عبور از خاتمی
درباره:
سید محمد خاتمی
امتیاز دهید
نویسنده: جمعی از نویسندگان
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
آپلود شده توسط:
poorfar
1392/01/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی
عجب!!
تا جایی که من می دونم دیشب چند تا از بچه های کتابناک تا صبح بیدار بودند و از رای ها صیانت می کردند!!:-(
فسقلی عزیز، بهتون تبریک می گم اما واقعا امیدوارم که زیاد به این شخص دل نبسته باشید چون همون طور که خودتون گفتید
تو این مقطع زمانی، امید، چیزه خطرناکیه برای از دست دادن...خسته هم نباشید برای نگهبانی دیشبتون!!;-)
کی گفته اینو؟! ترکیه رو نمی بینی؟! مگه "رای ما رو پس بدید" نبود که ختم شد به.... (نمی تونم بنویسمش که، می تونم؟!)
منم تبریک می گم به اون تقریبا سی درصد عزلت نشین;-)
من فقط جواب قسمتی از یه کامنت را دادم همون جور که شما حق دارین جواب کامنت دیگران رو بدین و واقعا نمیدونم چه حرف بدی زدم که باعث ناراحتی شما شده؟؟؟
ضمنا در مورد برادر حسین هم بگم که مطمئن باشید شما مورد نظرم نبودین و کلی گفتم.البته رد نمیکنم که احتمالا شما هم جزیی از این کل بوده باشین.حتی خود من هم جزیی از اون کل هستم. چرا اینقدر زود رنج؟؟؟
بهترین انسان ها کسانی اند که به سخنان مختلف گوش فرا دهند و بهترین را برگزینند.مطمئن باشین من هم بیرنگم. نه بنفش نه قرمز نه آبی ... نه هر رنگ دیگه ای. شما حق دارید مخالف یا موافق نظر بنده باشین وجود اختلاف نظر نباید باعث تکدر از همدیگه بشه برادر عزیز.
هرچند هرچه در کامنتهام نگاه میکنم توهینی نمی بینم اما اگر ناخواسته از کامنت من توهینی برداشت کردین معذرت میخوام.
ضمن تبریک به همه طرفداران روحانی و شرکت کنندگان در انتخابات
از روزهای پیش از انتخابات همه این بحث را کم و بیش خانده ام. رای دادن یا رای ندادن؟ رای در سطل زباله؟ مسوولیت داشتن در برابر فجایع 88 و سایه شبه کودتا و ...
1- من به این عقیده خود اعتقاد بیشتری پیدا کرده ام که رای دادن به روحانی کار درستی بود زیرا باید بدانیم که مسیر دست یابی به دموکراسی راه طولانی و پیچیده ای است که حتی کشورهای فرانسه و انگلستان هم در طول 100 سال و بیشتر آن را طی کرده اند و ما نیز سالیان طولانی در مسیر دموکراسی خاهی تلاش کرده ایم همچنان ادامه خاهیم داد. درست است که در سال های 20 تا 32 راه زیادی طی کرده بودیم اما خودکامگی پهلوی دوم و دخالت او در جریان روند رو به رشد احزاب، سرکوب بخش های مهمی از جامعه مدنی و انحلال احزاب و ایجاد حزب های فرمایشی و ساختن زندان های مخوف سیاسی در این روند اخلال ایجاد کرد و با ایجاد انقلاب اسلامی و کناره گیری دولت موقت، و جنگ تحمیلی پارادایم تغییر یافت (یعنی صورت مساله تا اندازه ای کم رنگ شد) و با حضور خاتمی دوباره در مسیر پیگیری تلاش های دموکراسی خاهی قرار گرفتیم.
2- اقدامات کوی دانشگاه و هر پروژه هر 5 روز یک بحران در دوره خاتمی و اوج آن انتخابات 88 نشان دهنده مقابله با جریان دموکراسی خاهی از سوی جناح های سنتی موجود در ایران بوده که حتی قبل از انقلاب نیز با ترور کسروی و رزم آرا و ... اقدامات دیگر چهره نمایانده بودند و با انقلاب جایگاه انان مستحکم شده بود و هنوز هم بخش مهمی از امکانات سیاسی و اقتصادی را در اختیار دارند.
3- چهار سال صبوری و شرکت گسترده در انتخابات 92 لازم بود تا با اسناد و مدارک مشخص شود که رای 22 میلیونی به احمدی نژاد رویایی بیش نبود و جناح راست با حضور همه نیروهایش حدود 12 میلیون رای دارد و موسوی که نتیجه انتخابات را نمی پذیرفت بر حق بود و امروز باید از او عذرخاهی کنند و این نیز یک پیروزی تاریخی برای جریان دموکراسی خاهی ملت ایزان است چرا که 18 میلیون رای روحانی و 12 میلیون رای دیگران نشان دهنده نیروهای اجتماعی موثر در بدنه جامعه مدنی ایران و معیاری برای ارزیابی های آینده است و رای 20 میلیونی خاتمی استثنایی بود که دستیابی به آن چندان آسان نیست.
