ترجمه الغدیر - جلد 1 تا 7
نویسنده:
علامه امینی
مترجم:
محمدتقی واحدی
امتیاز دهید
مباحث جلد اول الغدیر
در این جلد علامه به داستان غدیر، بررسی سند حدیث غدیر، آیات مربوط به حدیث غدیر که عبارتند از: آیه تبلیغ (مائده/16)، آیه اکمال (مائده/ 3)، آیه سألَ سائل (معارج/1-3) و بررسی دلالت حدیث غدیر پرداخته است.
مباحث جلد دوم الغدیر
در این جلد ابتدا اهمیت و چگونگی شعر در دنیای اسلام مورد بحث قرار گرفته است. از این جلد تا انتهای کتاب به ذکر غدیریههایی(3) که توسط شاعران به زبان عربی سروده شده پرداخته شده است. علامه ذیل هر غدیریه به شرح حال غدیریه سرا پرداخته و اگر چنانچه در غدیریه و یا در دیگر اشعار غدیریه سرای مورد نظر، اشاراتی نسبت به مناقب امیرالمومنین و سایر اهلبیت علیهم السلام شده باشد منابع روایی اثبات آن مناقب را ذکر کردهاند. در این جلد غدیریههای قرن اول و دوم مورد بررسی قرار گرفته است. که غدیریه حضرت علی علیه السلام نیز در این جلد درج گردیده است. یکی از غدیریه سراهای این دوره عمرو عاص است که علامه به تفصیل در مورد حیات وی بحث کرده است.
مباحث جلد سوم الغدیر
در این جلد نیز غدیریههای مربوط به قرون سوم و چهارم درج گردیده است. شایان ذکر میباشد که غدیریهها صرفا مختص به مسلمانان نیست بلکه برخی شاعران مسیحی نیز غدیریه سرودهاند که در این جلد از کتاب آمده است. آنچه که از غدیریههای مسیحیان استفاده میشود اینست که جامعه مسیحیت نیز از فرمایشات پیامبر صلوات الله علیه در غدیر خم چیزی جز ولایت و امامت حضرت علی علیه السلام استنباط نکردهاند.
در این کتاب در مورد نخستین مسلمان سخن به میان آمده که علامه به تفصیل احادیث مربوط به این مسئله را در الغدیر درج نموده است.
مبحثی دیگر که در این جلد مطرح شده افتراها و تهمتهایی است که اهل تسنن به شیعه زدهاند و علامه به آنها پاسخ دادهاند. و نیز 16 کتاب که در آنها به شیعه افتراهای نامربوط زدهاند؛ معرفی شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
مباحث جلد چهارم الغدیر
در این جلد غدیریههای قرون چهار، پنجم و ششم مورد بررسی قرار گرفته است. غدیریه سرایان این دوره 31 نفر میباشند. درباره شرح حال این 31 نفر که از علما و شعرای برجسته هستند؛ به طور مبسوط در این جلد بحث شده و خصوصا میزان توانایی ادبی آنها مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. در واقع، روح حاکم بر این جلد، شعر و ادب است. در میان غدیریه سرایان این دوره، چهرههای برجستهای نظیر شریف رضی، سید مرتضی و خطیب خوارزمی دیده میشود.
از مهمترین نکات قابل توجه اینست که علامه امینی بر خلاف اکثریت علما، به صورت کانالیزه مطالعه نمیکردند و در مورد موضوع تحقیقی خود تنها به متون رشتهای خاص مراجعه نمینمودند. بلکه به تمامی منابع مطبوع و مخطوط موجود که به آن موضوع خاص پرداخته بودند رجوع نموده و در تحلیلهای علمی خود از همگی آنها استفاده میکردند.غدیریههای مربوط به اواخر قرن ششم تا اواخر قرن هفتم در این جلد نقل گردیده است. غدیریه سرایان این دوره 12 نفر میباشند. قابل توجه است که در غدیریهها به برخی از مناقب و فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام نیز اشاره شده است که علامه امینی آن مناقب را ذکر و مورد بررسی قرار داده است. از جمله مناقب حضرت، حدیث ردّ الشمس میباشد که این داستان در این جلد بررسی شده است. و نیز در باب جعل احادیث در خصوص خلافت خلفای غاصب نیز به صورت مشروح، سخن به میان آمده است.
