رسته‌ها
من لایحضره الطبیب
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 70 رای
امتیاز دهید
5 / 4.7
با 70 رای
من لایحضره الطبیب کتابی از محمد زکریای رازی که در زمینه پزشکی نوشته شده‌است. نام دیگر کتاب «طب الفقراء» است و رازی آن را برای کسانی که به طبیب دسترسی ندارند، تالیف کرده‌است. آن را در برابر کتاب طب الملوکی که برای شاهان نگاشته شده‌است، دانسته‌اند و این بیان‌گر توجه خاص رازی به فقرا و بیماران ناتوان است. ابن‌ابی اصیبعه می‌گوید: منظور از این کتاب توضیح امراض و ذکر علت آن‌ها است و اینکه امراض را با داروهای موجود در هر مکان ممکن است معالجه کرد.

استقبال از این کتاب موجب شد ابن بابویه ملقب به صدوق از بزرگان شیعه کتابی به نام «من لایحضره الفقیه» تالیف کند. کتاب در سی و شش باب است که تقریباً عموم بیماری‌های وقت را در بر گرفته‌است. رازی در مقدمه کتاب می‌گوید: «مردی دانشمند جلیل‌القدری برای خیر و صلاح مردم از من خواست که رسالهٔ مختصری درباب درمان بیماری با غذا و آشامیدنی‌های موجود در هر مکان که دسترسی به طبیب نیست تالیف کنم. من نیز مسئول او را اجابت و کتاب «من لایحضره الطبیب» را تالیف کردم.»
اولین طبیبی که کتاب «من لایحضره الطبیب» را نوشت، عیسی‌بن ماسه از پزشکان قبل از رازی بوده‌است.
کتاب «من لایحضره الطبیب» توسط دکتر «ابوتراب نفیسی» ترجمه شده و در شهریور ماه 1363 توسط «دفتر جهاد دانشگاهی دانشکده پزشکی دانشگاه تهران» به چاپ رسیده است.

در مورد آثار رازی در لغت‌نامهٔ دهخدا آمده‌است:ابن‌الندیم در کتاب «الفهرست» خود تعداد آثار رازی را یک‌صد و شصت و هفت و ابوریحان بیرونی در کتاب فهرست کتب کتاب در ریاضیات و نجوم، ۷ کتاب در تفسیر و تلخیص و اختصار کتب فلسفی یا طبی دیگران، ۱۷ کتاب در علوم فلسفی و تخمینی، ۶ کتاب در در مافوق الطبیعه، ۱۴ کتاب در الهیات، ۲۲ کتاب در کیمیا، ۲ کتاب در کفریات، ۱۰ کتاب در فنون مختلف که جمعا بالغ بر یک‌صد و هشتاد و چهار مجلد می‌شود و ابن اصیبعه در عیون الانباء فی طبقات الاطباء دویست و سی و هشت کتاب از برای رازی برمی‌شمارد.محمود نجم‌آبادی استاد دانشگاه تهران کتابی به عنوان: مولفات و مصنفات ابوبکر محمدبن زکریای رازی نوشته است. که در سال ۱۳۳۹ به‌وسیله انتشارات دانشگاه تهران چاپ شده است در این کتاب فهرست‌های ارائه شده توسط ابن الندیم و ابوریحان بیرونی و قفطی و ابن اصیبعه با یک‌دیگر تطبیق داده شده‌است و در مجموع دویست و هفتاد و یک کتاب و رساله و مقاله فهرست شده‌است.

الحاوی • الکناش المنصوری • المرشد • من لایحضره الطبیب • کتاب الجدری و الحصبه • دفع مضار الاغذیه • الابدال و ...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
160
آپلود شده توسط:
tajii
tajii
1392/02/13

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی من لایحضره الطبیب

تعداد دیدگاه‌ها:
5
مترجم کتاب مقدماتی به کتب اضافه کرده که شامل اصول طب قدیم ایران و مقایسه با طب جدید بصورت مختصر و مفید هم هست.
[quote='روسو']لینک دانلودش کو پس [/quote]

کتاب تا بررسی و تایید نهایی از جهت حق نشر ، فاقد لینک دریافت می باشد.

ابوبکر محمّد زَکَریای رازی (۲۵۱ ه.ق. – ۳۱۳ ه.ق.) پزشک، فیلسوف و شیمی‌دان ایرانی که آثار ماندگاری در زمینهٔ پزشکی و شیمی و فلسفه نوشته است و به‌عنوان کاشف الکل و جوهر گوگرد (اسید سولفوریک) مشهور است.
به گفته جرج سارتن، پدر تاریخ علم، رازی «بزرگ‌ترین پزشک اسلام و قرون وسطی بود.» این دانشمند ایرانی از آن‌جا که کتاب‌های خود را به زبان عربی می‌نوشت، نزد غربیان به جالینوس عرب نیز مشهور بوده‌است.
به پاس زحمات فراوان رازی در داروسازی روز پنجم شهریورماه (۲۷ اوت)، روز بزرگداشت زکریای رازی شیمی‌دان بزرگ ایرانی و روز داروسازی نام‌گذاری شده است.
نام وی محمد و نام پدرش زکریا و کنیه‌اش ابوبکر است. مورخان شرقی در کتاب‌هایشان او را محمد بن زکریای رازی خوانده‌اند، اما اروپائیان و مورخان غربی از او به نام‌های رازس Rhazes=razes و الرازی Al-Razi در کتاب‌های خود یاد کرده‌اند. به گفته ابوریحان بیرونی وی در شعبان سال ۲۵۱ هجری (۸۶۵ میلادی) در ری زاده شد و دوران کودکی و نوجوانی و جوانی‌اش دراین شهر گذشت. چنین شهرت دارد که در جوانی عود می‌نواخته و گاهی شعر می‌سروده‌است. بعدها به زرگری و سپس به کیمیاگری روی آورد. وی در سنین بالا علم طب را آموخت. بیرونی معتقد است او در ابتدا به کیمیا اشتغال داشته و پس از آن‌ که در این راه چشمش در اثر کار زیاد با مواد تند و تیزبو آسیب دید، برای درمان چشم به پزشکی روی آورد. در کتاب‌های مورخان اسلامی آمده‌است که رازی طب را در بیمارستان بغداد آموخته‌است، در آن زمان بغداد مرکز بزرگ علمی دوران و جانشین دانشگاه جندی شاپور بوده‌است و رازی برای آموختن علم به بغداد سفر کرد و مدتی نامعلوم در آن‌جا اقامت گزید و به تحصیل علم پرداخت و سپس ریاست بیمارستان «معتضدی» را برعهده گرفت. پس از مرگ معتضد خلیفه عباسی، به ری بازگشت و عهده‌دار ریاست بیمارستان ری شد و تا پایان عمر در این شهر به درمان بیماران مشغول بود. رازی در آخر عمرش نابینا شد، درباره علت نابینا شدن او روایت‌های مختلفی وجود دارد، بیرونی سبب کوری رازی را کار مداوم با مواد شیمیایی چون بخار جیوه می‌داند.
رازی در تاریخی بین ۵ شعبان ۳۱۳ ه.ق الی ۳۱۳ ه.ق. در ری وفات یافته‌است. مکان اصلی آرامگاه رازی نامعلوم است.
من لایحضره الطبیب
چنان‌که از نام این کتاب بر می‌آید، برای کسی نوشته شده است که به پزشک دسترسی ندارد. شیخ صدوق که عنوان این کتاب را پسندیده بود، کتابی با نام من لایحضره الفقیه در فقه شیعی نوشته است.
من لایحضره الطبیب
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک