فلسفه سیاسی آیزایا برلین
امتیاز دهید
آیزایا برلین (۶ ژوئن ۱۹۰۹ – ۵ نوامبر ۱۹۹۷) فیلسوف سیاسی، اندیشهنگار و نظریهپرداز سیاسی و استاد دانشگاه و جستارنویسی بریتانیایی بود. آوازهاش در بیشتر عمر مرهون دفاع از لیبرالیسم، گفتگوهای مهم و درخشان، حمله به تحجر، تعصب و تندروی سیاسی و نوشتههای قابل فهم در زمینهٔ تاریخ اندیشههاست.
او از پرکارترین فیلسوفان سیاسی قرن بیستم است که از او آثار متعددی در زمینههای پژوهشی متنوعی از موسیقی و ادبیات گرفته تا سیاست و شاخههای گوناگون فلسفه بر جای مانده است. اما برجستگی و درخشندگی او در این مسائل متفرق و گوناگون، همهجا به یک اندازه نبوده است. نام آیزایا برلین دهههاست که بیش از هرچیز یادآور پژوهش فلسفی در حوزهٔ اندیشهٔ لیبرال است؛ حوزهای که عرصهٔ نوآوریهای تامل برانگیز و هوشمندانهٔ او در باب فلسفه سیاسی نیز بوده است. او در عین حال از جمله کامیابترین فیلسوفان سیاسی لیبرال در جلب توجه شارحان و ناقدان اندیشهٔ لیبرال به شمار میرود. از این رهگذر میتوان او را در زمرهٔ کمشمار فیلسوفان سیاسی صاحب سبک و جریانساز قرن بیستم دانست.
وحدت موضوعی آثار برلین از تمرکز مستمر او بر آنچه خطای اصلی روشنگری میدانست، ریشه میگرفت: به گمان برلین لغزش اصلی اندیشهٔ روشنگری باور به این بود که حقیقت یکی است و آمال بشر در رویارویی با یکدیگر قرار نمیگیرند. او از ویکو، هردر و رمانتیکهای آلمان این اندیشه را فراگرفته بود که بعضی از اهداف انسانها با هم ناسازگار و بیتناسب است؛ برای مثال: عدالت و رستگاری، یا آزادی و برابری با هم جمع نمیآیند و در علوم انسانی بینشی که بتواند این تناقض را حل کند، وجود ندارد. او نیک گفته است که معرفت نمیتواند ما را از دوراهههای پیش رویمان برهاند. «ما مجبور به انتخاب هستیم و هر انتخابی ممکن است ضایعهای جبران ناپدیر باشد. مدینه فاضله نه تنها تحقق ناپذیر است، که مفهومی ناسامانمند هم هست و تلاش برای ساختن بهشت روی زمین، ناگزیر به جباریت میانجامد. آرمانها و اصول اخلاقی بسیارند اما نهایتی دارند و باید در افق تواناییهای انسان قرار داشته باشند». برلین معتقد بود خودفریبی است اگر باور کنیم برابری میتواند با آزادی در آشتی باشد. کثرتگرایی برلین، لیبرالیسم را از باور سادهلوحانه به پیشرفت و کمالگرایی جدا میکند. او اعتقاد دارد که کمالگرایی در هر نظامی منجر به توتالیتاریسم میشود. برلین اعتقاد دارد انسان نمیتواند به کمال خود برسد، از این رو هیچگاه پیشبینی پذیر نیست. انسان خطاپذیر است، ترکیب پیچیدهای از تضادهاست که برخی را میتوان هماهنگ ساخت و برخی را نه.