علامه امینی در اثبات مناقب ائمه هدی صلوات الله علیهم، تحقیقات عمیق و گسترده خود را در چند مرحله ارائه کرده است.
مبحث مهم دیگری را که علامه در این جلد به آن پرداختهاند مبحث جعل احادیثی در خصوص خلافت خلفای غاصب است. روایان دروغگو و کذاب برای این که انحراف از امامت حضرت علی علیه السلام را توجیه کنند به ساختن اکاذیب متوسل شدند و در مقابل هر یک از احادیث در منقبت امیرالمومنین علی علیه السلام، حدیثی را برای خلفا جعل کردهاند.
البته جعل حدیث تنها به خلفا ختم نشد و پس از آن در مورد ابوحنیفه، شافعی، مالک و احمدبن حنبل هم رواج یافت و در مورد ایشان نیز احادیثی جعل گردید.
مباحث جلد پنجم الغدیر
در جلد پنجم الغدیر نام 700 راوی از بزرگان اهل تسنن ذکر شده است که همگی آنها کذاب بودهاند. روایات و احادیثی که این 700 نفر ساختهاند در تمامی کتب اهل تسنن پراکنده است. شایان ذکر است که تنها 43 نفر از این 700 راوی، تعداد 408684 حدیث ساختهاند.
مباحث جلد ششم الغدیر
غدیریههای هفت تن از غدیریه سرایان سده هشتم، با شرح و بررسی در این جلد نقل گردیده است.
گفته شد که جعل کنندگان حدیث، در مقابل مناقب حضرت علی علیه السلام، مناقب و فضائلی برای خلفاء جعل میکردند. یکی از مناقب امیرالمومنین علی علیه السلام اعلمیت ایشان است که حدیث سازان برای خلیفه دوم احادیثی در باب علمش جعل نمودهاند و علامه امینی 200 نمونه از این احادیث را در کتاب الغدیر ثبت کرده که 100 مورد آن در جلد ششم درج شده است.
مباحث جلد هفتم الغدیر
غدیریههای سه غدیریه سرا در جلد هفتم الغدیر آمده است. این غدیریهها متعلق به سده نهم ه. ق میباشد. در این جلد نیز علامه جدای از ذکر غدیریهها، به فسادها و کارهای ناپسند و خلقیات منکر و زشت خلیفه اول که تحت عنوان ملکات نفسانی!!! مطرح شده به طور مفصل توضیح داده است . چرا که اهل تسنن برای او داشتن ملکات نفسانی را مطرح کردهاند و علامه معنای ملکات نفسانی را بیان کرده است.
بیشتر
در این جلد علامه به داستان غدیر، بررسی سند حدیث غدیر، آیات مربوط به حدیث غدیر که عبارتند از: آیه تبلیغ (مائده/16)، آیه اکمال (مائده/ 3)، آیه سألَ سائل (معارج/1-3) و بررسی دلالت حدیث غدیر پرداخته است.
مباحث جلد دوم الغدیر
در این جلد ابتدا اهمیت و چگونگی شعر در دنیای اسلام مورد بحث قرار گرفته است. از این جلد تا انتهای کتاب به ذکر غدیریههایی(3) که توسط شاعران به زبان عربی سروده شده پرداخته شده است. علامه ذیل هر غدیریه به شرح حال غدیریه سرا پرداخته و اگر چنانچه در غدیریه و یا در دیگر اشعار غدیریه سرای مورد نظر، اشاراتی نسبت به مناقب امیرالمومنین و سایر اهلبیت علیهم السلام شده باشد منابع روایی اثبات آن مناقب را ذکر کردهاند. در این جلد غدیریههای قرن اول و دوم مورد بررسی قرار گرفته است. که غدیریه حضرت علی علیه السلام نیز در این جلد درج گردیده است. یکی از غدیریه سراهای این دوره عمرو عاص است که علامه به تفصیل در مورد حیات وی بحث کرده است.
