رسته‌ها
عبور از خاتمی
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 110 رای
امتیاز دهید
5 / 3.6
با 110 رای
نویسنده: جمعی از نویسندگان

این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
فرمت:
PDF
تعداد صفحات:
148
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/01/15

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی

تعداد دیدگاه‌ها:
1557
من فقط یه چیزی میگم
این که وقتی نشه یه چیزی رو ثابت کرد باید این اطمینان رو داشت که آینده خیلی خوب و واضح و بدون هیچ انکاری همه چیز رو ثابت خواهد کرد.حالا میخواد هر چی فکر کنیم.
شما رای دادید.نوش جانتان
ما رای ندادیم.خوش به حالمان
آینده معلوم میکند چه کسی پشت دست خود را خواهد گزید که چه کاری کردم.کاش و ایکاش چنین نمیکردم.
گرچه شاید خیلی دیر باشه ولی خوبی آینده اینه که خیلی منصفه.شاید من یا حتی شما آن زمان نباشیم.ولی آیندگان نتیجه این رای دادن ها و یا ندادن ها رو خواهند دید.
شما را به آینده واگذار میکنم:-)
gordafaridl نوشت:
رأی نمی نمی دین تا اعتراض کنین؟؟؟
ته این اعتراض چیه انقلاب؟؟؟
می دونستین انقلاب در جوامع پیشرفته مورد تمسخر قرار می گیره؟؟؟
چون انقلاب یعنی هرج و مرج
که پهلوی برگرده؟؟؟
چیزی که رفته رفته چه خوب چه بد
ته این رأی ندادن چیه؟؟؟
ته این اصلاحی که جناب Makkmare می فرمایید چیه؟؟؟
آخرش به کجا می خواین برسین؟؟؟
اگر جوابتون اینکه هر کی باشه اینا نباشن می شه عین انقلاب 57
بدون هدف بدون برنامه فقط گفتن این نباشه
ته این اعتراض بی پایه ی شما چیه؟؟؟
هدفتون چیه؟؟؟
قرار نیست به همه ناامید باشیم
ناامیدی از گناهان کبیره ست....
این دیدگاه در تاریخ 1392/03/28 توسط گیلدخت ویرایش شده است

مثل اینکه شما به خودتون حق دادین جلو جلو افکار من رو حلاجی کنین! من نظر خودم رو دارم شما هم عقاید خودتون رو. می دونستین در "جوامع پیشرفته!!!" مردم به نظرات هم احترام میگذارن؟ و هیچ میدونستین توهین به دیگران حتی اگر از "گناهان کبیره!!!" هم نباشه بالاخره کار درستی نیست؟ شما و جناب محسن فلاحی عزیز از دو چیز مختلف حرف میزنید ولی در عمل به یک جبهه تعلق دارین. شنیدم کسی (پدرم) اسمش رو گذاشته بود "اصلاحات در قالب اصولگرایی و در چارچوب ولایت!"
لازم نیست شما به فکر جامعه باشین. این اصلاحاتی که شما ازش حرف میزنین رو بهتره از عملکرد و رفتار خودتون شروع کنین.
چار کس را داد مردی یک درم / آن یکی گفت این به انگوری دهم
آن یکی دیگر عرب بُد گفت لا / من عِنَب خواهم نه انگور ای دَغا
آن یکی تُرکی بُد و گفت این بَنُم / من نمی‌خواهم عنب، خواهم اُزُم
آن یکی رومی بگفت این قیل را / تَرک کُن خواهیم اِستافیل را
در تنازع آن نفر جنگی شدند / که ز سِرّ نامها غافل بُدند
*
صاحب سِرّی عزیزی صد زبان / گر بُدی آنجا بدادی صُلحشان
پس بگفتی او که من زین یک درم / آرزوی جُمله‌تان را می‌دهم
چون که بسپارید دل را بی‌دغل / این درمتان می‌کند چندین عمل
یک درمتان می‌شود چار اَلمُراد / چار دشمن، می‌شود یک، ز اتّحاد
گفتِ هر یکتان دهد جنگ و فراق / گفتِ من آرد شما را اتّفاق
پس شما خاموش باشید اَنصِتوا / تا زبانتان من شوم در گفت و گو
گر سخنتان می‌نماید یک نمط / در اثر مایه‌ی نزاع است و سَخَط
گرمی عاریّتی ندهد اثر / گرمی خاصیّتی دارد هنر
سِرکه را گر گرم کردی ز آتش آن / چون خوری سَردی فزاید بی‌گمان
زآن که آن گرمی او دِهلیزی است / طبع اصلش سَردی است و تیزی است

*( برگرفته از مثنوی معنوی با اندکی تلخیص)
برخی از سازمانها و گروهها مانند سپاه و بسیج و دیگر نهادهای اصولگرا به بهانه حمایت و همکاری با دولت جدید بیانیه هایی صادر کردند که اگر دولت آینده رو اعتدالگرا بنامیم ، به نظر میرسه که هدف دور کردن از اصلاحات و مجددا قدرت دادن به اصولگراها به بهانه فراجناحی عمل نمودن دولت جدید است
متاسفانه کنفرانس مطبوعاتی روحانی نا امیدکننده بود ؛ هیچ سخنی از روند تغییر سیاستهای حاکم بر کشور مشاهده نشد، فقط امیدوار باشید که رایتان دزیده نشده باشه

نوشته اخیر ملا هم همین را میگوید
ملا جان کجایی یادت بخیر
http://gashov.blogfa.com/post/165
افکار سیاست مدارها از مردم عادی همیشه 30سال جلوتره
واسه همینه که وقتی سیاستمدارها با هم متهد و یکصدا میشن حکومتهای دیکتاتوری پدیدار میشن اما چند حزبی و چند دستگی باعث رقابت سیاسی میشه و ناخوداگاه اهداف سیاسیون را بر مسیر جمهوریت پیش خواهد برد
دوستان مطمعن باشید که نظر اصلاح طلبان و اعتدالگرایان و اصولگرایان در بیشتر امور با یکدیگر در تضاد است اما هر کدام از طرفین برای پیشبرد اهدافشان ناگزیر امتیازاتی به گروه دیگر میدهند و کافیست ما مردم بدانیم که کدام گروه به جمهوریت پایبند تر است
بنده انتخابات را راهی برای پیشبرد دموکراسی میدانم( حتی انتخابات در شرایطی شبیه ایران که اکثر کاندیداهای رای آور رد صلاحیت شدن و امید به آینده ای روشن در حد نور شمع باشد) اما تجربه نشان داده که بی تفاوتی مردم نسبت به انتخابات دولت و نظام همیشه به ضرر آنها تمام شده از تاریخ درس بگیریم و یادمان نرود که در کشوری مثل کره شمالی انتخاباتی صورت نمیگیرد یا کشوری مثل سوریه رئیس جمهوری مادام عمر دارد حتی کشور روسیه هم قدرت را تک قطبی کرده حال سوالی که مطرح میشود این است که:آیا حاکمان کشورهای نام برده به دنبال دموکراسی و انتخاباتی سالم هستند و عدم حضور مردم در انتخابات به ضرر آنها تمام میشود؟ یا اینکه آنها از قهر مردم در جهت پیشبرد اهداف شخصیشان (که غالبا اهداف ملت نیست) استقبال میکنند و از اهرم فشار کلیدی برای خاموش نگه داشتن مردم استفاده میکنند؟؟
این کشورها جزع متهدین درجه 1 ایران هستن و نفوذ این کشورها بر سیاستهای ایران همواره برای ملت ایران پر هزینه بوده و صد البته آنها به دنبال آنند که قوانین و سیاستهای کشور ما را هم روزی شبیه خود کنند
tankamanee نوشت:
sh142جناب
1کجای این حرف من منظور این میرسوند که بحث نکنند دوستان!!
2- بعد اگر دقت میکردین میدی که گفتم این کتاب دوست داشتم مورد تنفر قرار بدم!
3- نکته مهم گفتم یک در دل شخصی هست!و نیازی به این نمیبینم که کسی به کامنت من جواب بده !
4- شما اگر دقت بکنی ؛ میبینی که من خودم یه کامنت دیگه دادم؛اون هم کامنتی که نیاز بود تا جواب بدم..
شما میتونی بخث و گفتگو بکنید و تبادل افکار بکنید؛
ولی از اونجا که بنده با شما دوست نیستیم و شما هیچ اطلاعی هم ندارید و قرار هم نیست بدونید بین و بهترین دوستانم چی گذشته سر این کتاب وکامنتها فکر کنم نیازی نیست شما در مورد نظر شخصی من احضار نظر بکنید!!

چرااینقدر عصبانی، من فقط نقد کوچکی کردم. با عرض پوزش، ولی این همون "سنتی" که گفتم هنوز شکل نگرفته.
[edit=گیلدخت]1392/03/28[/edit]
رأی ندادن شما از نظر من هم که یه اصلاح طلبم معنی جون بیرون رفتنتون از جامعه نداره
پس حقی هم درباره اعتراض به سیاست ها و ... دولت ندارین
شما ها اصلا در جامعه نیستین
کسی هم شما را در جامعه قبول ندارد
کسی که از ایران بیرون می ره جز جامعه ایرانی است
غیر مسلمان و غیر شیعه هم وقتی ملیت ایرانی را یدک می کند ایرانی هستند
ولی کسی ایرانی نیست که خود را از جامعه بیرون می برد حتی اگر بارها بگوید من ایرانی ام

درست در چنین مواقعی است که می توان دریافت هیچ تفاوتی میان اصلاح طلبان و اقتدارگرایان وجود ندارد. ادبیات هر دو شبیه به یکدیگر است و دغدغه هایشان هم. هدف شان نیز یکی است. فقط بر سر روش ها و استراتژی ها اختلاف نظر دارند؛ وگرنه هر دو مخالفان خودشان را اساسا داخل آدم حساب نمی کنند و حتی اگر بتوانند حق زیستن در این مملکت را نیز از آنان می‌گیرند و در صورت لزوم شناسنامه مخالفان‌شان را هم باطل می‌کنند.
با توجه به تحولات درون ساختاری اخیر نظام، متاسفانه توهمات این جماعت هم بیشتر شده و گمان می کنند که واقعا حماسه ای در کشور رخ داده یا فتح الفتوحی صورت گرفته که دیگر به این افراد حق می دهد هر چه خواستند بگویند و انجام دهند..........
[edit=saraab]1392/03/28[/edit]
sh142جناب
1کجای این حرف من منظور این میرسوند که بحث نکنند دوستان!!
2- بعد اگر دقت میکردین میدی که گفتم این کتاب دوست داشتم مورد تنفر قرار بدم!
3- نکته مهم گفتم یک در دل شخصی هست!و نیازی به این نمیبینم که کسی به کامنت من جواب بده !
4- شما اگر دقت بکنی ؛ میبینی که من خودم یه کامنت دیگه دادم؛اون هم کامنتی که نیاز بود تا جواب بدم..
شما میتونی بخث و گفتگو بکنید و تبادل افکار بکنید؛
ولی از اونجا که بنده با شما دوست نیستیم و شما هیچ اطلاعی هم ندارید و قرار هم نیست بدونید بین و بهترین دوستانم چی گذشته سر این کتاب وکامنتها فکر کنم نیازی نیست شما در مورد نظر شخصی من اضهار نظر بکنید!!
gordafaridl نوشت:
رأی ندادن شما از نظر من هم که یه اصلاح طلبم معنی جون بیرون رفتنتون از جامعه نداره
پس حقی هم درباره اعتراض به سیاست ها و ... دولت ندارین
شما ها اصلا در جامعه نیستین
کسی هم شما را در جامعه قبول ندارد
کسی که از ایران بیرون می ره جز جامعه ایرانی است
غیر مسلمان و غیر شیعه هم وقتی ملیت ایرانی را یدک می کند ایرانی هستند
ولی کسی ایرانی نیست که خود را از جامعه بیرون می برد حتی اگر بارها بگوید من ایرانی ام

چه دورانی شده.هر کسی بخودش اجازه می دهد به بقیه توهین کند! شما چه کاره هستید که دیگران را محکوم کنید و درباره ی دیگران حکم صادر کنید! هر کسی بخواهد رای می دهد و اگر هم تشخیص دهد رای دادن مناسب وضعیت امروز نیست رای نخواهد داد.
اینکه کسی آنها را در جامعه قبول دارد یا نه به شما مربوط نمی شود.مگر اینکه شما نماینده ی کل جامعه باشید که چنین حکمی صادر کنید!
شما فقط می توانید توضیح دهید که چرا رای دادن را مفید تشخیص دادید، نه اینکه درباره ی افرادی که رای ندادند حکم صادر کنید.
tankamanee نوشت:
این نظر من هستشیعنی هیچ دوست عزیز نمیتونه به این کامنت من پاسخ بده "یه جورایی در دل شخصی محسوب میشه"
دوست دارم این کتاب مورد تنفرم قرار بدم"که این همه بین ما فاصله انداخت"ولی از اونجا که هیچ موقع هیچ کتابی مورد تنفر قرار ندادم و فقط یه کتاب بود اون هم علی شریعتی فریب بزرگ قرن ،اون هم به مدت 3 و 4 روز بود؛ چون یادم افتاد که اگر خود دکتر در قید حیات بود اجازه این میداد که نقدش بکنند کلا مورد تنفرش قرار بدن از لیست مورد تنفرم در آوردم و یکی از نویسندگانش استاد عزیز حسین بشیریه هست میزارم همینطوری با امتیاز کم بمونه!!!

با احترام به شما دوست عزیز، من نمی فهم مخالفت برخی از دوستان از جمله شما برای ادامه «بحث و گفتگو» به چه دلیلیست. متاسفانه سنت گفتگو ذر میان ما شکل نگرفته، یا اگر هم شکل گرفته، به علت های متفاوت برهم خورده. مثلا همین دلایل که برخی دوستان چون می تراشند.(بی فایده بودن، فاصله انداختن و..).
یکی مهمترین دلیل با استناد به کتب مختلف تاریخی، "ورود اسلام به ایران" و "دگماتیسم" که در عقاید مسلمانان وجود داشت.اگرچه در برخی از دوره های تاریخی اسلام گفتگو، مباحثه و مناظره وجود داشته(مثلا دوره عباسیان، به خصوص دوره مامون عباسی) اما چندان دوام نیافته. سنتی که در غرب ریشه های بسیار قوام یافته ای دارد. برای مثال کافیست نگاهی به کتاب های افلاطون بیندازیم و سنت "دیالکتیک" در میان انها. حالا که به لطف این محفل(کتابناک) همه دوستان می توانند نظراتشان را ابراز کنند (بدون توهین، تا انجایی که من دنبال کردم) بگذاریم این سنت نضج بگیرید و ملت سنگ هایشان را با هم وا بکنند.
باور کنید تمام مشکلات همه ما (با هر عقیده و تفکر) به همین گفتگو نکردن ها برمی گردد. اگر خواست همه ما تنفس در کشوریست که همه بتوانیم به صورت مسالمت آمیز زندگی کنیم و همدیگر را تحمل("Tolerance" که یکی از مهمترین پایه های وجودی حکومت دمکراتیک است) کنیم. باید اجازه بدهیم این گفتگوها ادامه بیابد.
عبور از خاتمی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک