قانون قوه باه - آداب زناشویی
نویسنده:
محمدابراهیم آوازه
امتیاز دهید
رهنمودهای ۱۴ معصوم
آثار فردی و اجتماعی ازدواج موقت همراه با احکام آن
محمد ابراهیم آوازه
بیشتر
آثار فردی و اجتماعی ازدواج موقت همراه با احکام آن
محمد ابراهیم آوازه
دیدگاههای کتاب الکترونیکی قانون قوه باه - آداب زناشویی
!
آنچه باعث شد تا برخی گستاخان به شهدا لقب زامبی بدهند تنها تعلیمات اسلام و روحیه شهادت طلبی بود.بحث های سیاسی را هم لطفا برای به حاشیه راندن بحث به کار نگیرید.آن چه که باعث شد تا جان خود را بی مهابا فدا کنند همین تعالیم جهاد و .. بود که شما و امثالتان آنها را وحشی گری مینامید و به آن انتقاد میکنید به دفاع از خود!.
در هر صورت اکثر افراد چه مذهبی بودند چه نبودند تحت این تعالیم و جو حاضر در آنجا و روحیه شهادت طلبی با سینه زنی و نوحه خوانی ها و .. که در روحیه اشان اثر میگذاشت جانشان را بر کفشان میگذاشتند که گاه ماجراهای عجیبی به یادگار گذاشته اند که در هیچ جنگ دیگری سابقه نداشته است.این ها را دیگر نمیتوانید تحریف کنی چون حقیقت مسلم تاریخی است.
مبحث ارتش مبحثی جداست.
دریای مازندران!نه دریای خزر!(!)
نمیخواستم دخالت کنم اما لازم بیود این تذکر را به شما بدهم.
کاملا مشخص است که چرا نمیفهمید چون نوشته من را کامل نخواندید.در آنجا نوشتم که اولا خیلی ها حاضر به ازدواج با زنان بیوه و دادن خرج خود و فرزندانشان نیستند البته ایشان نیاز به همسر نیز دارند که این یکی نیز با کمک های مالی و حمایتی رفع نمیشود دوم آنکه هرکسی حاضر به کمک به ایشان نیست آن افرادی که شرط تقوا را رعایت میکنند و طبق آیه از ازدواج مجدد که نقض تقواست و از آن بدور است دوری میکنند،به علت همان تقوای مثال زدنی به این افراد آسیب دیده کمک میکنند که صد البته تعدادشان خیلی کم است.در مقابل افرادی هستند که تنها با شرط ازدواج مجدد خرج و .. آنها را متقبل میشوند،که باید تحت شرایط خاصی صورت بگیرد و نبودن دین نیز مانع آن افراد نمیشود چه آنکه دین خود بر برخی موارد تنها قید و بند زده است.آن آیه را کامل میخواندید تا متوجه شوید که ازدواج مجدد نهی شده است اگرچه این قانون خود در آن دوران قانون ساختار شکنانه ای بوده است و دست بسیاری را بست و از افسارگسیختگی جلوگیری کرد.اکنون نیز علما میتوانند طبق شرایط آن را تغییر دهند و رضایت همسر اول را در قانون بگنجانند.
شما لازم نیست نگران من باشید.در همانجا برای این حرفم قرینه ای آوردم که متاسفانه مثل همیشه آن را نخواندید.من گفتم:
به همین جهت بسیاری از موارد را به عرف و اخلاق و .. سپرده است تا جایی که از خط قرمزها عبور نگردد و باعث ضرر به دیگران و همچنین ضررهای جبران ناپذیر به خود فرد نگردد.این هم حدیثی از پیامبر (ص) در بیان همین مضمون:
من فقط برای تکمیل و تمام کردن مکارم اخلاق مبعوث گشته ام
ببینید من درباره اجتماع با شما بحثی ندارم بحث من درباره اینست که شما خواسته اید از دین ایراد بگیرید من گفتم این ربطی به آن ندارد افراد هوس باز هم کار خود را خواهند کرد.ازدواج مجدد نیز در جامعه رواج ندارد بلکه عرف آن را ناپسند میدارد ضمن آنکه اگر اینگونه بود جمعیت زنان باید دوبرار مردان میبود!!که نیست شاید کمتر هم باشد کسی هم با قحطی همسر مواجه نشده در معیارها ایراد وجود دارد.در مورد صیغه هم کاملا توضیح داده شد.دوست عزیز!کسی که اشتباه عمل میکند و خلاف دستورات دین گناهش را به پای دین نمیگذارند.مردان هوس باز همیشه سرزنش شده اند.مشکل من با شما اینست که گمان میکنید اخلاقیات در جوامع غربی بهتر از جوامع اسلامی اجرا میشود من میگویم به خودتان بگویید:این ره که تو میروی به ترکستان است.
