته از زنانی که تنها استعداد برترشان در هنر است و هنرشان هم زیبا خواندن است! حالا تو نخوان تا به من احساس تحریک دست ندهد!! یعنی اگر مردی صدای خوش زنی را بشنود میخواهد تجاوز کند!! پس به زنها بگوییم موقع حرف زدن معمولی هم صدایشان را کلفت کنند تا مبادا قلب بیمار کسی بلرزد... پس مجری زن در رادیو و تلویزیون چه میکند؟!! صدایش را عرضه میکند یا نه؟! آیا اگر صدای مرد زیبا باشد و زیبا بخواند زنان تحریک میشوند؟!! نه! پس زنها سالم هستند. اما اگر صدای زن زیبا باشد و بخواند مردان تحریک میشوند؟!! بله! پس مردها بیمار روانی و زنان تشدید کننده بیماری روانی هستند!! پس هر مملکتی که در آنها به زنان حق خوانندگی مانند مردان میدهند؛ مردانش تمام بیمار روانی و دائم در حال تحریک جنسی هستند!!!

خيلي اميدوار نبودم كه برداشت سوئي از گفته‌ام نشود موقعي كه متن را مي‌نوشتم خاطره‌اي به ذهنم آمد مربوط به 6 يا 7 سال پيش كه ما تدارك سميناري براي روز جهاني زن (8 مارس) بوديم و تعداد فعالين و تداركات در حدود هشت نفر بود كه تنها يكي از اين تعداد زن بود و بقيه آقايان. ما حتي در پيدا كردن مجري زن نيز دچار مشكل بوديم و فقط همين.
كسي حاضر نيست از حقوق خود دست بردارد (به طور مثال حكومتي براي انقراض خود هرگز به آراي عمومي مراجعه نخواهد كرد) اين شعاري است كه هر كسي كه مي‌خواهد به فعاليت بپردازد بايست در نظر داشته باشد و اين هم به اين معنا نيست كه كسي نيست كه اين كار را نكند بوده‌اند بسياري از بچه بورژواهايي كه از تمامي ثروت خود چشم پوشيدند و در راه مبارزات طبقاتي چپ خرج نمودند يا مرداني كه به خاطر مبارزات عليه تبعيض زنان به مشكلات بسيار جدي دچار شدند. منظور من اين گفته‌ي معرف بود كه مي‌گويد: «الطفات اجباري به خلق‌ها بزرگ‌ترين ظلم به آن‌هاست» شما در نظر بگيريد همين الان تمامي قوانين دست و پا گير عليه زنان برداشته شود و همچنين مرداني كه عليه زنان سوءرفتار نشان مي‌دهند نيز مورد پيگرد قرار بگيرند. با اين كه معتقدم مشكلات زنان كم‌تر مي‌شود ولي درصد بسيار بيش‌تري از مشكلات زنان هم باقي خواهد ماند. و اين امر ميسر نخواهد شد مگر به دست خود زنان كه مي‌بايد در اين راه پيش‌قدم گردند و البته بسيار خواهند بود مردان آزاده‌اي كه در اين راه همگام با زنان به مبارزه برخواهند خاست. زنان ما تا نيرويي متشكل نباشند و در اين راه ابتكار عمل را در دست نگيرند كاري از دست مردان بر نمي‌آيد بسياري از زنان ما در به وجود آمدن اين فضا به اندازه‌ي مردان مقصرند كافي است نگاهي به زنان دور و بر خود بياندازيد تا به مقصود من پي ببريد.
از اين كه متن من بد برداشت شد عذر مي‌خواهم.

مسئله تداخل بین دو فرهنگ متفاوت است.باید قبول کنیم دین اسلام بر آمده از فرهنگ عربی است ناخود آگاه
یا آگاهانه تحت تاثیر آن است.در فرهنگی که چند زوجی مردان امری بسیار طبیعی است و پایبندی به سنت و رسوم ابا و اجدادی مهمتر از منطق و تعقل است!!!!معلوم است وقتی وارد جامعه ای مانند ایران با پیشینه اعتقادی و روحیه وفرهنگ متفاوت شود.تداخل ایجاد شود!!! در جامعه ما زنان به هیچ وجه چند همسری را نمی پذیرند
ودر بیشتر موارد هم مردان از این حقی که قانون برایشان قائل شده استفاده نمی کنند!!شما تو خیابان مردی را دیده اید که با دو همسر قانونی با افتخار راه برود!!!
ولی در همین کشورهای عربی این امری کاملا عادیست و زنان و دختران طوری تربیت شده و بار آمده اند که با این مسئله کنار بیایند!!!!!حتی اگر خلاف میلشان باشد!
من زنانی را دیده ام که از ازدواج مجدد همسرانشان ناراضی بودند ولی از بس از کودکی به خوردشان داده اند که همه اینها حکم الهی ست!!!!!!!! مظلومانه ومعصومانه
تسلیم شده اند بدون گفتن اینکه چرا؟؟؟!!!!! ولی روحیه زنان و مردان ما طوریست که بیشترشان می گویند چرا و آنجاست که تداخل پیش می آید

8-)8-)8-)

کسی که از اون حرف من این برداشتو بکنه یا زیادی کوته فکره یا خیلی لوده.

كسي كه اين حرفو ميزنه يا خيلي بي ادبه يا كه شعورش زير صفره:)):)):))