عبور از خاتمی
درباره:
سید محمد خاتمی
امتیاز دهید
نویسنده: جمعی از نویسندگان
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
این کتاب شامل مقالاتی است از بزرگان جریان اصلاح طلبی در ایران:
سعید حجاریان
حسین بشیریه
علیرضا علوی تبار
محسن آرمین
علیرضا جلایی پور
هاشم آقاجری
محمد رضا تاجیک.
آپلود شده توسط:
poorfar
1392/01/15
دیدگاههای کتاب الکترونیکی عبور از خاتمی
1 اگر رأی ندادن نظر است حق
ولی اگر اعتراض است که چه شود
آقا شما رأی ندادین
می خواین با اعتراضتون چی رو نشون بدین
من از منتقدین انقلاب هستم
به هزار و یک دلیل ولی می دانم انقلاب دیگر بد تر است
من حرفم این است که شمایی که رأی ندادین
دلیلتان چیست؟؟؟
اعتراض ؟؟؟
ته اعتراضتون چیه؟؟؟
من درد باتوم کشیده ام
نه تنها خود که صمیمی ترین دوستانم
درد ظلم کشیده ام
دیده ام چگونه و به چه جرمی علما مظلوم افتاده اند
روزها و شب ها کابوس دیده ام
کابوس گاردی
کابوس اخراج
لرزه بر اندامم افتاده
شادی را بر خود حرام کرده ام
حال حق دارم بپرسم
هی آقا خانمی که رأی ندادی
چرا
می خوای ته رأی ندادنت چه چیزی به دست بیاوری
غم میهنم غم مملکتی دوستش دارم بارها مرا کشته
حق دارم به کسی اعتراض کنم
که چون رأی ندادن مد شده
رأی نداده و می گوید اعتراض دارم
اعتراض ریشه دارد
پایه دارد
اساس دارد
من کار دولتی نمی توانم داشته باشم
پس برای سیاه کردن شناسنامه رأی ندادم
آره بچگانه است
چون دلایلی که می بینم بچگانه است
12 میلیون آدم رو نمی بینم چون خودشون نمی خوان دیده بشن
به نظام اعتراش دارین رأی نمی دین که چی بشه
یه جواب منطقی میخوام
یه جواب
این نظام نباشه چی باشه
یه جواب منطقی
دگم شدم که دگمی دیدم
منطقی حرف می زنم
رد می شم
یه جواب منطقی آقایی که هر چه دلت می خواهد گفتی
یه جواب
گذشته ازینکه لطف بزرگی میکنید،زیباتر اینه که خودتون رو از دنیای کتاب و فرهنگ بکشین کنار چون ظاهرن با علایق و سلایقتون سازگار نیست
از تصور تان هم خارج است فرصت طلایی ای که از دست دادیم ، باشید تا فرزندانتان بازخواستتان کنند که : هر که ناموخت از گذشت روزگار / هیچ ناموزد زهیچ آموزگار.
بنا نداشتم مثل شما طرف مخالفم را بازخواست کنم ولی این تبختر شما بابت یک برگه رای مرا یاد مثلی انداخت که ادب مانع میشود آنرا در اینجا بازگو کنم . هر چند فاتحه ای نثار شیخ اجل سعدی خواهم نمود که جایگاه هجو را شناساند . خوش باشید تا صبح دولتتان بدمد .
قرنهاست که به انتظار شزم و سوپرمن و رستم دستان و منجی و مصلح هستیم بی آنکه خود در پی اصلاح خویش برآییم . دیوار سالم را آجرهای سالم می سازند .
واما ، رای دادن ما حکومت را از اختلافات بری و آنرا یکپارچه کرد و نفاق و شقاق را به میان خود محرومیت کشیده مان آورد .
دوست عزیز جناب "عزیزوطن" ضمن احترام به نظر شما ، من معتقدم در برابر هر سکوت جمعی که منجر به ایجاد دیکتاتوری و تک صدایی شود یک ملت یک پارچه و متحد نیز تشکیل میشود ، همان تز و آنتی تز!!!
