مولوی ، نیچه و اقبال
امتیاز دهید
با وجود تفاوت های اساسی که بین آراء و افکار مولانا و اقبال لاهوری از یک سو و نیچه از سویی دیگر وجود دارد ، به عقیده استاد دکتر محمد بقائی (مترجم کتاب):
«انسان برتر مولانا و اقبال همان انسانی است که نیچه با عنوان «ابرمرد» تصویر میکند. با این تفاوت که در اندیشههای نیچه «خدا» جایی ندارد.»
مشابهت های زیادی میان نیچه و اقبال(که خود مرید مولاناست)به رغم تفاوتهای چند وجود دارد. هر دو فیلسوف، شاعر، دارای ذهن انتقادی، زبان دان و زبان شناس، صادق و بی ریا، بودند. وجوه دیگر اشتراک این دو بزرگ را، مخالفت با افلاطون و تفکر نوافلاطونی، موافقت با شادی و زندگی، دلپذیر دانستن غم ناشی از عشق، انتقاد از تفکرات دینی زمان خود بوده و و هر دو دارای نظرات وسیعی در باب دین، جامعه، اخلاق، انسان آرمانی، زن، علم، خدا، تعلیم و تربیت، جسم و روح دارند. همچنین است سخن گفتن هر دو از موضع قدرت و مکمل دانستن عقل و عشق. نیچه و اقبال هر دو دارای خط فکری مشخصی بوده اند و هر دو مورد بدفهمی و بالمآل بی مهری قرار گرفته اند. ضمن آن که هر دو مبلغ و ستاینده تلاش و پویایی بوده اند، جنگ را در شرایط خاص توصیه می کرده اند، با دموکراسی یا جمهوریت افلاطونی مخالفت داشته اند، و هر دو در قلمرو عقل و عشق به وضع اصلاحات تازه ای پرداخته اند که ناتوانی زبان در بیان اندیشه هایشان را جبران کند، به موسیقی علاقه داشته اند و از کار رسمی و دولتی روی گردان بوده اند.هر دو مشوق ستیهندگی با محیط و مخالف نظر داروین (داروینیسم اجتماعی) بوده اند و هر دو متفکری غوغایی هستند و در خانواده ای مذهبی تربیت یافته بودند.
«انسان برتر مولانا و اقبال همان انسانی است که نیچه با عنوان «ابرمرد» تصویر میکند. با این تفاوت که در اندیشههای نیچه «خدا» جایی ندارد.»
مشابهت های زیادی میان نیچه و اقبال(که خود مرید مولاناست)به رغم تفاوتهای چند وجود دارد. هر دو فیلسوف، شاعر، دارای ذهن انتقادی، زبان دان و زبان شناس، صادق و بی ریا، بودند. وجوه دیگر اشتراک این دو بزرگ را، مخالفت با افلاطون و تفکر نوافلاطونی، موافقت با شادی و زندگی، دلپذیر دانستن غم ناشی از عشق، انتقاد از تفکرات دینی زمان خود بوده و و هر دو دارای نظرات وسیعی در باب دین، جامعه، اخلاق، انسان آرمانی، زن، علم، خدا، تعلیم و تربیت، جسم و روح دارند. همچنین است سخن گفتن هر دو از موضع قدرت و مکمل دانستن عقل و عشق. نیچه و اقبال هر دو دارای خط فکری مشخصی بوده اند و هر دو مورد بدفهمی و بالمآل بی مهری قرار گرفته اند. ضمن آن که هر دو مبلغ و ستاینده تلاش و پویایی بوده اند، جنگ را در شرایط خاص توصیه می کرده اند، با دموکراسی یا جمهوریت افلاطونی مخالفت داشته اند، و هر دو در قلمرو عقل و عشق به وضع اصلاحات تازه ای پرداخته اند که ناتوانی زبان در بیان اندیشه هایشان را جبران کند، به موسیقی علاقه داشته اند و از کار رسمی و دولتی روی گردان بوده اند.هر دو مشوق ستیهندگی با محیط و مخالف نظر داروین (داروینیسم اجتماعی) بوده اند و هر دو متفکری غوغایی هستند و در خانواده ای مذهبی تربیت یافته بودند.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مولوی ، نیچه و اقبال