مشارق الدّراری: شرح تائیه ابن فارض
نویسنده:
سعیدالدین سعید فرغانی
امتیاز دهید
مقدمه، تصحیح و تعلیقات: جلالالدین آشتیانی
[b]تمام مباحث عرفان و اخلاق یا مقدمه رسیدن به محبت خدای متعال است و یا نتیجه آن. قصیده تائیه کبرای ابن فارض بهترین اثر در موضوع عشق الهی است که شرح های متعددی بر آن نوشته شده است.
بیشتر
[b]تمام مباحث عرفان و اخلاق یا مقدمه رسیدن به محبت خدای متعال است و یا نتیجه آن. قصیده تائیه کبرای ابن فارض بهترین اثر در موضوع عشق الهی است که شرح های متعددی بر آن نوشته شده است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مشارق الدّراری: شرح تائیه ابن فارض
عجب نکته ای است متاسفانه در این زمانه نه دیگر شاگرد جایگاه گذشته را دارد و نه استاد ، چه بسا استاد جایگاهش بیشتر حفظ شده اما شاگردی در زمانه ما یک نوع خاری محسوب می شود .
« بین اثری که در مجلس درس مورد بحث قرار گیرد و اثری که بدون بحث و مذاکره به وجود آید، فرق بسیار است »
این صحبت بسیار اموزنده است ، اما متاسفانه این موضوع هم در جامعه ی ما مورد توجه نیست . نگاه بدی که به بحث داریم باعث می شود از بحث و نقد اساسی خودداری کنیم . ادمی زمانی به میزان دانش خود پی می برد که ان را با دیگران به اشتراک بگذارد تا دیگران در مورد ان قضاوت بکنند . و گرنه در انزوای محض هر چیزی میتواند حقیقت مطلق باشد .
اهل حق و حقیقت به این اصل غیر قابل ترید نزد مردم دانا معترف اند که در گلزار معانی و حقایقی که چمن آرای فکر بشر به وجود آورده است هیچ گلی خوشبوتر و دلپذیرتر از گل عرفان نرسته است، واگر در گلهای دیگر نفخه ای از این گل نرسیده باشد، عطری از آنها به مشام نمی آید، اگر چه بسیار بوده و هستند جعل صفتانی که از بوی روحانی و نفخه ربوبی این گل مانند شخص مبتلا به زکام که از عطر گل فرار می نماید مشمئزند.
وقتی که این کتاب را در سایت دیدم واقعا حیرت کردم چون اصلا نمی دونستم همچنین کتابی وجود دارد. 8-)
ابن فارض را بخاطر تعابیر رمزی عاشقانه موجود در اشعارش سلطان العاشقین ملقب کرده اند.
نمونه ای از اشعار ابن فارض که در فراق سرزمین وحی سروده:
1- یا لآئِمًا لامَنی فی حُبِّهِمْ سَفَهًا کُفَّ الْمَلامَ فَلَوْ أحْبَبْتَ لَمْ تَلُمِ
2-وَ حُرْمَةِ الْوَصْلِ وَ الْوِدِّ الْعَتیقِ وَ بِالْـ ـعَهْدِ الْوَثیقِ وَ ما قَدْ کانَ فی الْقِدَمِ
3-ما حُلْتُ عَنْهُمْ بِسُلْوانٍ وَ لا بَدَلٍ لَیْسَ التَّبَدُّلُ وَ السُّلْوانُ مِنْ شِیَم
4-رُدّوا الرُّقادَ لِجَفْنی عَلَّ طَیْفَکُمُ بِمَضْجَعی زآئِرٌ فی غَفْلَةِ الْحُلُمِ
ترجمه:
1ـ ای کسیکه در محبّت و عشق آنها مرا از روی جهل و سفاهت ملامت مینمائی، دست از ملامتت بردار! چرا که اگر تو هم عاشق میشدی ملامت نمینمودی!
2 ـ سوگند به احترام آن وصل و محبّت کهنه و دیرین! و سوگند به پیمان وثیق و اکید! و به آنچه را که میان ما در قدیمالزّمان برقرار بوده است!
3 ـ من از ایشان به چیز دیگری نمیتوانم خود را مشغول کنم، به چیزی که موجب آرامش شود و به چیزی که بَدَل ایشان قرار گیرد. به علّت آنکه بدل گرفتن غیر و آرامش یافتن به امر دیگری، از صفت و شیمۀ من نمیباشد.
4 ـ (من که در فراق شما هیچگاه خواب ندارم و چشم بر هم ننهادهام،
اینک از شما تقاضا دارم تا لحظهای) خواب را به پلکهای چشمانم برگردانید؛ به امید آنکه شاید در رختخوابم در غفلت و بیهوشی خواب، رویا و خواب شما به دیدارم آید.
.............................
برای شناخت بیشتر این عاشق شیدا، مقاله ابن فارض شاعر حب الهی مفید است:
لینک
برای مقایسه ابن فارض و حافظ،خواندن مقاله مضامین مشترک میان حافظ و ابن فارض را توصیه میکنم:
لینک