رسته‌ها
عبور از خاتمی
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 110 رای
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 110 رای
نویسنده: جمعی از نویسندگان

این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
148
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/01/15

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی

تعداد دیدگاه‌ها:
1557
Molla nasredin نوشت:
اینجا، کتابناک، آرام جایی بود برای ملا؛
یک روز با بودنش گرم ، یک روز با نبودنش گرم‌تر.
دوستان خوش مشرب و یاران مطلع، ایزد نگهدارتان.
به رفتگان بگوئید باز آیند؛ ملا رفت.

عجب:-(
ملا جان بی خیال.
تو رو خدا کیف امشبمان را با این کارتون خراب نکنید.
تا ما هستیم،شما هم هستید دوست عزیز;-):-)
Chair نوشت:
نقل قول از شیدای صحرا:بگذارید این وطن دوباره وطن شود.بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود .بگذارید پیشاهنگ دشت شودو در آن جا که آزاد است منزلگاهی بجوید .(این وطن هرگز برای من وطن نبود . )بگذارید این وطن رویایی باشد که رویا پروران در رویای خویش داشته اند.بگذارید سرزمین بزرگ و پرتوان عشق شودسرزمینی که در آن ، نه شاهدان بتوانند بی اعتنایی نشان دهندنه ستمگران اسبایچینی کنندتا هر انسانی را ، آنکه از او برتر است از پا درآورد .(این وطن هرگز برای من وطن نبود.)آه ، بگذارید سرزمین من سرزمینی شود که در آن ، آزادی رابا تاج ِ گل ِ ساخته گی ِ وطن پرستی نمی آرایند .اما فرصت و امکان واقعی برای همه کس هست ، زنده گی آزاد استو برابری در هوایی است که استنشاق می کنیم .( در این «سرزمین ِ آزاده گان» برای من هرگزنه برابری در کار بوده است نه آزادی . )از : لنگستون هیوزترجمه از : احمد شاملو
فکر نمیکنید اگر شاه هم میومد برای نوشتن چنین شعر حماسی و بزرگی کمی زود بود؟؟؟؟؟!!!!

ببخشید ولی شاه خائن همچین آش دهن سوزی هم نبود.
میکرولب نوشت:
نقل قول از میکرولب:دوستان گرامی ، تحلیلشون در خصوص وضعیت رهبران جنبش سبز پس از استقرار دولت جدید چیه؟
چنین به نظر میرسه که حاکمیت قصد دادن امتیازات مشروط دیگری به اصلاحات رو داره؛ که یکی از اونها آزادی رهبران جنبش سبز خواهد بود اما اول باید رهبری جنبش به سمت شخصیتهایی مانند هاشمی و خاتمی تغییر پیدا کنه تا توجیهی برای آزادی از حبس یارانشان باشه و به نظر میرسه این پیام رو روحانی و همفکرانشان دریافت کردند؛ این چهار سال باید بده و بستانهای زیادی بین دولت و حاکمیت رو شاهد باشیم ؛ که اگر امتیازات برای دولت و به نفع مردم ارزشمند باشه اونوقت باید به تاثیر رای دادن دوستان اذعان کرد

خیلی جالب بود.ولی خب چرا باید چنین بده بستانی صورت بگیره؟مگر چه اتفاقی افتاده که حاکمیت حاضره تمام سخنان این 4 ساله خودش رو زیر پا بذاره و با اونها کنار بیاد؟:-(
اینجا، کتابناک، آرام جایی بود برای ملا؛
یک روز با بودنش گرم ، یک روز با نبودنش گرم‌تر.
دوستان خوش مشرب و یاران مطلع، ایزد نگهدارتان.
به رفتگان بگوئید باز آیند؛ ملا رفت.
میکرولب نوشت:
دوستان گرامی ، تحلیلشون در خصوص وضعیت رهبران جنبش سبز پس از استقرار دولت جدید چیه؟

چنین به نظر میرسه که حاکمیت قصد دادن امتیازات مشروط دیگری به اصلاحات رو داره؛ که یکی از اونها آزادی رهبران جنبش سبز خواهد بود اما اول باید رهبری جنبش به سمت شخصیتهایی مانند هاشمی و خاتمی تغییر پیدا کنه تا توجیهی برای آزادی از حبس یارانشان باشه و به نظر میرسه این پیام رو روحانی و همفکرانشان دریافت کردند؛ این چهار سال باید بده و بستانهای زیادی بین دولت و حاکمیت رو شاهد باشیم ؛ که اگر امتیازات برای دولت و به نفع مردم ارزشمند باشه اونوقت باید به تاثیر رای دادن دوستان اذعان کرد
شیدای صحرا نوشت:
بگذارید این وطن دوباره وطن شود.بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود .بگذارید پیشاهنگ دشت شودو در آن جا که آزاد است منزلگاهی بجوید .(این وطن هرگز برای من وطن نبود . )بگذارید این وطن رویایی باشد که رویا پروران در رویای خویش داشته اند.بگذارید سرزمین بزرگ و پرتوان عشق شودسرزمینی که در آن ، نه شاهدان بتوانند بی اعتنایی نشان دهندنه ستمگران اسبایچینی کنندتا هر انسانی را ، آنکه از او برتر است از پا درآورد .(این وطن هرگز برای من وطن نبود.)آه ، بگذارید سرزمین من سرزمینی شود که در آن ، آزادی رابا تاج ِ گل ِ ساخته گی ِ وطن پرستی نمی آرایند .اما فرصت و امکان واقعی برای همه کس هست ، زنده گی آزاد استو برابری در هوایی است که استنشاق می کنیم .( در این «سرزمین ِ آزاده گان» برای من هرگزنه برابری در کار بوده است نه آزادی . )از : لنگستون هیوزترجمه از : احمد شاملو

