عبور از خاتمی
درباره:
سید محمد خاتمی
امتیاز دهید
نویسنده: جمعی از نویسندگان
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
آپلود شده توسط:
poorfar
1392/01/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی
رای دادن سخت تر از رای ندادن است ، من هم دوست دارم فردا یک ساعت در صف رای گیری کنار مردم کج و کوله نمانم و در اتاقم کتابم را بخوانم " بی اهمیت به عالم و آدم"
اما این همه سختی را قبول میکنم تا این تنها فرصت که میتوانم تغییری ایجاد کنم در وضع کشور را تلف نکرده باشم
من خودم را سرباز ایران یا همانند آن نمیدانم ، اگر هم کوچکترین سر و صدایی شود من در هیچ چیز دخالت نمیکنم و چنین راه هایی را احمقانه میدانم
موافقان و مخالفان رای دادن!
در مطالبی که می نویسید , بیشتر رعایت بفرمایید.
آنچه درسا است را انتخاب کنید
امر شخصی؟ مثل... مثل... قضای حاجت؟ بر منکرش لعنت.
نمی دانم چرا اینهمه حکومت برای این امر شخصی تبلیغ می کند.
اولا بسیار خوشحالم که دست کم در اینجا می توانیم گفتگو کردن و پذیرفتن نظر مخالف را تمرین میکنیم"هر چند بصورت ناقص "...
برای رسیدن به جامعه آزاد باید اول خود مردمش یاد بگیرند و تحمل نظرات مخالف را داشته باشند....
امیدوارم نظرات مخالف باعث رنجش دوستانم نشود...
رفیق گرامی
میزان ارادت مرا بخود میدانی...
و حتم دارم تمام عزیزانی که اینجا حرف میزنند دل در گرو ایران مان دارند
و آرزوی سربلند ملتمان...
استراتژی ما متفاوت است نگاه ما متفاوت است...
بخاطر اینکه هر کس تصمیم خود را گرفته نمی خواهم دیگر بحث کنم...چرا که احساس میکنم جواب سوالهایم داده نمی شود ...در هرصورت آرزویم اینست رقم بخورد آنچه که برای مردمم بهتر است...حتی اگر بقیمت یک تحریم کمتر دارو است...
اما بدانیم و بیاد داشته باشیم تجربه های 84 و 88 را
یکی تحریم بود و دیگری شرکت فعال...
یاد احسان نراقی افتادم و تنفری که دهه 80 ازش داشتم سالهای که در اوج جوانیم از ایشان متنفر بود...بخاطر اینکه احساس میکردم آدم نون به نرخ روز خوری است...یک روز با کاشانی بود..یک روز با شاه...یک روز تو زندان شاه بود...یک روز تو زندان نظام بود...یک روز با خاتمی بود...یک روز با موسوی بود...
الان است که میگویم یادش جاوید و زنده باد یادش
باز هم فریبی دیگر
خواستم این را برای کسانی بزنم که می پندارند که باید در انتخابات شرکت کرد و آن هم به خاطر روحانی که از سوی جریان دوم خرداد پشتیبانی شد
مصاحبه روحانی درباره راهپیمایی 25 بهمن 1389 در سایت مرکز تحقیقات استراتژیک
نظر شما از تظاهرات عدهای روز 25 بهمن در تهران چیست؟
روحانی : در روز 25 بهمن عده معدودی به بهانه حمایت از مردم مصر و تونس به خیابانها آمدند که اتفاقاً در شعارهای آنها حمایتی از مردم مصر و تونس به چشم نمیخورد و متاسفانه با شعارهای ضد انقلابی، موجبات خوشحالی و بهرهبرداری آمریکا، رژیم صهیونیستی و ضدانقلاب را فراهم آوردند و موجب ناراحتی قاطبه مردم شریف ایران شدند. در واقع این حرکت ضداسلامی و ضد ملی، از یک سو میخواست فریاد قاطعانه ملت ایران در روز 22 بهمن را تحتالشعاع قرار داد و از سوی دیگر وسیلهای برای انحراف افکار مردم منطقه از دشمنان اصلی یعنی آمریکا و رژیم صهیونیستی و شکست اخیر آنان گردد. در حالی که مردم در روز 22 بهمن به شکلی کاملاً با شکوه حمایت خود را از حرکتهای آزادیخواهانه در منطقه اعلام کرده بودند، اقدامات نابخردانه و فتنهگرانه صورت گرفته در روز 25 بهمن تنها به نفع استکبار و ضد انقلاب بود. به دنبال این موضوع متأسفانه ما شاهد بودیم که رسانههای خبری در سطح جهانی بهجای توجه دادن به رویدادهای مهم منطقه که بیش از همه برای آمریکا و اسرائیل نگران کننده بود، توجه مردم جهان را به سمت رویداد کوچکی جلب کردند که بیش از همه موجبات خشنودی آمریکا و اسرائیل را فراهم کرده بود.
حرکت 25 بهمن گروهی فریب خورده کاملاً محکوم است و قوه قضاییه باید براساس وظایف ذاتی خود نسبت به این حرکت ضدانقلابی اقدام نماید.