در ضمن ما چیزی را بدون دلیل نمیپذیریم باید سندش مشخص گردد و دلیلش و ...
امام صادق (ع):
نحن ابنا الدلیل نمیل علی یمیل
ما فرزندان استدلال و برهانیم هر جا برود میرویم
من در بوغ و کرنا کردم؟؟؟!:O من تنها نظر خودم را نوشتم.گویا خیلی به شما برخورده.عادت دارید همه چیز را اینگونه بزرگنمایی کنید؟؟کاملا واضح است که اهل افراط و تفریط هستید.ضمن آنکه هرکجای این عالم هم که باشید کسی خودش را به زحمت نمی اندازد تا برایتان دردسر ایجاد شود .شما یا خیال بافید یا اینکه برای فرار از جواب و جبران سوتی ای که دادید این ها را به هم میبافید.ضمن آنکه ندانستم چه جرمی مرتکب شده اید که اینگونه ترس و واهمه از خود برای فرار از پاسخ میسازید.اگر چه آن موارد که بیان شد حقیقت محض هستند و عیان ت از آنکه نیازی به بیانشان باشد.
کسی منتظر تایید شما نبود.گویا متوجه نشدید.شما مسلمان نیستید و این حرفها را هم برای خود نگه دارید چه قبول داشته باشید چه نه فرقی ندارد.کاملا از حرفهایتان پیداست که اعتقادی ندارید.
!!جالب است!بحث بر سر ازدواج های سیاسی پیامبر (ص) بود و شما بحث امام حسین (ع) را وسط میکشید!!!!پس مشخص شد که بحث درباره پیامبر (ص) تمام شده و سخنی در این باره نمانده است.اما پاسخ شما:
خواهر یا برادر گرامی!هر چه میشنوی باور نکن!بر شنیده ها اطمینان نکن و بر آنها تکیه مزن که فرجام نیکی ندارد.یک سری شایعاتی مبنی بر اینکه مقبره بی بی شهربانو محل دفن همسر امام حسین (ع) است وجود دارد که از پایه خراب است و صحیح نیست.همین ریشه اصلی تمام شایعات بی پایه و اساس برای ایرانی دانستن همسر امام حسین (ع) بوده است.محل دفن ایشان در سوریه است و روایات بسیاری وجود دارد که این شایعات را رد میکند.دوما ایشان علاوه بر وفادار بودن نسبت به امام حسین (ع) در سوگ ایشان تا آخر عمر غصه دار بوده اند که کاملا ادعای بی اساس و من درآوردی شما مبنی بر ازدواح زوری را رد میکند.
میتوانید با کمی جستجو لینکی از خبر تحقیقی که پیرامون این مسئله صورت گرفت و نتایجش را ببینید.
!مشخص است که شما تنها تحقیقاتی که مطابق نظرتان باشد را منطقی و مستند میدانید و معیارتان برای پذیرش چنین است.در ضمن لزومی هم به گرفتن شماره تلفن نیست خوب است تا کمتر در بحث ها به خاطر مسائل زودگذر دروغ ببافیم.
