چگونه بهترین همسر باشم
نویسنده:
محسن کاظمی
امتیاز دهید
زن یکى از زیباترین مظاهر لطف و رحمت الهى است که با خلقتش آسایش و آرامش به عالم هستى اهداء گشته است، و در پى این آرامش و سکونت، مبنا و راهکار راهوار کمال در صحنه وجود نقش بسته است، زن با بهترین نقش و اساسى ترین جایگاه پا در عرصه گیتى نهاد تا متانت و طمئنینه که سرمایه و هستى مردان است را مفهوم بخشیده و مرد را ناخودآگاه تا بسوى بالاترین ارزشها و کمالات همراهى نماید و با این افتخار بهشت را به بهترین بودن خویش زینت داده و افتخار آنرا داشته باشد که به کلمات مباهات آمیز نبى مکرم اسلام و ائمه معصومین (علیهم السلام) آمده تا بفرمایند: بهشت زیر پاى مادران است و قدر و منزلت زن و مادر را از بهشت هم بالاتر ببرند. در کتاب آماده شده به نکاتی و موضوعاتی پرداخته شده که اجرا کردن آنها باعث می شود جزء بهترین همسران برای شوهر خود باشید.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی چگونه بهترین همسر باشم
به زودی دیگر آدم مشکل به یاد خواهد آورد که روزی روزگاری زندگی شکل دیگری داشته است .
ملا جان بی کاپشن هم میتوان این خزان سنگین و بی ثمر عمر را سپری کرد......
اما آیا بدون سرپناه و آرامش می شود؟؟؟؟
ابدا.
هرگز.
دوست عزیز منظورتان را متوجه نشدم.
لطفا واضح تر صحبت کنید.
منظورتان از این نقطه بازی ها دقیقا چیست؟
....................................................................................................... خاموشی
آخ آخ ملا جان حرف دل ما رو زدی.
فقط خدا میدونه این درد گران ما را......
کیست که بداند با حقوق 400 تومنی نمیشه خوشتیپ و خوشکل و خوش هیکل بود؟؟؟؟
کیست که بداند با روزی 10 تا 11 ساعت کار در شبانه روز نمیشه شاداب و کامیاب و امیدوار بود؟؟؟؟
کیست که بداند این همه نبوغ و استعداد در حال پژمرده شدن و نابود شدن است؟؟؟؟
و.......
آقا سرتان را درد نیاورم همین چند وقت پیش خانم گفت: "ملا تو رو خدا یه کاپشن درست حسابی بپوش! چیه این آخه!!!"
ناگفته نماند ما اول زمستان حقوق را که گرفتیم یک کاپشن کتان از این احمدی نژادی ها خریدیم، بانو که گفت یک درست و حسابی اش را بخر آمدیم و کاپشنمان را نصف قیمت(30تومن) فروختیم به آقا رضا (بقال سر کوچه) رفتیم بالاشهر و تابلو فروشگاه چرم مشهد را دیدیم؛ گفتیم چرم می پوشیم؛ قیمت گرفتیم 650هزار، دود از کله ی مبارک برخاست، هاکوپیان را زیارت کردیم قیمت دادند 460هزار برای یک اورکت شیک فقیرانه! مغازه به مغازه پرسیدیم و همچنان سرمان دود می کرد تا اینکه رسیدیم مغازه ی همین حاج ابراهیم خودمان، چند تا کاپشن از سوریه آورده بود، می گفت دانه ای 135هزار؛ هیچ... هنوز که هنوز است کاپشن نخریده ایم و سرما بر گرده ی مبارک می زند و ما؛ شرمسار از اینکه نتوانستیم بهترین همسر باشیم.
بله مخاطبم شما بودید بزرگوار.
شما گفتین که خرج ازدواج یه صیغه است منم دیدم ازدواج خیلی خرجش سنگین تر از این حرفهاست به همین دلیل لازم دیدم حرفتون رو نقد کنم.
موفق باشید.
آخ آخ ملا جان حرف دل ما رو زدی.
فقط خدا میدونه این درد گران ما را......
کیست که بداند با حقوق 400 تومنی نمیشه خوشتیپ و خوشکل و خوش هیکل بود؟؟؟؟
کیست که بداند با روزی 10 تا 11 ساعت کار در شبانه روز نمیشه شاداب و کامیاب و امیدوار بود؟؟؟؟
کیست که بداند این همه نبوغ و استعداد در حال پژمرده شدن و نابود شدن است؟؟؟؟
و.......
جانا سخن از زبان ما می گویی. تازه یک وقتی می شود همسر عزیزت (همان که عاشقش شده ای!) می گوید: ملا خوش تیپ باش! لباس خوب (البته ذو المارک و گران قیمت!) بپوش... یکی نیست به این جامعه ی نسوان یادآوری کند که پایه حقوق اداره کار حدود 398 هزار تومان است نه 3 میلیون و...
لا اله الا الله
من به هیچ وجه نظر شما رو قبول ندارم دوست عزیز.
از جنبه ی اقتصادی و اجتماعی اگر بخواییم به ماجرا نگاه کنیم می بینیم که الان حتی ایده آل ترین افراد هم بی همسر موندند. چرا؟ چون هیچ بنده خدایی تو این دوره زمون نمیتونه حتی با ثمره ی 15 سال عرق ریختنش یه خونه بخره!!!!!
اگر بخواییم از لحاظ زیبایی شناختی به ماجرا نگاه کنیم باز می بینیم که همیشه یه عده ی بسیار زیاد هستند که بخوان بی همسر بمونن البته متاسفانه.
ضمنا این ما جهان سومیها هستیم که از زادواج یه کوه جابه جا ناشدنی ساختیم. ازدواج تنها برای ما جهان سومیها یک مسئولیت است در صورتی که ازدواج در حقیقت نباید جز آرامش و پیشرفت چیز دیگری باشد.