یوسف زلیخای
نویسنده:
فردوسی
امتیاز دهید
به تصحیح و خط: آقا میرزا محمود ادیب شیرازی
منسوب به فردوسی
مثنوی یوسف و زلیخا یک منظومه شعری است که پس از مرگ فردوسی و در حدود ۴۷۷ ق سروده شده و بعدها گروهی سرایش آن را به فردوسی منتسب کردند. بر طبق دانشنامه بریتانیکا زمان سرایش این منظومه دستکم یکصد سال پس از مرگ فردوسی است.نخستین منابعی که مثنوی یوسف و زلیخا را فردوسی نسبت دادهاند؛ یعنی ظفرنامه شرفالدین یزدی (۸۲۸ ق) و سپس مقدمهٔ شاهنامه بایسنقری (۸۲۹ ق)، بیش از «چهار صد» سال پس از فردوسی تألیف شدهاند و تا پیش از آن تاریخ، هیچ مرجع و منبعی (مانند چهارمقالهٔ نظامی عروضی و تذکرة الشعرای دولتشاه سمرقندی که به تفصیل از فردوسی سخن راندهاند) به چنین داستانی اشاره نکردهاست. آشکار است که این افسانه تا پیش از سدهٔ نهم هجری وجود خارجی نداشته و برای نخستینبار به دست شرفالدین یزدی ساخته و پرداخته شدهاست.
در مثنوی یوسف و زلیخا سراینده از قول فردوسی اعمال وی را در سی سال نظم شاهنامه پوچ و بیاهمیت قلمداد میکند.
بیشتر
منسوب به فردوسی
مثنوی یوسف و زلیخا یک منظومه شعری است که پس از مرگ فردوسی و در حدود ۴۷۷ ق سروده شده و بعدها گروهی سرایش آن را به فردوسی منتسب کردند. بر طبق دانشنامه بریتانیکا زمان سرایش این منظومه دستکم یکصد سال پس از مرگ فردوسی است.نخستین منابعی که مثنوی یوسف و زلیخا را فردوسی نسبت دادهاند؛ یعنی ظفرنامه شرفالدین یزدی (۸۲۸ ق) و سپس مقدمهٔ شاهنامه بایسنقری (۸۲۹ ق)، بیش از «چهار صد» سال پس از فردوسی تألیف شدهاند و تا پیش از آن تاریخ، هیچ مرجع و منبعی (مانند چهارمقالهٔ نظامی عروضی و تذکرة الشعرای دولتشاه سمرقندی که به تفصیل از فردوسی سخن راندهاند) به چنین داستانی اشاره نکردهاست. آشکار است که این افسانه تا پیش از سدهٔ نهم هجری وجود خارجی نداشته و برای نخستینبار به دست شرفالدین یزدی ساخته و پرداخته شدهاست.
در مثنوی یوسف و زلیخا سراینده از قول فردوسی اعمال وی را در سی سال نظم شاهنامه پوچ و بیاهمیت قلمداد میکند.
آپلود شده توسط:
elia65
1392/04/23
دیدگاههای کتاب الکترونیکی یوسف زلیخای
همچنین استاد مجتبی مینوی در کتاب (فردوسی و شعر او ) درباره این منظومه گفتاری آورده است(ص 101 تا 131 پی دی اف برابر با ص 95 تا 125 خود کتاب)
http://ketabnak.com/book/41401/%D9%81%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%B3%DB%8C-%D9%88-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%D8%A7%D9%88
دکتر جلیل دوست خواه در گفتاری به نام ((پشیمانی فردوسی از شاهنامه سرایی!)) به این منظومه پرداخته است:
www.azargoshnasp.net/Pasokhbehanirani/ferdosinasadigh.pdf
در پی، نشانی چند مقاله را در این باره به دست می دهم. اگر ممکن است اینها را در این سایت و در همین بخش بارگذاری کنید:
۱) مقاله ای در دو بخش از استاد گرانمایه و فرزانه ی ادبیات معاصر، عبدالعظیم قریب در سال ۱۳۱۸ نگاشته شده است:
بخش نخست:
یوسف و زلیخای منسوب به فردوسی ؛قریب،عبدالعظیم؛ مجلهٔ آموزش و پرورش(تعلیم و تربیت)؛ سال نهم؛شماره 10؛ دی 1318 ؛ (صص 1 تا 16)
www.noormags.ir/view/fa/articlepage/503688/یوسف-و-زلیخای-منسوب-به-فردوسی
بخش دوم:
یوسف و زلیخای منسوب به فردوسی؛ قریب،عبدالعظیم؛ مجلهٔ آموزش و پرورش(تعلیم و تربیت)؛ سال نهم،شماره 11 و 12 ؛ بهمن و اسفند 1318؛ ( صص 2 تا 16)
ww.noormags.ir/view/fa/articlepage/503702/یوسف-و-زلیخای-منسوب-به-فردوسی
دوست عزیز ممنون از زحمتت ولی ای کاش یکم حجم رو پایین می اوردی!
تا جایی که یادم میاد اصلن این اثر مال دوران فردوسی هم نیست مال خیلی جدیتر از اونه(!)(!)
دگر نروم به استان ملوک دگر نگویم داستان ملوک یعنی اینکه اون شاهنامهای که 30 سال وقت صرف کرد پشم من پشیمان از سرودن افسانه های ملی وطنی خود هستم.هر انسان جوینده و اهل مطالعه با خواندن اشعاری پر از واژگان عربی همراه با عدم صلابت وزن شعر به خوبی پی به جعلی بودن این اثر می برد مصحح محترم به خوبی کوشیده که این اثر را به فردوسی بزرگ نسبت دهد روزی در مورد دلایل سست مصحح به استادمان در دانشگاه گفتم و اینکه شخص در لابلای حرفهای خود گفته نباید زبان خدا زبان عربی را از فارسی جدا کرد و فردوسی خطا کرد و بعد هم برای ابراز ندامت این اشعار(خزعبلات) را سرود من در عجبم از تصحیح کننده این اثر اگر تو اینقدر عاشق زبان عربی هستی خوب چرا دکترا زبان عربی نگرفتی که اشتباها امدی و پول و هزینه مملکت را به باد فنا دادی و پارسی خواندی؟ استاد ادبیاتمان در پاسخ گفت:دکتر فلانی ....فلان خورد که اینها را از خود بافته این را همگان می دانند که یک اثر بی ارزش جعلی بیش نیست