مباحث جلد سوم الغدیر
در این جلد نیز غدیریههای مربوط به قرون سوم و چهارم درج گردیده است. شایان ذکر میباشد که غدیریهها صرفا مختص به مسلمانان نیست بلکه برخی شاعران مسیحی نیز غدیریه سرودهاند که در این جلد از کتاب آمده است. آنچه که از غدیریههای مسیحیان استفاده میشود اینست که جامعه مسیحیت نیز از فرمایشات پیامبر صلوات الله علیه در غدیر خم چیزی جز ولایت و امامت حضرت علی علیه السلام استنباط نکردهاند.
در این کتاب در مورد نخستین مسلمان سخن به میان آمده که علامه به تفصیل احادیث مربوط به این مسئله را در الغدیر درج نموده است.
مبحثی دیگر که در این جلد مطرح شده افتراها و تهمتهایی است که اهل تسنن به شیعه زدهاند و علامه به آنها پاسخ دادهاند. و نیز 16 کتاب که در آنها به شیعه افتراهای نامربوط زدهاند؛ معرفی شده و مورد نقد و بررسی قرار گرفته است.
مباحث جلد چهارم الغدیر
در این جلد غدیریههای قرون چهار، پنجم و ششم مورد بررسی قرار گرفته است. غدیریه سرایان این دوره 31 نفر میباشند. درباره شرح حال این 31 نفر که از علما و شعرای برجسته هستند؛ به طور مبسوط در این جلد بحث شده و خصوصا میزان توانایی ادبی آنها مورد بررسی دقیق قرار گرفته است. در واقع، روح حاکم بر این جلد، شعر و ادب است. در میان غدیریه سرایان این دوره، چهرههای برجستهای نظیر شریف رضی، سید مرتضی و خطیب خوارزمی دیده میشود.
از مهمترین نکات قابل توجه اینست که علامه امینی بر خلاف اکثریت علما، به صورت کانالیزه مطالعه نمیکردند و در مورد موضوع تحقیقی خود تنها به متون رشتهای خاص مراجعه نمینمودند. بلکه به تمامی منابع مطبوع و مخطوط موجود که به آن موضوع خاص پرداخته بودند رجوع نموده و در تحلیلهای علمی خود از همگی آنها استفاده میکردند.غدیریههای مربوط به اواخر قرن ششم تا اواخر قرن هفتم در این جلد نقل گردیده است. غدیریه سرایان این دوره 12 نفر میباشند. قابل توجه است که در غدیریهها به برخی از مناقب و فضائل امیرالمومنین علی علیه السلام نیز اشاره شده است که علامه امینی آن مناقب را ذکر و مورد بررسی قرار داده است. از جمله مناقب حضرت، حدیث ردّ الشمس میباشد که این داستان در این جلد بررسی شده است. و نیز در باب جعل احادیث در خصوص خلافت خلفای غاصب نیز به صورت مشروح، سخن به میان آمده است.
علامه امینی در اثبات مناقب ائمه هدی صلوات الله علیهم، تحقیقات عمیق و گسترده خود را در چند مرحله ارائه کرده است.
مبحث مهم دیگری را که علامه در این جلد به آن پرداختهاند مبحث جعل احادیثی در خصوص خلافت خلفای غاصب است. روایان دروغگو و کذاب برای این که انحراف از امامت حضرت علی علیه السلام را توجیه کنند به ساختن اکاذیب متوسل شدند و در مقابل هر یک از احادیث در منقبت امیرالمومنین علی علیه السلام، حدیثی را برای خلفا جعل کردهاند.
البته جعل حدیث تنها به خلفا ختم نشد و پس از آن در مورد ابوحنیفه، شافعی، مالک و احمدبن حنبل هم رواج یافت و در مورد ایشان نیز احادیثی جعل گردید.
مباحث جلد پنجم الغدیر
در جلد پنجم الغدیر نام 700 راوی از بزرگان اهل تسنن ذکر شده است که همگی آنها کذاب بودهاند. روایات و احادیثی که این 700 نفر ساختهاند در تمامی کتب اهل تسنن پراکنده است. شایان ذکر است که تنها 43 نفر از این 700 راوی، تعداد 408684 حدیث ساختهاند.
مباحث جلد ششم الغدیر
غدیریههای هفت تن از غدیریه سرایان سده هشتم، با شرح و بررسی در این جلد نقل گردیده است.
گفته شد که جعل کنندگان حدیث، در مقابل مناقب حضرت علی علیه السلام، مناقب و فضائلی برای خلفاء جعل میکردند. یکی از مناقب امیرالمومنین علی علیه السلام اعلمیت ایشان است که حدیث سازان برای خلیفه دوم احادیثی در باب علمش جعل نمودهاند و علامه امینی 200 نمونه از این احادیث را در کتاب الغدیر ثبت کرده که 100 مورد آن در جلد ششم درج شده است.
مباحث جلد هفتم الغدیر
غدیریههای سه غدیریه سرا در جلد هفتم الغدیر آمده است. این غدیریهها متعلق به سده نهم ه. ق میباشد. در این جلد نیز علامه جدای از ذکر غدیریهها، به فسادها و کارهای ناپسند و خلقیات منکر و زشت خلیفه اول که تحت عنوان ملکات نفسانی!!! مطرح شده به طور مفصل توضیح داده است . چرا که اهل تسنن برای او داشتن ملکات نفسانی را مطرح کردهاند و علامه معنای ملکات نفسانی را بیان کرده است.
آپلود شده توسط:
poorfar
1392/01/23
دیدگاههای کتاب الکترونیکی ترجمه الغدیر - جلد 1 تا 7
کوه است علی که استوار است و گران
من رود ندیده ام چنین پابرجا
من کوه ندیده ام چنین در جریان
میلاد عرفان پور
.
آیا امکان دانلود این کتاب هست؟ ممنون میشم اگه راهنماییم کنید
- اى همسر دخت محمد اگر گوهر وجودت نبود، فاطمه به خانه شوهر نمى رفت.
- اى ریشه خاندان احمد اگر تو نبودى، از احمد مرسل نسلى بجا نمى ماند.
- پیامبر خدا که شهر علم و به هر گونه کمال آراسته بود، دروازه طلائى آن شهر توئى...
گفتم: آنکه براى اسلام بهترین یاور بود.
گفت: سوره " هل اتى " که نازل شد چه کسى تشریف یافت؟
گفتم: آنکه عطا بخشش از همه فزون بود.
گفت: دست که در رکوع نماز با انگشترى به سوى سائل دراز گردید؟
گفتم: دست کسى که محکمتر نیزه به سینه دشمنان کوبید.
گفت: پس آن که آتش دوزخ را تقسیم کند کیست؟
گفتم: آن که شرار اندیشه اش، از شعله آتش گیراتر است. گفت: رسول پاک مطهر،در مباهله که را همراه برد؟
گفتم: آن که در سفر و حضر همسنگ و همتاى او بود.
گفت: پس چه کسى از میان امت شبیه هرون بود؟
گفتم: آن که در آشوب و فتن نلغزید و از پاى نماند.
گفت: پس شهر علم را چه کسى در بود؟
گفتم: آن که نیازمند دانشش بودند و خود نیازمند نبود.
گفت: قاتل " ناکثین " بیعت شکن که بود؟
گفتم: جنگ جمل پرده گشاى این راز است.
گفت: با " قاسطین " بیدادگر که نبرد کرد؟
گفتم: دشت صفین را بنگر که صحنه عمل بود.
گفت: " مارقین از دین " را چه کس تیغ بر سر کوفت؟
گفتم: روز نهروان معنى آن آشکار گشت.
گفت: به روز رستاخیز، شرافت حوض کوثر از کیست؟
گفتم: آنکه خاندانش شریفیترین خاندانهاست.
گفت: پس " لواى حمد" را که بر دوش خواهد کشید؟
گفتم: همان که از نبرد نهراسید.
- گفت: تمام این مزایا در یک نفر جمع بود؟
گفتم: آرى در یک نفر.
- گفت: کیست؟ نامش بر گو
گفتم: امیر المومنین على.
از جمله آیات کریمه: قول خداى تعالى است در سوره مائده:
یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک، فان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس.
این آیه شریفه روز هجدهم ذى الحجه سال حجه الوداع "دهم از هجرت" نازل شد، پس از آنکه پیغمبر گرامى صلى الله علیه و آله و بزرگوار به غدیرخم رسید جبرئیل در ساعت پنجم از روز مذکور بر آن جناب فرود آمد و گفت: یا محمد صلى الله علیه و آله همانا خداى متعال به تو درود می فرستد و می فرماید: " اى فرستاده خدا، ابلاغ کن آنچه را "که درباره على علیه السلام" از جانب پروردگارت به تو نازل شد، و اگر این امر را اجرا ننمائى، رسالت خود را انجام نداده اى... " تا آخر آیه، در این موقع پیشروان آن کاروان عظیم که تعداد آنها یکصد هزار یا بیشتر بود نزدیک جحفه رسیده بودند پیغمبر صلى الله علیه و آله امر فرمود آنها را که از آن نقطه پیشروى کرده اند برگردانند و آنها را که عقب بودند در جاى خود متوقف سازند تا على علیه السلام را در میان آن گروه آشکار سازد و آنچه را که خداوند متعال درباره او نازل فرموده به انها ابلاغ فرماید، و "جبرئیل" آن جناب را آگاه ساخت، که خداوند او را "از کید بدخواهان" نگاهدارى فرموده... با سپاس
علامه امینی روحت شاد
علامه امینی میفرمودند که موضوع "زیارات" و "ادعیه" بدان گونه که در مکتب تشیع مطرح شده در هیچ دین و مذهبی طرح نگردیده است. و اگر کسی با این زیارات و ادعیه مانوس بشود و متوجه باشد که چه میخواند و فلسفه و حکمتش را بداند، این فرد، شیعه بیسوادی نمیشود. ایشان میگفتند کسی که زیارت جامعه کبیره را بخواند و بداند که چه میگوید این فرد، شیعه بیسواد نیست. چرا که میفهمد دین یعنی چه.
خستگیها و تحمل رنجهای علامه امینی در راه اعتلای دین اسلام و مذهب تشیع و تحصیل و تدریس معارف اهلبیت علیهم السلام در ظهر روز جمعه 12 تیر ماه 1349ه. ش (28 ربیع الثانی 1390ه .ق) به پایان رسید و صاحب الغدیر، آن پیر فرزانه و پر مایه، پس از 68 سال تلاش و کوشش، به دیدار یار شتافت تا از دست صاحب غدیر و از چشمه زلال کوثر بیاشامد و غبار خستگی را از تن بزداید. او رفت اما الغدیر وی چراغ خانه دلهای با صفا و مشعل هدایت امت تا طلوع خورشید ولایت شد.
آخرین سخنانی که در لحظههای آخر زندگی بر لبان آن مرد بزرگ جاری شد، این بود:
"اللهم هذه سکرات الموت قد حلّت فاقبل الیّ بوجهک الکریم، و اعنّی علی نفسی بما تعین به الصالحین علی انفسهم ... "؛ «خداوندا! این سکرات مرگ است که به سویم میآید.
پس به سوی من نظری کن و مرا با آن چه صالحان را کمک میکنی، کمک نما.»
"امیر" مرگ چنین شهسوار عرصه علم
نه مرگ یک تن ، بل مرگ یک جماعت بود
چنین مصیبت عظمی، نبود دانش را
اگر دریغ و آسف بود ، اگر مصیبت بود
ز فیض بحر ولایت غریق رحمت باد
که خود ز بحر ولایت ، «غدیر » رحمت بود
( بخشی از قصیده مرحوم سید کریم امیری فیروزکوهی که در رثای علامه امینی سروده است)
کتابی بس گرانقدر را آپلود کرده ای