رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر در این باره اطلاعاتی دارید یا در مورد این اثر محق هستید، با ما تماس بگیرید.

حجاب و نقش آن در سلامت روان

حجاب و نقش آن در سلامت روان
امتیاز دهید
5 / 2.5
با 49 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 2.5
با 49 رای
.
بدون تردید حجاب و پوشش، تأثیرات بسیار مثبتی بر روح و روان زن دارد. عفاف و پوشیدگی برای زنان، همچون سد و حفاظی است که زن در سآیهی آن از هر ذلّت و تحقیری در امان میماند. دین اسلام با واجب کردن حجاب، نمیخواهد زن بازیچهی دست شهوتپرستان شود و ارزش او به میزانی پایین بیاید که تنها وسیلهای برای برطرف ساختن شهوتها باشد. اسلام، خوشیهای مشروع را برای زن میپسندد و البته تأمین آن را در سآیهی عفاف میداند. عفاف که ثمرهی حجاب و پوشش است، عامل آرامش و سکون انسان و دور ماندن او از عوامل پریشانی و در نهآیت باعث رضآیت وجدان است. چه بسیارند عوامل ناامنی فکری و ذهنی که عفاف مانع بروز آنهاست. عفاف، موجب احساس امنیت و شرف آدمی است و باعث میشود که آدمی بتواند در طول حیاتش درست فکر کند و نیکو تصمیم بگیرد.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی حجاب و نقش آن در سلامت روان

تعداد دیدگاه‌ها:
71
ولی بی حجاب هم نمیشه از دست این پسرا در امان بود. حتی اگه خانم دکتر باشیو بی نیاز از نگاه!

این چه حرفی است برادر من! این که نشد دلیل! اگر شما بروی داخل یک محافظ فلزی(شبیه یک بشکه ی فلزی) که از هر نظر عایق صدا و ضربه باشد اطمینان داشته باش که دیگر هیچ بد و بیراهی نمی شنوی! پس باید هر روز با این وسیله این طرف و آنطرف بروی؟! ( تازه امنیتش از یک لباس ساده بیشتر است!)
بر فرض هم حرفت درست باشد.دوست داری محلی را نشانت بدهم که با چادر که هیچ، اگر خودت هم بعنوان یک مرد از آنجا رد شوی دنبالت کنند و حالت را جا بیاورند؟ ( یعنی یک چیزی فراتر از شنیدن چند تا متلک را در ذهنت داشته باش و برس به امنیت جانی ...)
مشکلات را باید ریشه ای حل کرد.
اگر منطقه ای نا امن باشد نباید با تانک از آن عبور کنیم، بلکه منطقه را باید از وجود چنین افرادی( که باعث این نا امنی هستند) پاکسازی کرد.
باور کنید درمان واقعی همون چیزیه که دین گفته. چون بنده خود یه آدم تقریبا مذهبی هستم. بارها شده با دین مخالفت کرده ام ، بعد دیده ام نه راهی را که دین گفته درست تره. اون راه را رفته ام و باور کنید نتیجه گرفته ام. دین گفته حجاب و من این را بارها دیده ام. در این مورد یه خاطره ی جالب میگم حتما بخونید :
یه دفعه تو اصفهان رفتم پیش یه خانم دکتر تو مطبش. خانم دکتر از لحاظ حجاب کامل نبود ولی خوب دکتر خوبی بود و جوان هم بود. اتفاقا همون روز عصر خانم دکتر را توی چهارباغ اصفهان دیدم. چهارباغ اصفهان جاییه که خیلی بی حجاب دیده میشه و اکثرا هم جوان ها می ایستند و اذیت می کنند. همین طور حوزه ی علمیه هم تو این خیابان وجود داره. یعنی اونجا هم خانم های بی حجاب و هم با حجاب دیده می شند.
خانم دکتر چه نیازی به خودنمایی داره؟ پس اگه اون هم مخالف حجابه ، پس شاید دلیلش دلیلای شما باشه. ولی رو پیشونیش که ننوشته خانم دکتر فلان که. باور کنید جوونا شروع کردن به متلک انداختن و چند تا حرف زشت به این خانم زدند. در حالیکه دخترهایی که داشتن از حوزه برمی گشتند و خوب همگی با حجاب بودند ، هیچی و هیچ کس اذیتشون نکرد. دلیلش هم به نظرم حجابه.
بله با حجاب هم میشه تن فروشی کرد. ولی بی حجاب هم نمیشه از دست این پسرا در امان بود. حتی اگه خانم دکتر باشیو بی نیاز از نگاه!
این که خود چادر لازمه یا نه رو کاری ندارم ولی میدونم حجب و حیا لازمه
البته بگم همیشه علت و معلول درکنار هم قرار داره
این که جامعه به چه سو میره ب خاطر خیلی چیزهاست
این که فقط چادر همه رو از گناه حفظ میکنه به نظرم تفکریه که به زور توی مغز ما کردند.
میتونید برید بیرون و با یه کم جستجوب یبینید که زنان محجبه ایی هستند که به خاطر فقر تن فروشی می کنند .حتی با همان چادری که در سر دارند.
این که خود نفس چادر میتونه همه چیز رو حل کنه غلطه.
باید خیلی چیزها اول درست بشه تا زنان به آرامش برسند.
مطمئن باشید هیچ زنی خواهان این نیست که خود را در معرض دید همه قرار بده.
نفس انسان هیچ وقت اینطور نیست ولی روزگار انسان رو مجبور به خیلی کارها میکنه.
در کل باید اول فقر از جامعه زدوده بشه تا جوانان بتوانند با فراق بال به آرزوهای که در زندگی و برای آینده خود در سر دارند جامعه عمل بپوشانند
بعد از آن مطمئن باشید همگی برای رشد فکر و علم خود تلاش خواهند کرد که با این کار زنان و حتی مردان دیگر در فکر ظاهر نخواهند بود.بلکه در فکر پرورش روان و سطح آگاهی خود خواهند بود.
شاید چادر کمی این خودنمایی کردن رو به صورت موقت کم کند ولی این مثل مسکن عمل میکنه نه درمان.
باید درمان اساسی شود که آن هم نه با زور بلکه با اعتماد سازی درست خواهد شد
خوب آخه اینجا من تنها پسری هستم که دارم از حجاب دفاع می کنم.

فکر میکنم اینجا هم کسی با حجاب به معنای یه اعتقاد فردی که میتونه مثه انتخاب نوع و رنگ لباس باشه.
چیزی که اعتراض بهش تو کامنت ها دیده میشه اینه که نباید کسی رو مجبور کرد که عقیده خاصی داشته باش طرز فکر خاصی داشته باشه لباس خاصی داشته باش!
ما مشکلمون اینه که هی دوس داریم واسه بقیه فک کنیم و این حسو که ما واسشون دلسوز تریم تا خودشونو ارضا کنیم. این نادیده گرفتن گوهر اصلی انسانیت یعنی:
انتخاب هستتش.
و الا یکی خیلی دلش میخواهد از چادر استفاده کنه باید بتونه و برعکسشم هم هم هم:D
سرکارخانوم گیلدخت دقیقا درسته اون مطلب در یک داستان آمده بود و حتما پیداش میکنم و رفرنس میدم ولی ایکاش آوردن مطلب و یلخی حرف نزدن تو تمام کامنتا رعایت بشه فقط یه مثال میارم و بس.من کتاب در دامگه حادثه رو از کانادا خریداری کردم دو بار خوندمش و بعد وقتی مولف گفت برای انتشار تو ایران منع نداره اسکنش کردم و برای اولین بار در سایت های ایرانی این افتخار نصیب من شد که تو کتابناک منتشر بشه.وقتی کسی میگه توی این کتاب به جناب مصدق توهین شده واقعا آتیش میگیرم چون عاشق مصدق هستم و حداقل سه بار مطالعش کردم و این بجز منع خواننده ها از خوندن کتابی به این ارزش که بدون شک از بهترین کتاب های راجع به جریان انقلابه هدفی نداره. از کامنت گذار محترم به طور خصوصی خواهش کردم که رفرنس بده برای این مطلبش و متاسفانه نه تنها رفرنس نداده که باز هم این کامنت ایشون تو سایت هست که بازهم تاکید میکنم هدفش با اطمینان نخوندن این کتاب از سوی خواننده های محترمه. باز هم تشکر از شما
خوب آخه اینجا من تنها پسری هستم که دارم از حجاب دفاع می کنم.
[quote='pyruzbamdad']سرکارخانوم گیلدخت این متن دقیقا از خانوم دانشوره که مال یه داستان کوتاه از ایشونه که متاسفانه اسمش یادم نیست.آقایون که مثل بنده سبیل دارن و از حجاب دفاع میکنن دیگه نوبرانه ی آقایونن.فقط اینجور وقت ها یاد کرامات انسانی میافتن وگرنه در باقی موارد برای بی آبرو کردن یه نفر ورمیدارن تو زندان چادر سرش میکنن و عکس میندازن که شرف یه نفرو خدشه دار کنن.اونجور وقت ها حجاب برای بی آبرو کردنه در باقی موارد برای حفظ سلامت روانی!این کسایی که اسم سلامت روان رو میارن یا نمیدونن اصلا این مقوله چی هست یا برای حفظ منافع هر چیزی رو به هر چیزی ربط میدن فقط تو رو خدا اسم سلامت روان نیارین که تن فروید و یونگ و آدلر تو قبر میلرزه با این استنباط هاتون.[/quote]