جوابش واضح است.من از شما میپرسم چرا شما با هانواده مشکل دارید؟اگر ندارید پس از چه روی همبستگی و احترامی که در فرهنگگ شرقی بین اعضای خانواده موجود است را بدمیدانید؟آِا تا به حال پدر و مادرتان به کار شما دخالت بیجا کرده اند؟آیا جایز بود تا شما را در سن هجده سالگی از خانه بیرون بیندازند؟با همه اینها باز هم آیا جایز بود که این مهر و محبت که ما قدرش را نمیدانیسم از میان خانواده هایمان از بین برود؟؟از نوشته های شما بوی تجربه شخصی و کینه داشتن نسبت به خانواده میاید.نمیدانم بیرون نکردن فرزندان از خانواده و مهر و محبتی که تا پیری نسبت به پدر و مادر وجود دارد،کجایش مشکل است؟کجایش ناراحت کنند؟کجایش دخالت؟
این چیزی را ثابت نمیکند ادب حضرت علی (ع) همیشه زبنزد بوده و ایشان حتی پس از جنگ جمل و توهینات فراوان عایشه باز هم با احترام ایشان را راهی کرد.اصولا عایشه یک زن بوده که پس از آن جنگ نیز لزومی به این کارها نبوده چه آنکه ممکن بود مجازات و بد رفتاری با وی باعث بهانه دادن دست دشمنان میشد.آن احادیثی را که در مذمت عایشه فرموده اند و در نهج البلاغه نیز آورده شده را ملاحظه میفرمودید که نیاوردن نام عایشه به طور مستقیم نیز که خود دلیل سیاست ایشان برای جلوگیری از عواقب توهین به یکی از همسران پیامبر (ص) است،نشان از این دارد که احترام و یا عدم احترام به عایشه چیزی را ثابت نمیکند چنانکه در آن خطبه به جای استفاده از نام (عایشه) از عبارت(آن زن) استفاده شده.
من که اصلا به شما اتهامی نزدم اگرچه تعارف را باید کنار گذاشت و این حرفها را هم رها کرد .حرفهای قبلی شما همگی ثبت است و گویای عدم مسلمانی و عدم تشیع شماست.
بگردید لینک آن نیز پیدا میشود اگرچه من حصوله گشتن درباره آن را ندارم به شما کلیدواژه اش را میدهم:
children born out of wedlock in france
اگر چه همان 43 دvصد خود گویای مشکلی است که من برای ان آمار ارئه دادم.در هر صورت حرف من را تصدیق میکند.
در لینک زیر نیز خبری مبنی بر اینکه نزدیک به نیمی از کودکان متولد شده زنازاده هستند،آمده است البته خبری را که نقل کردم با کمی جستجو میوانید پیدا کنید این موضوع را به دوستانی که خواهان دانستن هستند میسپارم:
لینک
این لینک نیز جالب است
لینک جالب دیگر
برای هر ادعایی باید سند و روایت با آدرس دقیق بیاورید.دوم آنکه آن قدر روایت از زبان عایشه و ... در نشان دادن رابطه حسنه! عایشه با پیامبر (ص) و علاقه ایشان!! به عایشه هست!:D که دیگ;-) جای شک و تردیدی را نمیگذارد.چنانچه در یکی از روایاتی که عرض کردم عایشه خود میگوید که پیامبر (ص) آرزوی مرگش را داشته است.ضمن آنکه قبل از قبول هرچیز سند آن را نگاه کنید.لینک زیر ماجرایی را که مد نظر شماست کامل توضیح داده و مشخص میکند که آن زن،عایشه نبود بلکه عایشه به جهت حسادت این تهمت را به ماریه زده بود.(حسادت عایشه زبانزد بوده است)
آیه افک درباره کدام یک از همسران پیامبر(ص) نازل شد
البته که اهل سنت این احادیث را که از عایشه که راستگویی اش!:D در مورد سنش مشخص شد قبول میکنند اما از نظر ما که روایات نقل شده از عایشه به کل با روایات دیگر تاریخی در تناقض است و همیشه ساز مخالف میزند،قابل قبول نیست چون کسی که یک بار (هزاران بار) دروغ میگوید دفعات بیشتر نیز میتواند چنین کند و سخنانش زیر سوال میرود.مسلم است که عایشه در بسیاری موارد دروغ گفته است چنانچه در آن لینکها پیرامون سن عایشه جای هیچ شک و شبهه ای باقی نمیماند و صدالبته در جریان جنگ جمل که طلحه و زبیر همدستش بودند آن ها را که متهمان اصلی تهمت بودند تبرئه کرده به جایش امام علی (ع) را مورد دروغ و تهمت قرار داده چنانچه این موضوع برای هر فرد غیرمتعصب و هر خواننده منصفی کاملا هویداست.وی حتی از معاویه و خلفای وقت هدایای بسیار میگرفته و مقرری ای که خلیفه دوم به عایشه میداده دوهزار درهم! بیشتر از همسران دیگر پیامبر (ص) بوده.معلوم است که آن احادیثی را که از پیامبر (ص) در ستایش معاویه!!:O بیان کرده دروغ بوده و از خود درآورده چنانچه برای آن پول و هدیه نیز میگرفته است.توصیه میکنم اگر نخوانده اید آن لینک ها را حداقل یک ملباحظه بفرمایید همگی با سند روایات دقیق تاریخی ذکر شده است.
همسران پیامبر (ص) در هنگام وفات پیامبر (ص) همگی در سن کهن سالی بوده(جز عایشه) و خیلی اشان حتی هنگام ازدواج با پیامبر (ص) مسن بودند مانند ام سلمه که علاقه ای به ازدواج مجدد و داشتن همسر دیگر نداشت.اول برای سخنانتان سند با آدرس دقیق بیاورید تا بررسی کنیم و بحث را منطقی ادامه دهیم.ضمن آنکه اکثر همسران پیامبر (ص) با میل خود و بعضا با خواهش خود همسر پیامبر (ص) شده اند و با افتخار این موضوع را پذیرفته بودند.مسئله دیگر آنکه همسران پیامبر (ص) در مقابل تعداد زیاد بانوان بیوه که در جنگ ها و .. دچار مشکلات فراوان میشدند،تعداد اندکی بودند و این حکم تنها برای ایشان بود.
این هم به طور اجمالی راجع به شان نزول آیه حرمت ازدواج با همسران پیامبر (ص):
جمعی به عنوان این كه همسر پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) را بعد از او در اختیار خود گرفته اند ممكن بود این كار را وسیله سوء استفاده قرار دهند و به این بهانه موقعیت اجتماعی برای خویش دست و پا كنند و یا به عنوان این كه آگاهی خاص از درون خانه پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و تعلیمات و مكتب او دارند به تحریف اسلام پردازند و یا منافقین مطالبی را از این طریق در میان مردم نشر دهند كه مخالف مقام پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) باشد (دقت كنید). این خطر هنگامی ملموس تر می شود كه بدانیم گروهی خود را برای این كار آماده ساخته بودند بعضی آن را به زبان آورده و بعضی شاید تنها در دل داشتند. از جمله كسانی را كه بعضی از مفسران اهل سنت در اینجا نام برده اند، طلحه است، (تفسیر قرطبی، ج 8، ص 5310)؛ خداوندی كه بر اسرار نهان و آشكار آگاه است برای برهم زدن این توطئه زشت یك حكم قاطع صادر فرمود و جلو این امور را به كلی گرفت و برای تحكیم پایه های آن به همسران پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) لقب ام الموئمنین داد تا بدانند ازدواج با آنها همچون ازدواج با مادر خویش است ! با توجه به آنچه گفته شد در رابطه با قرین بودن این مطلب با عدالت دراسلام نیز روشن می شود؛ چرا كه در طول زندگی انسان گاه مسائل مهمی مطرح می شود كه به خاطرآنها باید فداكاری و از خودگذشتگی نشان داد و از بعضی از حقوق حقه خود چشم پوشید، به خصوص این كه همیشه افتخارات بزرگ مسوئولیت های سنگینی نیز همراه دارد، بدون شك همسران پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) افتخار عظیمی از طریق ازدواجشان با پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) كسب كردند، داشتن چنین افتخاری نیاز به چنین فداكاری هم دارد. به همین دلیل زنان پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) بعد از او در میان امت اسلامی بسیار محترم می زیستند و از وضع خود بسیار راضی و خشنود بودند و آن محرومیت را در برابر این افتخارات ناچیز می شمردند.
ضمن آنکه من ازدواج مجدد را کمک به قشری آسیب دیده تحت شرایط خاص که آن هم فرد مومن واقعی انجام نمیدهد بیان کردم نه صیغه را!
آن جوانان پاک که برای وطن خود روبروی بعثی های عراقی ایستادند بسیجی های ترسو و آدم فروش و مظلوم کش امروزی نبودند... جوانان وطن بودندو حال بعضی ها هم مذهبی بودند بعضی ها هم مذهبی نبودند. نمیتوانی من را مخالف شهدای هشت سال دفاع ایران برابر عراق قرار دهی!!
این تکنیک ها نخ نما و کهنه شده است!!
همه دوستان کتابناکی ام میدانند من عاشق وطن هستم و متأسفانه کسانی وجود دارند که دشمن تاریخ ایران باستان، دشمن ایران قبل از اسلام، دشمن کوروش کبیر و دشمن جوانانی چون ندا و سهراب هستند... آنها هستند که وقتی در مسابقات آسیایی به جای نام (( خلیج فارس )) از نام جعلی (( خلیج عربی )) حرف میزنند مسابقات را ترک نمی کنند و به جز قهر نمایشی دو ساعته واکنش متناسبی ندارند... کسانی که امروز تنها 10 درصد از دریای خزر را برای ایرانی نگاه داشته اند!! ... خوش باش سفسطه گر!
شما می توانید اینگونه بیندیشد و همین گونه اندیشه هایتان است که باعث شده خود را خرد مند بدانید !
آری آن جوانان پاک که در طی 8 سال جلوی تمام دنیای ماتریالیست و داروینی امثال تو ایستادند بدنبال خورشت قیمه بودند تا تو اکنون همه را جیره خور و ساندیسی بدانی ....
استفاده از بمب اتمی و کشته شدن هزاران نفر در هیروشیما و ناکازاکیی را از طرف مدعیان دمکراسی نمی بینید و شمشیر مسلمانان هزاران سال پیش را می بینید
کودتای 28 مرداد و دخالت در امور کشور ها را نمی بینید و به مجازات قاتلینخرده می گیرید
ندیدن کسی که خداوند را نمی بیند کاملا طبیعی است
من احترام خاصی برای یکی از دوستان عزیزم قائلم که به من گفت:
یه معذرت خواهی به ایشان چون مجبورم جواب بدم.
یه نفر به اسم فیلیس گفت:
من گفتم:
همون نفر گفت:
خودتان قضاوت کنید.
بعد از قضاوت خودتان نظر من را هم بدانید:
اولا: من ربطی بین 43 درصد با نود درصد نمی بینم.
دوما: این تحقیق بر این مبنایی است که تا زمانی که 2 نفر با هم ازدواج رسمی نکرده اند فرزنده به دنیا آمده شان نامشروع است.
در صورتی که آنها زمانی که با هم ارتباط دوست پسر و دوست دختری دارند خود را زوج می دانند و این نوع تولد برای آنها نامشروع نیست.
سوما اگر اسم آقای محمد کمال سروریان پای مقاله نبود آنرا قبول نمی کردم.
از طرفی از ایشان بعید است اینچنین مقاله ای چون ایشان همیشه منتقد نوع نگاه ایرانیان به خانواده بوده است و این مقاله ناکامل از ایشان بعید است (که البته منتقد نوع نگاه غربی ها نیز بوده اند اما هیچ گاه مقاله ای را نیمه رها نمی کردند و در پی نتیجه گیری بوده اند.) (اگر ایشان را نمی شناسید بگویید تا معرفی کنم و اگر شماره تلفن هم خواستید از ایشان بگویید.)
چهارما: یک سوال من پرسیدم جواب ندادی فیلیس:
چرا خانواده ات را دوست داری؟ (پدر مادر یا بردار خواهر را می گویم.)
نه شیراز کشک نیست.
من شیرازی هستم و در سال بین 2 تا 4 ماه شیراز هستم.
شما اگر پیشنهاد مبادله سریال من را دیده بودید که دیگر الان در بوق و کرنا می کردید که من دروغ می گویم.
در مورد اینکه کجای این عالم هستم هم شرمنده می ترسم به کسی مثل شما بگویم (می دانید که.....)
تعارف نکرده ام هیچوقت
من همیشه گفته ام مسلمانی ای که امثال شما قبول دارید را به هیچ وجه من الوجوه قبول ندارم.
من شنیده بودم امام حسین با دختر یزدگرد ازدواج کرده
که صد البته به نظر شما به رضایت خودش بوده.
چه کمکی در قالب ازدواج مجدد صورت می گیرد که به شکل کمک نمی تواند صورت بگیرد.
آری من واقعا این را نمی فهمم.
این حرف را اومانیست ها می زنند: گفتم یک زمانی جایی نگویید به جانتان ممکن است سوء قصد کنند که در لوای دین حرف اومانیستی می زنید.
بله افراد هوس باز کار خود را می کنند
حال زمانی فرد هوس باز است و همه می دانند (در غرب)
ولی زمانی هم هست فرد هوس باز است و دین رفتار او را تایید می کند (جامعه ما)
مشکل من شماهایی هستید که دارید جامعه غرب را به گونه ای جلوه می دهید که نیست.
که می گویید هر حرفی را باید بی چون و چرا قبول کنم چون شما می گویید
که خدا را همانی می دانید که خودتان قبول دارید.