من درد مشترکم مرا فریادکن...
یا آن آقایی که در لیست دوستان است و ترس را صفت عالی ذات من و هم فکرانم میکند کدامین شب را روی بستر خاک و آغوش رتیل و سفیر توپ فرانسوی سر کرده ؟ در کدامین صف نفت عکس فلان را در ماه وهم مشتبهتان کرده اند که بدانید جهل مرکب چیست و تا کجا ریشه دارد ؟ شمایان که شعار سر دادید : موسوی رایتو پس گرفتیم !!!! اصلا به سخنان 25 بهمن 88 جناب روحانی گوش فرا داده اید که بدانید آتش این حصر را او و رفقایش افروختند ؟ قرار است چه اتفاقی بیفتد یا کدامین تریلی از کلاه شامورتی در بیاید در کشوری که رییس جمهورش نهایتا عمرش صرف شکستن کارشکنی ها خواهد شد ؟!در کشوری که جهل و جنون و خشونت و جنگ در رگهای هنر و فرهنگ و اخلاق معاصرش چون خون حیض جاریست ؟؟؟
کدامین دیوار کج را طمع خام اصلاح بسته اید ؟در کشور نخبه کشی که حتا در همین کتابناکش در غیاب اساتید فن که هستند و خاموشند و میسوزند چنین استدالات بچه گانه ای همه آنها را فراری داده . از رفتن ملا و نبودن عده ای که نامشان را بی اذنشان نمیبرم شرم باید کنید . کجا بودند شما و رفقای ملامت گر خودستایتان که پیش از انتخابات در بحث شرکت کنند ،اگر ، اگر نیت اصلاح داشتید و ارشاد؟؟؟!!!! فرا ریزی پارانویاست این چندین صفحه فخر و مباهات جاهلانه یا فروریزی خرد ؟؟؟؟ اگر مسلمانید که : الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم . اگر ادیبید و حکیم که گفتم : گندم از گندم بروید جو زجو و اگر عالم تجربی هستید که نیوتن حنجره اش ترکید از فشار قانون سوم و اگر جبر تاریخی سوسیالیسم را معتقید که عاقبت زین نردبان افتادن است . علم و آگاهی به فرمایش انیشتاین در بطن تجربه است که از فحوای کلامتان شیرخام بیرون میزند . پیش از شما در بحث کدامیک از ما توهین و تهمت روا داشت ؟ یا دوستان رای دهنده که در بحث های پیش از انتخابات بودند کدامشان توهین کردند؟ شما که تمام حجتان بر ما راییست که داده اید و فردی که انتخاب شده چون خانه عنکبوت سست !!! از کدام سوراخ به گزش تفرقه برخاسته اید ؟! بگذارید این اسب تروا که نیامده آتش اختلاف و دشمنی به اردوگاه مخالفان زد وضع حمل کند ، کابینه و برنامه بدهد بعد گز نکرده پاره کنید . علم غیب دارید یا قوم نوحید که بر خیرخواهان و ناصحان خویش هزار انگ و آزار روا دارید ؟؟ بس است این بحث پر ملال و بی ریشه . این از جوانمردی شمایان است که پرچم ملامت بر سر یاران و دوستان خویش میکوبید !!!! دست مریزاد بر شمایان . با شما همان بس که بین علی و عثمان رفت : فصبر جمیل والله مستعان علی ما تصفون . ساخته باشید دروی بذری را که کاشتید که عمرا بیمه البرز و ایران هم چنین خدماتی نمیدهد که شما به حریف دادید و بی قرآن بر سر نیزه و بی راس بر نی آتش اختلاف را از دامن وی برداشته به اردوگاه خویش آوردید ، که چه ؟؟ باز گردید به 16سال که نه ، 20 سال پیش . سنتان اگر قد نداد شاید دستتان برسد به شمارگان قدیم نشریات امید و پیام دانشجو در زمانی که شما وصفش را شنیده اید و ما زهرش را چشیده ایم . بیچاره ملتی که ریش سپیدان و شیوخ خویش را استهزا کردو بر مرکب غرور و توهم نشست و کتاب نخواند که بیاموزد شیوه ی تفکر را بلکه خواند بسان حمال الحطب و راند در شب تار و دشت بی ماه و مه آلود . لا اقل از "هیچ" عزیز و "صداقت" گرامی سعه صدر و جوانمردی می آموختید که آنها اگر رای دادند از سر خودآگاهی بود نه دیگر خواهی !!!! و اذعان داشتند که برانداز نیستند . شمایان که جمع کثیریتان براندازید در باطن و رای دهنده در ظاهر نفاق عملتان باعث تکدر جام اخلاق است .