4- در مورد ایجاد جنگ داخلی یا شبه کودتا و ... : شبه کودتا یک اصطلاح تعریف نشده و روزنامه ای است و حرف زدن از آن بیشتر دارای ارزش عاطفی است ولی در مورد کودتا باید بگویم که جناح راست به ان دست نمی زند زیرا بروز هر گونه جنگ داخلی نشان خاهد داد که اسلام سنتی برای اداره جامعه ناتوان است و سنتگرایان نیز دیگر محملی برای تکیه بر ان در معادلات سیاسی داخل نخاهند داشت و جامعه به سوی سکولاریزم حرکت خاهد کرد و بنابراین سنتگرایان هرگز راضی با آن نیستند. و البته خطر حمله خارجی را نیز در پی خاهد داشت که نتیجه همان است.
از اینکه مصدع اوقات خانندگان فرهیخته شدم از آنان سپاسگزاری می کنم.
ان شاء الله آقای روحانی به وعده هاشون عمل میکنن و آرامش رو به کشور ما برمی گردونن:x
امیدوارم کسی از انتخاب ایشون غمگین و دلشکسته نباشه (مثل چهار سال پیشِ خودِ من) و همه ما ایشون رو رئیس جمهور خودمون بدونیم
و از خدا میخوام کمک کنه که این اتفاق میمون آغاز تحولات مثبت در کشورمون باشه:x
همیشه اونایی که رای میدن یه توجیهی برای این کارهاشون دارن.
قبل از انتخابات توجیه میکنن:
« چاره ای نداریم انتخاب بین بد و بدتره » !!!!!!!
بعد از انتخابات توجیه میکنن:
« ما میدونیم این فرد مورد نظر ما مملکت رو گل و سنبل نمیکنه ولی به همون تغییرات نسبیش هم راضیم » !!!!!!!!!!!
اینقدر به پدارن خودمون حمله میکنیم که نتونستن راه رو از چاه تشخیص بدن باز صد رحمت به اونا ما که فرق بین جاده خاکی و آسفالتم نمیتونیم تشخیص بدیم !!!!!!
در همین سایت بنده بیش از ده بار در باره ی نتایج مسخره و فاجعه بار تمام انقلابهای کارگری و به قول شما شورش های سیب زمینی، داد سخن داده ام(.و البته اکثر آن نظراتم هم حذف شده اند!)...منظور اصلی چیزدیگری بود...ولی به قول ملا: دانه معنی بگیرد مرد عقل...
دوست گرامی...ممنون که به صورت محترمانه! بنده را همسنگ برادر حسین(...) قرار دادید!...خوشبختانه آستانه تحمل دوستان اصلاح طلب حکومتی بنفش از همین روز اول برایم آشکار شد ...
...
پس از ناظر محترم خواهشمندم نظر قبلی و ایضا این نظر بنده را پس از چند دقیقه حذف کنند! چون در حال حاضر مطلقا حوصله توهین های دوستان خوشفکرمان! را ندارم...ممنون میشوم...
دوست عزیز حرف من هم همینه. اگه یه بار دیگه با آرامش کامنتم رو بخونید متوجه میشید. حرف اینه که اکثریت باید به خاطر دلایل واقعی دنبال تغییر باشن(آیا واقعا در حال حاضر اکثریت اینجوری ان؟؟ یا راهکارهای ما توسط اکثریت قابل پذیرشه؟؟) نه دلایلی که به سادگی میشه رفعشون کرد.یعنی برنامه ریزی بر مبنای موضوعات ساده و دنبال نتیجه بودن از این موضوعات ،فقط باعث شکسته و لاغیر.
در مورد رای دادن و ندادن هم قبلا گفتم به نگاه ما بستگی داره و نمیخوام که در موردش از دید درست یا غلط بحث کنم.
اما یه چیز رو میدونم و اون اینه که آدمی به امید زنده ست البته باید به این امید همت و پشتکار رو هم اضافه کرد. صد البته امید بدون پشتکار معلوم نیست به چه نتیجه ای ختم بشه اما امیدی که با تلاش همراه باشه احتمال به نتیجه رسیدنش خیلی زیاده
قاصدک هان! چه خبر آوردی
از کجا وز که خبر آوردی
خوش خبر باشی اما .. اما
گرد بام و در من بی ثمر می گردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری
نه ز دیار و دیاری
باری
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک در دل من
همه کورند و کرند
دست بردار از این در وطن خویش غریب
بنده هم به مردم کشورم تبریک میگم. بنظرم جناب روحانی از بقیّه خیلی بهتر بود هر چند من که امید چندانی به "فردای بهتر" ندارم. (لااقل نه به این زودی.)
در آینده نزدیک در زیر همین کتاب همگی در مورد موضوع مهمی صحبت خواهیم کرد اینکه :
مخالف کیست و چه معنایی دارد ؟
مخالفت چیست و چه راههایی دارد ؟
یعنی به نظرت ما اینقدر از موضوع پرتیم که بخاطر چند تا سیب زمینی بریزیم بیرون ؟
باید در اینجا روشن کنیم ببینیم سکوت در این مرحله چه معنایی داشته است .
ای کاش همین امروز میتوانستید 4 سال بعد را ببینید .
تا بعد .