عبور از خاتمی

بله اینها که به ما ظلم میکنن همین مردم خودمونن.عیب از خودمونه،اگه هرکسی خودشو اصلاح کنه جامعه اصلاح میشه.متأسفانه همه اینو قبول دارن البته فقط تو تئوری!اگه این نظام رو هم از بین ببریم و کسای دیگه قدرت رو به دست بگیرن فکر میکنین تغییری تو اوضاع ایجاد میشه؟نه.فقط اسم حاکمان عوض میشه.چیزی که باید عوض بشه حکومت نیست طرز فکر اقتدار طلبانه و زورگویانه س.میشد تو همین حکومت عدالت واقعی رو اجرا کرد و مردم رو آزاد گذاشت.مشکل اینه که هرگروهی تصور میکنه خودش برحقه و باید عقیده اش رو به زور به بقیه مردم تحمیل کنه.
حرفهاتون رو قبول دارم ولی نتیجه گیریتون رو نه!
این مشکلات هست ولی راهش ریختن تو خیابون نیست.

کسی منکر مشکلات فرهنگی جامعه ما نیست. اما مسایلی که عنوان کردم، ربطی به مردم ندارد. این تبعیض ها و بی عدالتی ها به شکل کاملا سیستماتیک و از بالا بر جامعه تحمیل شده است. مقصر فقدان آب آشامیدنی و امکانات اولیه زندگی در مناطق محروم مردم هستند یا حاکمیت؟ مسئول تخریب مساجد اهل تسنن و خانقاه های دراویش مردم هستند یا حاکمیت؟ مقصر بازداشت و آزار مسیحیان یا محروم نمودن بهاییان از حقوق شهروندی خود چه کسی است؟ حاكميت يا مردم؟ آیا غیر از این است که همین مردم، پیش از انقلاب با وجود همه تنوعات قومی و فرهنگی و اختلاف عقاید مذهبی و سیاسی در صلح و آرامش کنار هم زندگی می کردند؟ آیا مسبب تشدید اختلافات قومی و تبعیض های مذهبی حاکمیت است یا مردم؟
دوست گرامی من، تنها راه گذار از این شرایط نابسامان، ایجاد تحولات اساسی و بنیادین در ساختار قدرت است. آیا گمان می کنید با شرایط فعلی و در چارچوب قانون اساسی موجود، یک رییس‌جمهور حتی اگر خودش هم واقعا بخواهد و نیت خوبی هم داشته باشد (که من این ویژگی‌ها را در آقای روحانی نمی بینم. شاید من بدبین هستم!) می تواند شرایط را تغییر دهد؟ اصلا اجازه ورود به بسیاری از مسایل را به او خواهند داد؟ جمهوری اسلامی سالها برای پیشبرد فعالیت های اتمی اش با جهان غرب مبارزه کرده و در این راه بسیاری از تحریم ها و تهدیدها را به جان خریده است. آیا با آمدن آقای روحانی قرار است این فعالیت ها تعلیق گردد؟ چون همه ما می دانیم تنها راه برداشتن تحریم ها فقط همین است: توقف فعالیت‌های هسته ای. چرا که از دیدگاه غرب، جمهوری اسلامی تا همین جای کار هم بیش از اندازه لازم فعالیت هسته ای داشته است! در خصوص سیاست خارجی هم رییس جمهور و وزیر خارجه اش (که به اعتقاد بسیاری با تایید و نظر رهبری انتخاب می شود) حق ندارند از خط قرمزها عبور کنند. اسراییل خط قرمز است. امریکا هم همین طور. یقین بدانید هرگز، تاکید می کنم هرگز، جمهوری اسلامی با امریکا مستقیما وارد مذاکره نخواهد شد. چرا که در آن صورت فلسفه وجودی این نظام زیر سوال خواهد رفت. فلسفه وجودی این نظام در تقابل و تخاصم با دنیای غرب و استکبار جهانی خلاصه شده است. دولت جدید حق ندارد علیه دولت بشار اسد موضع گیری کند و ارسال نیرو و تجهیزات نظامی به سوریه را متوقف سازد. دولت جدید حق ندارد دست از حمایت مالی و نظامی حزب الله لبنان بردارد،...
در خصوص حجاب اختیاری و آزادی احزاب و... هم که بعضی از افراد در روزهای اخیر مطرح کرده اند، واقعا انتظار انجام چنین تغییراتی از سوی رییس جمهور ساده اندیشی محض است.
پس انتخابات راهکار مناسبی برای تغییر شرایط نیست. چرا که در بهترین حالت ممکن، شاید 20 درصد از مطالبات حداقلی جامعه عملی شود. اما 80 درصد اصلی و اساسی آن همیشه بی پاسخ خواهد ماند. آیا باید برای برآورده شدن (احتمالی) آن 20 درصد،‌ 80 درصد مابقی را نادیده بگیریم؟
شما در معادلات خود قدرت جامعه را نادیده می گیرید. گویی ما مشتی موجودات ضعیف و بی اراده ایم که محکوم هستیم تا ابد ستم نظام های دیکتاتوری را تحمل کنیم. پس راهی نداریم جز اینکه هر چه گفتند بپذیریم و هر کاری که خواستند انجام دهیم.

سلامت نیوز برگزار میکند
کمپین یاری بیماران
دولت تدبیر و امید
------------
از همین الان گداییشان شروع شد . خدا آخرش را بخیر کند .

بابا خدا وکیلی خسته نمیشید شما انقدر می زنید تو سر وکله هم .مثلا اینجا کتابخونستا لطفا سکوت را رعایت فرمایید.:!

آدولف هیتلر:
اگر مهندسان اسلحه ساز من ایرانی بودند
صد سال قبل از تولدم نازی دارای بمب اتمی میشد.

برای این حرفتون سند دارید؟
هیتلر کی و کجا این حرفو زده؟
من با این همه هیتلر شناسیم هیچ وقت به چنین جمله ای برنخوردم میشه روشن بفرمایید دقیقا از کجا اوردید این جمله رو؟

مجید سمیعی متولد ۲۹ خرداد ۱۳۱۶ در رشت پزشک و جراح مغز و اعصاب سرشناس ایرانی است. او در حال حاضر ریاست فدراسیون جهانی انجمن جراحان اعصاب و ریاست بیمارستان علوم عصبی هانوفر در آلمان را بر عهده دارد که خود بنیان گذار آن بوده.
صدراعظم آلمان برای تلاش بی وقفه پروفسر در زمینه مغز و اعصاب در موسسه بین المللی علوم اعصاب وی را از افتخارات آلمان شمارد..ی برای تاسیس کلینیک مغز و اعصای در پکن بالترین جایزه در چین به عنوان "جایزه دوستی" را از صد راظم چین دریافت کرد.
مجید سمیعی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در رشت به پایان رسانید.و سپس عازم آلمان گردید. رشته‌های زیست‌شناسی و پزشکی را در دانشگاه یوهانس گوتنبرگ شهر ماینتس به پایان رسانید و سپس دورهٔ تخصص جراحی مغز و اعصاب را زیر نظر پروفسور کورت شورمن شروع کرد و در سال ۱۳۴۹ به اخذ درجهٔ تخصص در این رشته نایل آمد. سمیعی در ۱۰ مهر ۱۳۹۰ به دریافت عنوان استاد افتخاری دانشگاه تهران نائل شد مجید سمیعی به کشور خود ایران عشق می‌ورزد و تلاش زیادی برای ارتقای جراحی مغز و اعصاب ایران انجام می‌دهد.
از افتخارات وی:
ریسس افتخاری موسسه جراحی مغز جهان 2001
بهترین پزشک دنیا 2007
جازه دوستی از چین 2007

ناپلئون بناپارت:
اگر نیمی از لشگریانم ایرانی بودند تمام دنیا را فتح میکردم...
آدولف هیتلر:
اگر مهندسان اسلحه ساز من ایرانی بودند
صد سال قبل از تولدم نازی دارای بمب اتمی میشد.
پبامبر اعظم(ص):
روزی مردانی از سرزمین پارس به دور ترین نقطه ی علم خواهند رسید .
بن لادن:
اگر دنبال مردانی هستی که تا پای خونشان از عهدشان دفاع کنند
در سرزمین پارس به کاوش بپرداز .
اسکندر :
اگر روزی دیدی که فردی بخاطر کشورش حاضر شده تمام فرزندانش را قربانی کند.بدان که آن مرد اهل امپراطوری پارس است

دیشب(ساعت 2.30 بعد از نیمه شب) یه کامنتی گذاشتم که بچه های موافق رای دادن ، تقریبا به جوابشون میرسیدن
اما از اونجایی که برو بچز ناظر طبق معمول حس وظیفه شناسیشون گل کرد ، کامنت بنده هم با سرعت نور پاک شد
گاهی وقتا دلم واسه ناظرای سایت واقعا میسوزه که چطور به صورت سه شیفت و شبانه روزی کار میکنن!
[edit=گیلدخت]1392/03/31[/edit]

سالروز 30 خرداد روزی که در تاریخ سی و چند ساله بعد از انقلاب اغاز دو حرکت بنیادی در راه کسب ازادی و حکومت مردم بر مردم است گرامی باد.

[quote='Chair']نقل قول:اگه معنای مدنیت و آزادی تک خوانی زنان! و خوردن و آشامیدن در رمضان! و لباس ورزشی! و مرزهای جنسیتیه! هیچ وقت بدست نمیاد،واقعا معضل بزرگتری نداریم؟همه ی دردمون همینه؟
این دقیقا همون مشکلیه که ملت رو تا مرز جنون به هم ریخته است.
فکر ملت رو آشفته و روان آنان را آلوده کرده است.
ما در مملکتی زندگی میکنیم که عاری از عشقه.
بله. درست فهمیدید. این همه ی مشکلات ماست. [/quote]
اگه واقعا اینطوری فکر میکنید نظرتون محترمه،اما عشق به معنی مغازله های 30ثانیه ای خیابونی نیست،ساحت فکر و روان هم از غریزه جداست،اتفاقا همه ی مشکلات از همین غریزی زندگی کردنه و غریزی زندگی کردن یعنی فکر نکردن،یعنی برای ارضای غرایز حد نشناسیم و هر محدودیتیو خلاف آزادی و مدنیت بدونیم،ریشه ی آشفتگی ما اینه.

اگه معنای مدنیت و آزادی تک خوانی زنان! و خوردن و آشامیدن در رمضان! و لباس ورزشی! و مرزهای جنسیتیه! هیچ وقت بدست نمیاد،واقعا معضل بزرگتری نداریم؟همه ی دردمون همینه؟

این دقیقا همون مشکلیه که ملت رو تا مرز جنون به هم ریخته است.
فکر ملت رو آشفته و روان آنان را آلوده کرده است.
ما در مملکتی زندگی میکنیم که عاری از عشقه.
بله. درست فهمیدید. این همه ی مشکلات ماست.