شب تیره تان طولانی و خوابتان گوارا ای اهل تروا .....
خاطرات پدر را از فرمایشات اعلی حضرت در ما زنده فرمودید : هر کس که نمیخواهد عضو حزب رستاخیز شود پاسپورت بگیرد و برود !!!!
نمیخواستم چیزی بنویسم یا توی این بحث های رقت انگیز بچه گانه شرکت کنم . دختر خانم محترم ، سرکار خانم پژوهشگر ، شما که سخنگوی خودپنداشته ی جامعه هستید ! به کدامین حق مرا و 12میلیون نفر را با چرخش انگشتان مبارک بر کی بورد از جامعه بیرون میرانید ؟ چه کسی گفته که رای ندادن حق ما نیست ؟ پس با این اوصاف هویت شما در انداختن برگه ای به صندوق نهفته که از انداختنش لاجرم مجبورید !!!!! و یا اصولا باید مهر تمام انتخابات را در شناسنامه داشت تا شهروند بود؟!!! این شمایید که حق ندارید پدرانتان را به دلیل رای های فروردین 58 و یا رای به بنی صدر و سایر رای ها محکوم کنید . این شمایید که کشوری را که فقط از آن خود میدانید مدیون خون نسل سرخ من هستید . شما کجا و گوجار و جاجیله و زمهریر کردستان و برهوت دشت عباس و فاو؟! شما کجا و سوت خمپاره و ردیف منور دوشکا و داغ رفیق و زبان تف زده و کام تلخ ؟!!! به چه حقی چنین میتازید بر کسانی که تنها جرم ناکرده شان تفکری خلاف طبع شماست ؟ این از سر خودشیفتگی است یا فاشیسم که 12میلیون هم میهن خویش را به چوب گله ی سامری میرانید ؟! این چنین آموخته اند اساتیدتان ؟!
سرکار خانم از اونجا که بنده هم به روحانی رای دادم وگفتم فرد ملی مذهبی هستم ، به نظر شما اون موقع که به دوستان بی هویت گفتین ایا این یک نوع توهین بود یا آزادی بیان!!؟
الان اینجا گفتین توی خیالتون خوش باشید چی؟؟آزادی بیان هست!!؟؟؟
ما خوشیم ، شما نگران ما نباش
شما هم با رأیی که دادی تا یک سه چهار ماهی خوش باش فعلا
ولی واقعیت اینکه از نظر من کسی که رأی نمی ده به این بهانه که اعتراض کنه
داره از زیر بار مسئولیت شونه خالی می کنه
بی خیال بابا
من آرمانگرا هستم
و اصلاح طلب
اینها باعث می شه فکر کنم کسی که مثلا رأی نمی ده به بهانه ی اعتراض چجوری می تونه کشورش رو دوست داشته باشه
من قصد توهین به هیچ کس رو نداشتم و ندارم
من نظرم رو دادم
همین
بهتره خودم رو از این کتاب بکشم کنار
با اعتراض تو خالیتون خوش باشین دوستان
نظرم
اگر به آزادی بیان اعتقاد دارین نظر بدین نه تهمت بزنین که اصولگرا هستم