فکر نمیکنید اگر شاه هم میومد برای نوشتن چنین شعر حماسی و بزرگی کمی زود بود؟؟؟؟؟!!!!
پیام روحانی خطاب به مردم ایران

در قدم اول، نشون داد که آدم قدر شناسیه و از اون خواصّی که ازش حمایت کردن و عامل اصلی پیروزیش شدن، تشکر کرد. واقعن که دستش درد نکنه.
پیروزی آقای حسن روحانی را به تمام هواداران ایشان شادباش می گویم.
اما این را هم بدانید که صرفا انتخاب ایشان به عنوان رییس جمهور کافی نیست و یک فرد و حتی یک جریان خاص نمی تواند برای ما دموکراسی به ارمغان بیاورد.
این همان خطایی هست که منتقدان خاتمی مرتکب آن می شوند.می گویند:«مگه تو اون هشت سال این اصلاحات چه گلی به سر ما زد؟»!!... بدبخت آن ملتی که به دنبال قهرمان می گردد.من منکر یک سری اشتباهات و سستی های آقای خاتمی نمی شوم.اما می پرسم تو خودت چه گلی به سر خودت و جامعه ات زدی که آن زمان توقع داشتی خاتمی به سرت بزند؟یک لحظه به رفتار خودمان نگاه کنیم:آکنده از تئوری های توطئه و فرضیات دایی جان ناپلئونی(کار کار انگلیساست , بی بی سی با اینا دستش تو یه کاسه هست ) آکنده از غرور کاذب (خاک بر سرتان که رفتید رای دادید , لیاقتتان همین است) آکنده از تهمت , آن هم تهمت به همفکران و هم آرمان هایمان(تو طرفدار فلان حکومت هستی ولی روت نمیشه بگی , شما دشمن دموکراسی هستید )
امروز هم قرار نیست آقای روحانی معجزه کند.انتخاب روحانی در همان دور نخست به انضمام درصد نسبتا قابل توجه تحریم کنندگان _که به هر حال باید درکشان کرد_می تواند به منزله ی به جریان افتادن خون تازه ی دیگری هر چند اندک در بدن نحیف جامعه ی مدنی باشد که از زمان محمدعلی شاه ده ها سال زیر چکمه ها و نعلین ها له می شد.
تنها با میارزه ی مستمر و پایداری و پیگیری اهدافمان می توانیم جامعه را به سمت دموکراسی و عقلانیت سوق دهیم.نگاه کنید که از همین ساعات اولیه رسانه های فاشیستی و اقتدارگرا که در برابر رای غیرمنتظره ی ملت شوکه شده اند چگونه پروژه فرافکنی را کلید زده اند.بنگرید که چگونه بدون توجه به جهت گیری فکری رای ملت و پیام آن به جریان اصول گرا(به قول حاج حسین داخل پرانتز «بخوانید» اقتدارگرا) این رای را به حساب خودشان واریز می کنند و قصد دارند با تمسک به این لطف بزرگ که منت گذاردند و رای ملت را در همین انتخابات نیم بند شمردند لکه ی ننگ 88 را از دامان سیاه خود پاک کنند حال آنکه این لکه ی ننگی که با خون نداها و صانع ها و سهراب ها تا اعماق وجود پلیدشان را گرفته است پاک شدنی نیست.
بگذارید این وطن دوباره وطن شود.
بگذارید دوباره همان رویایی شود که بود .
بگذارید پیشاهنگ دشت شود
و در آن جا که آزاد است منزلگاهی بجوید .
(این وطن هرگز برای من وطن نبود . )
بگذارید این وطن رویایی باشد که رویا پروران در رویای خویش داشته اند.
بگذارید سرزمین بزرگ و پرتوان عشق شود
سرزمینی که در آن ، نه شاهدان بتوانند بی اعتنایی نشان دهند
نه ستمگران اسبایچینی کنند
تا هر انسانی را ، آنکه از او برتر است از پا درآورد .
(این وطن هرگز برای من وطن نبود.)
آه ، بگذارید سرزمین من سرزمینی شود که در آن ، آزادی را
با تاج ِ گل ِ ساخته گی ِ وطن پرستی نمی آرایند .
اما فرصت و امکان واقعی برای همه کس هست ، زنده گی آزاد است
و برابری در هوایی است که استنشاق می کنیم .
( در این «سرزمین ِ آزاده گان» برای من هرگز
نه برابری در کار بوده است نه آزادی . )

از : لنگستون هیوز
ترجمه از : احمد شاملو
عبور از خاتمی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک