برهان
نویسنده:
علامه طباطبایی
امتیاز دهید
.
فلسفه، علم است وظیفه آن عبارت است از بحث در باب موضوعات و مسائل و مبادى علوم؛ و ارائه ملاک معرفت یقینى و تمیز علم یقینى از غیر یقینى؛ هم چنین در برهان در باب روشها و راههاى کسب معرفت یقینى نیز بحث مىشود. یکى دیگر از مباحث اصلى برهان بحث در باب مسئله بسیار مهم تجربه و استقراست، که در ضمن آن فرق بین این دو آشکار مىشود.
انتقال برهان از علمى به علم دیگر که در حقیقت ارتباط علوم با یکدیگر به این مسئله مربوط است از مباحث اصلى برهان است و در این کتاب حاضر نیز به این مسئله پرداخته شده است. اشتراک و اختلاف علوم و ملاک این دو نیز از مباحث برهان است و طى آن ملاک این دو ارائه مىشود و بیان مىگردد که هر گونه اختلاف علوم در حقیقت به اختلاف موضوعهاى آنها بر مىگردد. از مباحث دیگر برهان مسئله ضروریّات و اقسام آنها و نسبت آنها با یکدیگر و با واقعیت است، واین مسئلهاى است که از اهمیت درجه اول برخوردار است. حس و محسوسات و نقش ضرورى آنها در کسب معرفت و این که ادراک حسى منشأ اصلى هرگونه معرفت اکتسابى است مسئلهاى است که باز در برهان بررسى مىشود. اقسام برهان و چگونگى تألیف آنها و نوع مقدمات آنها و شرایط هر کدام براى تولید معرفت، همه از مباحث برهان است. همه مىدانند که مسائلى از این دست، همه، به حوزه فلسفه علم و علمشناسى فلسفى مربوط است.
نخستین رسالهاى که با اسم برهان شناخته شد تحلیلات ثانوى ارسطوست؛ پس از آن فیلسوفان مسلمان، به ویژه فارابى و ابوعلى سینا و خواجه نصیر الدین طوسى و مرحوم علامه طباطبائى به ترتیب در باب این موضوعات رساله برهان نوشتهاند (و البته در همه آثار منطقى که در عالم اسلام تولید شدهاند، برهان یکى از بخشهاى اصلى صناعات پنج گانه است).
مرحوم استاد علامه طباطبائى در کتاب حاضر با رعایت موازین تلخیص رساله جامعى در فن برهان تصنیف کرده است که همه ابواب آن را شامل است.
این رساله پیش از این در کتاب رسائل سبعه از سوى بنیاد علمى و فکرى استاد علامه سید محمد حسین طباطبائى با همکارى نمایشگاه و نشر کتاب در مهرماه 1362 به چاپ رسیده است. این نسخه چاپى، که ما در پانوشتهاى متن عربى تصحیح حاضر با کلمه «المطبوع» به آن ارجاع دادهایم، داراى افتادگىهاى بسیار و غلطهاى چاپى بسیار است. براى نمونه، صدر و ذیل فصل دوم از مقاله دوم داراى افتادگىهاى بسیار است و همه مطالب فصل چهارم تحت عنوان فصل سوم آمده، و کلّ مطالب فصل سوم اصلًا از قلم افتاده است!
متنى که در این چاپ به خوانندگان عرضه مىشود، بر اساس یک نسخه خطى تهیه شده است که در 1341 هجرى شمسى به درخواست استاد صائنى زنجانى از روى دست خط مبارک مرحوم استاد علامه طباطبائى قدس سره استنساخ شده است.
ما در نوشتها با صرف «خ» به این نسخه ارجاع دادهایم. این نسخه خطى را استاد مرحوم صائنى زنجانى از شاگردان نزدیک مرحوم استاد علامه طباطبائى قدس سره با کمال عطوفت در اختیار این نگارنده قرار داده است. رحمت خداوند بر آن استاد محترم.
در این ویرایش، نخست متن عربى در فصل به طور یکدست و مطابق با دست خط مبارک حضرت استاد آماده شد و سپس نگارنده آن را به فارسى برگرداند و سعى شد عبارات فارسى از حدود متن عربى بیرون نرود و از نقل به معنا پرهیز شود. این شیوه بیشتر براى دانشجویانى که بخواهند ترجمه را با متن عربى مقابله کنند البته سودمند خواهد بود. سپس در بخش یادداشتها جاهاى دشوار متن اند که توضیح داده شد تا شاید کار دانشجویانى که این کتاب را مىخوانند اندکى آسانتر شود؛ امیدوارم این کار کوچک مورد پسند خاطر دانشجویان باشد.موفقیت در انجام این خدمت لطف خداوند متعال است، و من او را ستایش مىکنم و سپاس مىگویم، و درود مىفرستم بر پیامبر عزیز اسلام حضرت محمد بن عبدالله صلى الله علیه و آله و سلم.
بیشتر
فلسفه، علم است وظیفه آن عبارت است از بحث در باب موضوعات و مسائل و مبادى علوم؛ و ارائه ملاک معرفت یقینى و تمیز علم یقینى از غیر یقینى؛ هم چنین در برهان در باب روشها و راههاى کسب معرفت یقینى نیز بحث مىشود. یکى دیگر از مباحث اصلى برهان بحث در باب مسئله بسیار مهم تجربه و استقراست، که در ضمن آن فرق بین این دو آشکار مىشود.
انتقال برهان از علمى به علم دیگر که در حقیقت ارتباط علوم با یکدیگر به این مسئله مربوط است از مباحث اصلى برهان است و در این کتاب حاضر نیز به این مسئله پرداخته شده است. اشتراک و اختلاف علوم و ملاک این دو نیز از مباحث برهان است و طى آن ملاک این دو ارائه مىشود و بیان مىگردد که هر گونه اختلاف علوم در حقیقت به اختلاف موضوعهاى آنها بر مىگردد. از مباحث دیگر برهان مسئله ضروریّات و اقسام آنها و نسبت آنها با یکدیگر و با واقعیت است، واین مسئلهاى است که از اهمیت درجه اول برخوردار است. حس و محسوسات و نقش ضرورى آنها در کسب معرفت و این که ادراک حسى منشأ اصلى هرگونه معرفت اکتسابى است مسئلهاى است که باز در برهان بررسى مىشود. اقسام برهان و چگونگى تألیف آنها و نوع مقدمات آنها و شرایط هر کدام براى تولید معرفت، همه از مباحث برهان است. همه مىدانند که مسائلى از این دست، همه، به حوزه فلسفه علم و علمشناسى فلسفى مربوط است.
نخستین رسالهاى که با اسم برهان شناخته شد تحلیلات ثانوى ارسطوست؛ پس از آن فیلسوفان مسلمان، به ویژه فارابى و ابوعلى سینا و خواجه نصیر الدین طوسى و مرحوم علامه طباطبائى به ترتیب در باب این موضوعات رساله برهان نوشتهاند (و البته در همه آثار منطقى که در عالم اسلام تولید شدهاند، برهان یکى از بخشهاى اصلى صناعات پنج گانه است).
مرحوم استاد علامه طباطبائى در کتاب حاضر با رعایت موازین تلخیص رساله جامعى در فن برهان تصنیف کرده است که همه ابواب آن را شامل است.
این رساله پیش از این در کتاب رسائل سبعه از سوى بنیاد علمى و فکرى استاد علامه سید محمد حسین طباطبائى با همکارى نمایشگاه و نشر کتاب در مهرماه 1362 به چاپ رسیده است. این نسخه چاپى، که ما در پانوشتهاى متن عربى تصحیح حاضر با کلمه «المطبوع» به آن ارجاع دادهایم، داراى افتادگىهاى بسیار و غلطهاى چاپى بسیار است. براى نمونه، صدر و ذیل فصل دوم از مقاله دوم داراى افتادگىهاى بسیار است و همه مطالب فصل چهارم تحت عنوان فصل سوم آمده، و کلّ مطالب فصل سوم اصلًا از قلم افتاده است!
متنى که در این چاپ به خوانندگان عرضه مىشود، بر اساس یک نسخه خطى تهیه شده است که در 1341 هجرى شمسى به درخواست استاد صائنى زنجانى از روى دست خط مبارک مرحوم استاد علامه طباطبائى قدس سره استنساخ شده است.
ما در نوشتها با صرف «خ» به این نسخه ارجاع دادهایم. این نسخه خطى را استاد مرحوم صائنى زنجانى از شاگردان نزدیک مرحوم استاد علامه طباطبائى قدس سره با کمال عطوفت در اختیار این نگارنده قرار داده است. رحمت خداوند بر آن استاد محترم.
در این ویرایش، نخست متن عربى در فصل به طور یکدست و مطابق با دست خط مبارک حضرت استاد آماده شد و سپس نگارنده آن را به فارسى برگرداند و سعى شد عبارات فارسى از حدود متن عربى بیرون نرود و از نقل به معنا پرهیز شود. این شیوه بیشتر براى دانشجویانى که بخواهند ترجمه را با متن عربى مقابله کنند البته سودمند خواهد بود. سپس در بخش یادداشتها جاهاى دشوار متن اند که توضیح داده شد تا شاید کار دانشجویانى که این کتاب را مىخوانند اندکى آسانتر شود؛ امیدوارم این کار کوچک مورد پسند خاطر دانشجویان باشد.موفقیت در انجام این خدمت لطف خداوند متعال است، و من او را ستایش مىکنم و سپاس مىگویم، و درود مىفرستم بر پیامبر عزیز اسلام حضرت محمد بن عبدالله صلى الله علیه و آله و سلم.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی برهان
..........................................
جانا سخن از زبان ما میگویی....