رسته‌ها
عبور از خاتمی
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 110 رای
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 110 رای
نویسنده: جمعی از نویسندگان

این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
148
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/01/15

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی

تعداد دیدگاه‌ها:
1557

1. خسته نباشی.
2. دوست من؛ آزادی جز با خون به دست نمیاد. ترجیح می دم توو انتخابات شرکت کنی و به آرمان این نظام وفادار باشی تا اینکه بخوای رای ندی و توو کارت شک بیاری..

1- (....)
2- من مثل شما فرد مذهبی نیستم و به جهان دیگر بی اعتقاد ، چرا تنها شانس زندگی ام را فدای مردمی کنم که هیچ وجه مشترکی با آنها ندارم و از کجا معلوم که پس از شهادت (!!!) من اوضاع فرقی کند
Molla nasredin نوشت:
امر شخصی؟ مثل... مثل... قضای حاجت؟ بر منکرش لعنت.نمی دانم چرا اینهمه حکومت برای این امر شخصی تبلیغ می کند.

بهتر نبود کمی محترمانه تر صحبت می کردین؟؟؟
آزادی بیان به معنی توهین به عقاید دیگران نیست. هرچقدر هم که به این جمله اعتقاد داشته باشین، بیان کردنش به صورت عمومی نقض حقوق دیگری و توهین به عقاید گروهی از ملت است. خواه از نظر من یا شما درست بیندیشن و یا غلط.
آقای محترم عزیز وطن جان
......
صحبت از خاتمی و رفسنجانی و اینکه چه حرکتی از آنها خوب بوده یا نه نیست
......
هر کدام در زمان و مکان مناسب بازی خود را ارایه داده و خواهند داد
موضوع اصلی مردم و حقوق انسانی آنهاست که پایمال این نظام شده است
با ترفندهای مختلف و بی شمارشان
هوشیار باشیم سر جزییات بحث نکنیم
[edit=saraab]1392/03/24[/edit]
saraab نوشت:
تذکر
موافقان و مخالفان رای دادن!د
ر مطالبی که می نویسید , بیشتر رعایت بفرمایید.

چشم.
ملا، از ناظر ارشد و همچنین از دوستان رای بده بابت تندی در کلام عذرخواهی می کند اما رای نمی دهد.
arura14 نوشت:
، اگر هم کوچکترین سر و صدایی شود من در هیچ چیز دخالت نمیکنم و چنین راه هایی را احمقانه میدانم

8-)8-)8-)8-)آفرین به این همه جرات رفیق...بزرگترین هزینه ای که برای آزادیت میخوای بدی فقط جوهری کردن انگشتته!
امر شخصی؟ مثل... مثل... قضای حاجت؟ بر منکرش لعنت.
نمی دانم چرا اینهمه حکومت برای این امر شخصی تبلیغ می کند.

دلیل شما برای اینکه شخصی نیست همین است که نظام برای ان تبلیغ میکند؟؟؟
نظام برای خیلی چیزها تبلیغ میکند ، من دین و مذهب را هم شخصی میدانم ولی نظام عملکرد دیگری دارد
آیا این را هم با قضای حاجت مقایسه میکنید مُلّا
arura14 نوشت:
...اما این همه سختی را قبول میکنم تا این تنها فرصت که میتوانم تغییری ایجاد کنم در وضع کشور را تلف نکرده باشم 1 من خودم را سرباز ایران یا همانند آن نمیدانم ، اگر هم کوچکترین سر و صدایی شود من در هیچ چیز دخالت نمیکنم و چنین راه هایی را احمقانه میدانم2

1. خسته نباشی.
2. دوست من؛ آزادی جز با خون به دست نمیاد. ترجیح می دم توو انتخابات شرکت کنی و به آرمان این نظام وفادار باشی تا اینکه بخوای رای ندی و توو کارت شک بیاری..