در این شرایط حساس منطقهای که خیزشهای مردمی با الگوگیری از انقلاب اسلامی مردم ایران آغاز شده است، هوشیاری و وحدت و انسجام مردم شریف ایران و در صحنه بودن آنان و اطاعت از رهنمودهای ولایت امر و رهبری نظام و مراعات نظم و قانون از همیشه بیشتر مورد انتظار است، که بحمدالله مردم مثل همیشه به بهترین وجه با هوشیاری و انسجام کامل در صحنه حضور دارند و گوش به فرمان مقام معظم رهبری میباشند.
دشمنان قسم خورده و ضربه دیده از انقلاب اسلامی که به رهبری امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری در اوج حرکت خود است، در هر فرصتی به دنبال انتقام از انقلاب هستند و میخواهند در وحدت مردم و نخبگان و مسئولین نظام شکاف ایجاد کنند و عظمت و ابّهت نظام اسلامی را خدشهدار نمایند. بیداری، ایستادگی، متانت و گوش به فرمان رهبری ملت بزرگ ایران، پاسخی قاطع و کوبنده به توطئههای استکبار خواهد بود.
http://www.csr.ir/Center.aspx?lng=fa&subid=-1&cntid=2286
این همین کسی است که دل به او خوش کردید
تا کی باید فریب خورد . پاسخی درخور باید که تنها خود می توان به آن داد
با سپاس
عزیز حرفت قبول. یک دست صدا ندارد. آنها حقوق میلیونی می گیرند و مشتاقند. آنها...
تو برای چه میدهی؟ برای اینکه خدای ناکرده اگر قرار شد یارانه قطع شود مال شما بماند؟
عده ای در حکومت پهلوی دست اندر کار بودند، در انقلاب هم. عده ای در انقلاب در کار دست دارند در بعد از انقلاب هم. مشکل ملت ما دروغ گوئی ست. مشکل ما این است که دورنگی را عیب نمی دانیم. امروز نون اینان را می خوریم فردا نون آنان را.
ما لیاقت آزادی را نداریم. سرشت طبیعی ما بردگی ست، توسری خوری ست. کل تاریخ ایران اسلامی چند تا یعقوب لیث داشته؟ چند تا فردوسی؟ چند تا سربدار؟ چندتا بابک؟ چندتا مزدک؟ اندک.
اما تا دلت بخواهد نون به نرخ روز خور. تا دلت بخواهد شعبان بی مخ. چماق دار. کاسه لیس. ملا!
یکی از هزاران خفتگان در خاک پاکم
سرشتم مهرورزی،
پیشه ام دانش اندوزی
دوست داشتم مادر باشم،
به فرزندم به جای تحمیل دین، خرد بیاموزم
به شوق وطن و در پی رهایی، فریادی در گلو، حبس داشتم،
که پاسداشت وطن را به آرزوهایم ترجیح دادم
پس با شما همرزم و همراه گشتم
آیا هنوز به یاد دارید مرا؟
وقتی در جمعتان گلوله سُربی بی خردان،
قلبم را نشانه رفت و چهره ام را غرق به خون کرد؟
در آن گاه، درد را فرو خوردم تا مبادا نظاره گرانم
از سر وحشت، میدان را به دشمن سپارند
مرگ را در آغوش گرفتم تا نهال آزادی بر پای ماند
و با واپسین سوی بینایی،
چشم به گامهایتان دوختم
در صباحی گذرا، همگرا و هم پیمان بودید
دست به دست هم، یکصدا و هم نفس، فریاد بودید
اما در درنگی، سبز و فریب و سکوت،
گسست پیوند سرختان
با وعده آذر و بهمن،
خانه نشینتان کردن
رسم آنان مکر است،
اشکالتان باور…
خاطرتان هست ضجه های مادرم؟
مویه خواهرم؟
رنج معشوقم،
فغان یاران،
اندوه جهان را؟
ندیدید اشک اشکان،
مرگ کیوان،
گور گمنامان،
سر خونین شبنم و شهرام را؟
هزاران پیکر در هم تکیده را چطور؟
پیام فرزاد را خواندید؟
شنیدید ندایم، طنین جانم؟
مام میهن به ستوه آمده
گاهِ رهایی به سر آمده
بازستانید میهن ز چنگال اهریمن
برانید دشمن ز کوی و برزن
...
آری، ما شنیدیم ندای شما را، طنین جانتان را... دیگر فریب روبه صفتان را نخواهیم خورد... دیگر دستان به خون آغشته را نخواهیم فشرد... دیگر از یاد نخواهیم برد رنجی را که بردیم.. و بردید... دیگر فراموش نخواهیم کرد خون های نقش بسته بر سنگفرش خیابان را... و ضجه های مادران و پدران را... و سلول های زندان را... و سربداران را... دیگر از یاد نخواهیم برد...
نه، من هرگز رای نمی دهم
بله سکوت نکردیم به همه می گفتیم فریاد بزنید و حرفهاو دردهای انباشته شده در دل را بیرون بریزید
بله هزینه اش را هم پرداختیم اما بعنوان یک انسان شرمنده نیستیم
رای دادن یه امر شخصی هست
نه شمایی که رای نمیدید خیلی روشن فکرید و معترض نه منی که رای میدم قاتل و خشک اندیش