بیشتر
او از پرکارترین فیلسوفان سیاسی قرن بیستم است که از او آثار متعددی در زمینههای پژوهشی متنوعی از موسیقی و ادبیات گرفته تا سیاست و شاخههای گوناگون فلسفه بر جای مانده است. اما برجستگی و درخشندگی او در این مسائل متفرق و گوناگون، همهجا به یک اندازه نبوده است. نام آیزایا برلین دهههاست که بیش از هرچیز یادآور پژوهش فلسفی در حوزهٔ اندیشهٔ لیبرال است؛ حوزهای که عرصهٔ نوآوریهای تامل برانگیز و هوشمندانهٔ او در باب فلسفه سیاسی نیز بوده است. او در عین حال از جمله کامیابترین فیلسوفان سیاسی لیبرال در جلب توجه شارحان و ناقدان اندیشهٔ لیبرال به شمار میرود. از این رهگذر میتوان او را در زمرهٔ کمشمار فیلسوفان سیاسی صاحب سبک و جریانساز قرن بیستم دانست.
وحدت موضوعی آثار برلین از تمرکز مستمر او بر آنچه خطای اصلی روشنگری میدانست، ریشه میگرفت: به گمان برلین لغزش اصلی اندیشهٔ روشنگری باور به این بود که حقیقت یکی است و آمال بشر در رویارویی با یکدیگر قرار نمیگیرند. او از ویکو، هردر و رمانتیکهای آلمان این اندیشه را فراگرفته بود که بعضی از اهداف انسانها با هم ناسازگار و بیتناسب است؛ برای مثال: عدالت و رستگاری، یا آزادی و برابری با هم جمع نمیآیند و در علوم انسانی بینشی که بتواند این تناقض را حل کند، وجود ندارد. او نیک گفته است که معرفت نمیتواند ما را از دوراهههای پیش رویمان برهاند. «ما مجبور به انتخاب هستیم و هر انتخابی ممکن است ضایعهای جبران ناپدیر باشد. مدینه فاضله نه تنها تحقق ناپذیر است، که مفهومی ناسامانمند هم هست و تلاش برای ساختن بهشت روی زمین، ناگزیر به جباریت میانجامد. آرمانها و اصول اخلاقی بسیارند اما نهایتی دارند و باید در افق تواناییهای انسان قرار داشته باشند». برلین معتقد بود خودفریبی است اگر باور کنیم برابری میتواند با آزادی در آشتی باشد. کثرتگرایی برلین، لیبرالیسم را از باور سادهلوحانه به پیشرفت و کمالگرایی جدا میکند. او اعتقاد دارد که کمالگرایی در هر نظامی منجر به توتالیتاریسم میشود. برلین اعتقاد دارد انسان نمیتواند به کمال خود برسد، از این رو هیچگاه پیشبینی پذیر نیست. انسان خطاپذیر است، ترکیب پیچیدهای از تضادهاست که برخی را میتوان هماهنگ ساخت و برخی را نه.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی فلسفه سیاسی آیزایا برلین
ولی ایشون همچنان تو ایران موندن و تو این فضای سیاسی بسته دست به کاری تقربا ناممکن زدند
زیاد بادا افرادی همچو ایشان8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)8-)
دوستان نویسنده اشتباه نیست دوستمون درست می گن
جان گری نویسنده ی مردان مریخی و زنان ونوسی ست
و جان نیکولاس گری هم نویسنده این کتاب
در واقع جان گری درسته ولی این یه جان گری دیگست که فیلسوف سیاسی در صورتی که اون یکی روان شناس[/quote]
دوست گرامی...اشتباه دسته بندی شده..از کتابدار محترم خواهشمندم کتاب را به اینجا منتقل کند
جان نیکلاس گری
در واقع جان گری درسته ولی این یه جان گری دیگست که فیلسوف سیاسی در صورتی که اون یکی روان شناس
بله نویشنده اشتباهه!..نویسنده درسته:D:D
[quote='abcd123']نویشنده اشتباهه[/quote]
چطور اشتباهه؟؟ شما فایل کتاب رو هم که دانلود کنید، اسم نویسنده رو نوشته جان گری
خوندنش رو توصیه می کنم