arura14عزیز
چگونه می توانید با رای دادن به کاندیدای نظام ! تغییر ایجاد کنید .
لطفا توضیح دهید
سوالی مطرح می کنم :
اگر رای دهید آیا آنچه درست می پندارید تقویت و اجرا می شود یا آنچه غلط بوده و هست؟
آیا حکومت به اندیشه شما وقعی می نهد و اندکی حقوقتان را اعاده می کند یا بر قدرت و استدلالش در جهت خفقان شما افزوده می شود؟
اصلا اگر با شیوه عملی که این نظام در این سالهای طولانی پیاده کرده موافقید باید حتما رای بدهید.
ببینید آنچه که سالهای قبل برایمان زشت و تنفر انگیز بود از پستی و دروغ و تمامی صفات زشت غیرانسانی چگونه الان روش زنده بودن در این اجتماع شده است
آیا ادامه این را می خواهید؟
شاید برای شما دوران خاتمی و اصلاحات خیلی دوران گل و بلبلی بوده. اما سیاه ترین خاطراتی که من به یاد دارم از همان دوران است (به استثنای چهار سال اخیر)؛ فاجعه کوی دانشگاه که در زمان همین آقای خاتمی اتفاق افتاد و ایشان متاسفانه از پشت به جنبش دانشجویی و مردم معترض خنجر زد. موضع ایشان در قبال وقایع کوی دانشگاه را قبلا ذیل همین کتاب نقل کرده ام. سخنرانی آقای حسن روحانی در جمع سرکوبگران کوی دانشگاه را هم همین طور. یک بار دیگر بخوانید لطفا!
قتل های زنجیره ای در زمان دولت همین آقای خاتمی اتفاق افتاد و علیرغم وعده و وعیدهای اولیه، متاسفانه دولت اصلاحات بدلیل در نظر داشتن مصالح نظام از افشای حقایق به مردم چشم پوشی کرد و باز هم پشت سر اقتدارگرایان و متجاوزان به حقوق مردم ایستاد.
در زمان دولت اصلاحات، دهها روزنامه و نشریه توقیف فله ای شدند و صدها روزنامه نگار و فعال مدنی احضار و بازداشت و زندانی گردیدند. اما به جای حمایت از آزادی مطبوعات و حقوق روزنامه نگاران و خبرنگاران، مجلس اصلاحات بدعت حکم حکومتی را نهاد و با یک نامه ساده و توصیه گونه رهبر، طرح اصلاح قانون مطبوعات را از دستور کار خود خارج کرد.
دوست عزیز منظور بنده از اقتصاد بود و سطح زندگی مردم و قدرت خرید و همچنین تورم مگر رئیس جمهور کشور ما جز در محدوده همینها اختیارات دیگری داشته؟؟
مگر پیش از حادثه کوی دانشگاه حوادثی(اعدامهای سال67) نبوده؟ نمیخوام وارد حاشیه شم اما شما دارید از زمانی حرف میزنید که بخاطر پوشیدن آستین کوتاه سرهارو چهارراه میتراشیدن و برای زدنه رژلب تیغ به لبها مینداختن به نظر من در آن شرایط سیاسی حادثه کوی دانشگاه اتفاق عجیبی نبود چون دانشجوهها شرایط خفه خان اون موقع رو در نظر نگرفتند یه دفعه تحت تاثیر جو آزادی قرار گرفتند که خاتمی بنیانگذارش بود و به عقیده من بهتر بود که با هماهنگی و پشتوانه این جنبش رهبری میشد نه اینکه خودمختار جلو میرفت در ضمن توقیف شدنه روزنامه ها و همچنین قتلهای زنجیره ای از توان و عهده قوای مجریه خارج بود و در آخر اینکه همه میدونیم که چه شخصی آن ترور ها را سازماندهی کرد و اتفاقا آقای خاتمی تنها رئیس جمهوری بودند که در تاریخ انقلاب اسلامی دست تروریسمها رو به صورت رسمی رونمایی کردند. به نظر شما آیا قتلهای زنجیره ای اگر بجای15سال پیش امروز و در دولت فعلی اتفاق می افتاد آیا کسی از هویت قاتلین و حتی انگیزه قتلش با خبر میشد؟.
دوست عزیز برای نقد کردن رئسای جمهور پیشین فرصت بسیاره اما با خودتان صادق باشید به راستی امروز چه کمکی میتوانید در جهت بهتر شدن اوضاع سیاسی و اجتماعی کشور انجام دهید؟؟ آیا زور شما فقط به رای ندادن ختم میشود!!!؟
عبور از خاتمی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک