یازده دقیقه
نویسنده:
پائولو کوئیلو
مترجم:
کیومرث پارسای
امتیاز دهید
✔️ کتاب «یازده دقیقه» یکی دیگر از آثار ماندگار و حتی یکی دیگر از شاهکارهای پائولو کوئلیو نویسنده توانمند برزیلی است. آنچه که در اکثر آثار کوئلیو مشاهده میشود و میتوان از آن به عنوان فصل مشترک آثارش نام برد، وجود روح زندگی و ایجاد احساس نشاط و امید است.
در حالیکه در اکثر داستانهای این نویسنده، نقشهای اصلی افرادی هستند که در سختترین شرایط زندگی میکنند اما با اتفاقها و خودباوریهایی که در طول ماجرا روی میدهد، در دردناکترین لحظات احساس خوشبختی پدیدار میشود و خواننده آن را با تمام وجود احساس میکند و آن را اغراقآمیز نمیبیند.
فصلهای این کتاب از زبان یک زن روسپی برزیلی نوشته شده که ناخواسته به سوئیس میرود و در سرزمین غریب کارش به روسپی گری میکشد، در طول مدتی که این زن در سوئیس زندگی میکند، اتفاقات تلخ و شیرین زندگی خود را به صورت روزانه در دفترچهای یادداشت میکند و حوادث زندگیاش را بازگو میکند. کوئلیو، جملات عبرت آموز و مطالب آموزنده کتاب را از زبان همین زن بیان میکند. او مشقات زیادی را تحمل میکند و در نهایت به سرزمین خود بازمیگردد.
بیشتر
در حالیکه در اکثر داستانهای این نویسنده، نقشهای اصلی افرادی هستند که در سختترین شرایط زندگی میکنند اما با اتفاقها و خودباوریهایی که در طول ماجرا روی میدهد، در دردناکترین لحظات احساس خوشبختی پدیدار میشود و خواننده آن را با تمام وجود احساس میکند و آن را اغراقآمیز نمیبیند.
فصلهای این کتاب از زبان یک زن روسپی برزیلی نوشته شده که ناخواسته به سوئیس میرود و در سرزمین غریب کارش به روسپی گری میکشد، در طول مدتی که این زن در سوئیس زندگی میکند، اتفاقات تلخ و شیرین زندگی خود را به صورت روزانه در دفترچهای یادداشت میکند و حوادث زندگیاش را بازگو میکند. کوئلیو، جملات عبرت آموز و مطالب آموزنده کتاب را از زبان همین زن بیان میکند. او مشقات زیادی را تحمل میکند و در نهایت به سرزمین خود بازمیگردد.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی یازده دقیقه
می خواستم بدانم کسی نسخه ی ترجمه شده ی این کتاب توسط اقای ارش حجازی را ندارد؟
"از دفتر خاطرات ماریا:شبی که واگن قطار را هدیه گرفت:
«اشتیاق فراوان و از نوع واقعی...اشتیاقنزدیک شدن به دیگران است...از این لحظه به بعد،واکنشها نقش اصلی رابر عهده می گیرند...مرد و زن وارد بازی می شوند...ولی آنچه که از پیش قرار است اتفاق بیفتد،یعنی جذابیتی که آنها را به یکدیگر می رساند،قابل توضیح دادن نیست...تنها اشتیاقی بکر و پاک است.
زمانی که این اشتیاق ،هنوز در حالت پاکی است،مرد و زن به زندگی عشق می ورزند...هر لحظه آبرومندانه و محترمانه زندگی می کنند... و همواره آگاهانه در انتظار رسیدن لحظه ی مناسب برای جشن گرفتن به خاطر نعمت بعدی هستند...
چنین افرادی ،شتاب ندارند...رویدادها را با واکنش های ناآگاهانه خراب نمی کنند.می دانند آنچه قرار است به وقوع بپیوندد،اجتناب ناپذیر است.همیشه واقعیت،راهی برای حضور پیدا خواهد کرد.وقتی زمان موعود فرا برسد،دچار تردید نمی شوند و فرصتها را از دست نمی دهند ...
اجازه نمی دهند هیچ لحظه ای بیهوده بگذرد؛زیرا اهمیت هر ثانیه را درک می کنند و به آن احترام می گذارند...» "
البته شاید علت این است که نسخه قرار داده شده در اینجا کامل نیست