کاربر گرامی من تمام مجموعه داستان های کوتاه ایشون رو خوندم ممنون می شم با استناد مطلب تونو بیارین . در ضمن شما خودتون هم مستحضرین که اول باید ببینید نویسنده این متن رو در کجا و برای چه تعبیری در داستان آورده . غالب داستان های کوتاه خانم دانشور تبیین و بررسی محرومیت زنان در دوره شاه پهلوی و تبعیض هایی یه که علیه زنان انجام می شده. نمونه اش رو می تونین در داستان های ( بازار وکیل - انیس - به کی سلام کنم - بی بی شهربانو - صورتخانه و... ) مطالعه کنید . در عموم این داستان ها که در دهه ی 40 و 50 می گذره زنانی چادری در داستان حضور دارن که مورد ظلم قرار گرفتن و این ظلم نه از ناحیه چادر بلکه از نگاه مردسالارانه ای یه که در جامعه نسبت به زنان وجود داره)ممنون از شما .
در ضمن با حفظ احترام برای همه شما که صرفا بحث هامون برای روشنگری اذهانه نه برای خدای ناکرده توهین یا تحمیل یک عقیده، خواهش می کنم مطالب رو با استناد ذکر کنین تا به اصطلاح محکمه پسند باشه . در کامنت های پایین تر بعضی ها اومدن از چادر گفتن و حتی توهین ناپسندیده ای کردن و چادر رو به تشعشعات اتمی و حیوانات ربط دادن . حال اون که نمی دونستن به استناد تاریخ ، چادر پوشش اجداد ما در بین زنان زردشتی بوده و اصلا در اقوام عرب چیزی به نام چادر نبوده و عرب بعد از اسلام چادر رو احتمالا از فرهنگ مثل ایران یا یهود که از چادر برای پوشش استفاده می کردن بهره گرفته. تصدیق می فرمایید که این حرف ها در شان یه اهل کتاب نیست. باز هم ممنون
جناب کازرونی من مخلص شما و تمتم کتابناکی های عزیز هستم اصلن منظورم شما نبودی برای دیدن عکسای بچه های وبلاگ نویس در چادر زنونه هم فقط کافیه یه سرچ کوچولو بفرمایید.بازهم تاکید میکنم گفته های من یه طیف رو در بر میگیره نه شخص
[quote='pyruzbamdad'].فقط اینجور وقت ها یاد کرامات انسانی میافتن وگرنه در باقی موارد برای بی آبرو کردن یه نفر ورمیدارن تو زندان چادر سرش میکنن و عکس میندازن که شرف یه نفرو خدشه دار کنن.اونجور وقت ها حجاب برای بی آبرو کردنه در باقی موارد برای حفظ سلامت روانی[/quote]
خب قدم به قدم. آیا شما سندی از این حرفتون برا متهم کردن من یا یه نفر دیگه دارین؟
سرکارخانوم گیلدخت این متن دقیقا از خانوم دانشوره که مال یه داستان کوتاه از ایشونه که متاسفانه اسمش یادم نیست.آقایون که مثل بنده سبیل دارن و از حجاب دفاع میکنن دیگه نوبرانه ی آقایونن.فقط اینجور وقت ها یاد کرامات انسانی میافتن وگرنه در باقی موارد برای بی آبرو کردن یه نفر ورمیدارن تو زندان چادر سرش میکنن و عکس میندازن که شرف یه نفرو خدشه دار کنن.اونجور وقت ها حجاب برای بی آبرو کردنه در باقی موارد برای حفظ سلامت روانی!این کسایی که اسم سلامت روان رو میارن یا نمیدونن اصلا این مقوله چی هست یا برای حفظ منافع هر چیزی رو به هر چیزی ربط میدن فقط تو رو خدا اسم سلامت روان نیارین که تن فروید و یونگ و آدلر تو قبر میلرزه با این استنباط هاتون.
حجاب و نقش آن در سلامت روان
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک