هدی در شهر
مترجم:
محسن نعیمی
امتیاز دهید
در فرانکفورت دختر فلجی زندگی می کرد که اسمش کلارا بود. او نمی توانست راه برود. بهمین جهت هر روز صبح یک معلم سرخانه می آمد تا به او درس بدهد. مادرش مرده بود و خانم ردموند از او مواظبت و نگهداری می کرد. سباستین و تینت دو خدمتکار خانه او بودند.
بیشتر
آپلود شده توسط:
شهر خاطرات
1392/04/31
دیدگاههای کتاب الکترونیکی هدی در شهر