مریمیه: از فریتیوف شوان تا سید حسین نصر
نویسنده:
عبدالله شهبازی
امتیاز دهید
در ایران همه اهل تحقیق دکتر سید حسین نصر را می شناسند و کم و بیش همه زیر و بم های زندگی سیاسی و علمی او از قبل از انقلاب تاکنون شناخته شده است. خود او در مصاحبه مفصل خود با رامین جهانبگلو ، که در کتابی به نام « در جستجوی امر قدسی» در ایران ترجمه و چاپ شده است، گفتنی ها را به روشنی بیان کرده است. اندیشه های فریتیوف شوان نیز برای اغلب پژوهشگران و علاقمندان حوزه دین و معرفت شناسی آشناست و بیشترین معرفی او نیز از سوی سید حسین نصر صورت گرفته که مرید و دوست و همکار وی بوده است. از دید نصر شوان علاوه بر این که بنیانگذار نوعی نگاه تازه به دین و عرفان اسلامی بوده است، که به نام سنت گرایی در ایران و ترادیشنالیسم در جهان شناخته می شود، دارای تجربیات عرفانی جدیدی هم بوده که پیام آور معنویت تازه ای برای انسان دربند امروز است.
اما کتاب تازه عبدالله شهبازی ، مورخ نام آشنا و محقق سخت کوش معاصر، چیز دیگری می گوید:
او تجربه های عرفانی شوان را غیر اصیل و بی پایه می داند که مکتب نرفته مدعی مساله آموزی مدرسان است و کتاب های او را مبنای فرقه سازی جدیدی می داند که هدف آن با اهداف استعماری قدرت های سلطه گر جهانی پیوند خورده است. این عرفان جدید نه تنها چیز تازه و نجات بخشی ندارد بلکه در جهت شل کردن مفاصل دینی مسلمانان و ادیان دیگر - شرقی - عمل می کند تا نظام های سلطه ی غربی بتوانند نفوذ خود را در میان ملت های مسلمان و ملل شرقی بگسترانند...
در جریان چنین نگاه و گزارشی عبدالله شهبازی به مقابله ای ناگزیر و همه جانبه با نصر برمی خیزد. نصر که معتقد است تجربه عرفانی زمان و مکان نمی شناسد و فراتر از سنت های محدود در یک دین خاص، عمل می کند و شهبازی که معتقد است برای روشن شدن میزان صداقت و امانت تجربه گران دینی و مدعیان معرفت باید از دید تاریخی و مکانی و زمانی به ادعاهای آنان بنگریم. اگر این برداشت ما از کتاب شهبازی درست باشد او منادی نوعی نگرش اجتماعی به عرفان است که در ایران معاصر نماینده گان برجسته دیگری نیز دارد: احمد کسروی، مورخ نامدار دیگر معاصر، که با همین نگاه، نه تنها به گروه های جدید عرفانی، بلکه به سراسر عرفان ایرانی می نگریست ؛ و علی دشتی، سیاستمدار و نویسنده منتقد معاصر، که شهبازی کتابی نیز در مورد او و زمانه اش نوشته است. همچنین، دیدگاه او یادآور این نظر نیچه است در کتاب فراسوی نیک و بد که : « حقیقت سخت است. بیایید بی پروا به زبان آوریم که تاکنون هر فرهنگ بزرگ بر روی زمین چگونه آغاز شده است. ص 257»
اگر چه نگاه تاریخی را نیز نمی توان سراسر واجد حقیقت تلقی کرد، ولی حتی اگر نگاه عبدالله شهبازی بدبینانه و تیره نمایی نیز باشد این اندازه ارزش دارد که ما را برانگیزد تا به هرگونه بنیاد فکری، فلسفی، معرفت شناختی و دینی و ... یک بار نیز از منطر تاریخی بنگریم. شاید به نتایج تازه ای برسیم.
بیشتر
اما کتاب تازه عبدالله شهبازی ، مورخ نام آشنا و محقق سخت کوش معاصر، چیز دیگری می گوید:
او تجربه های عرفانی شوان را غیر اصیل و بی پایه می داند که مکتب نرفته مدعی مساله آموزی مدرسان است و کتاب های او را مبنای فرقه سازی جدیدی می داند که هدف آن با اهداف استعماری قدرت های سلطه گر جهانی پیوند خورده است. این عرفان جدید نه تنها چیز تازه و نجات بخشی ندارد بلکه در جهت شل کردن مفاصل دینی مسلمانان و ادیان دیگر - شرقی - عمل می کند تا نظام های سلطه ی غربی بتوانند نفوذ خود را در میان ملت های مسلمان و ملل شرقی بگسترانند...
در جریان چنین نگاه و گزارشی عبدالله شهبازی به مقابله ای ناگزیر و همه جانبه با نصر برمی خیزد. نصر که معتقد است تجربه عرفانی زمان و مکان نمی شناسد و فراتر از سنت های محدود در یک دین خاص، عمل می کند و شهبازی که معتقد است برای روشن شدن میزان صداقت و امانت تجربه گران دینی و مدعیان معرفت باید از دید تاریخی و مکانی و زمانی به ادعاهای آنان بنگریم. اگر این برداشت ما از کتاب شهبازی درست باشد او منادی نوعی نگرش اجتماعی به عرفان است که در ایران معاصر نماینده گان برجسته دیگری نیز دارد: احمد کسروی، مورخ نامدار دیگر معاصر، که با همین نگاه، نه تنها به گروه های جدید عرفانی، بلکه به سراسر عرفان ایرانی می نگریست ؛ و علی دشتی، سیاستمدار و نویسنده منتقد معاصر، که شهبازی کتابی نیز در مورد او و زمانه اش نوشته است. همچنین، دیدگاه او یادآور این نظر نیچه است در کتاب فراسوی نیک و بد که : « حقیقت سخت است. بیایید بی پروا به زبان آوریم که تاکنون هر فرهنگ بزرگ بر روی زمین چگونه آغاز شده است. ص 257»
اگر چه نگاه تاریخی را نیز نمی توان سراسر واجد حقیقت تلقی کرد، ولی حتی اگر نگاه عبدالله شهبازی بدبینانه و تیره نمایی نیز باشد این اندازه ارزش دارد که ما را برانگیزد تا به هرگونه بنیاد فکری، فلسفی، معرفت شناختی و دینی و ... یک بار نیز از منطر تاریخی بنگریم. شاید به نتایج تازه ای برسیم.
آپلود شده توسط:
amitab
1392/05/01
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مریمیه: از فریتیوف شوان تا سید حسین نصر
عرفان ناب سلسله بندی و مراتب بندی و فرقه سازی و به ويژه بي بندوباري (منظورم آزادي نيست) نمي شناسد مگر این که در خدمت افرادی با اندیشه های خاصی برای استثمار نرم و استحمار بي صدا باشد.
هر مذهبی بعد عرفانی یعنی عشق وزیبایی شناختی دارد
ونگاه تاریخی به آن صرفا ازجنبه سیر عرفانی هرکس وهرمذهب در سنوات مختلف است