مردی که مرده بود
نویسنده:
دیوید هربرت لارنس
مترجم:
پرویز داریوش
امتیاز دهید
✔️ مردی که مرده بود (انگلیسی: The Escaped Cock) با نام اصلی خروس فرار کرد، رمانی از دی. اچ. لارنس، نویسندهٔ اهل انگلستان است. کتاب یک رمان کوتاه است که در اصل از دو بخش تشکیل شده. بخش اول در سال ۱۹۲۷ و پس از بازدید از مقبره اتروسک نوشته شد و منعکس کننده دنیای پس از مرگ است. بخش دوم در سال ۱۹۲۸ و در طول اقامت نویسنده در سوئیس اضافه شد.
از متن کتاب:
در نزدیکی اورشلیم دهقانی بود که خروسی جنگی داشت. این خروس جانور بی نوایی بود اما پرهای خوش نمایی داشت که هر چه فصل بهار نزدیکتر میشد و شکوفه های انجیر بیشتر می شکفت، بر تابش پرهای او می افزود و بر گلوی نارنجی رنگش برجستگی خاصی نمایان میشد. دهقان تنگ دست بودو در کلبه ای کاه گلی منزل داشت. ملکی جز یک حیاط کوچک و تنگ و بدنما که در آن درخت انجیری پر گره کاشته بود، نداشت. میان بوستانها و مزارع زیتون و گندم مالک سخت کار می کرد و پس از اتمام کار برای خواب به خانه مسکین کاه گلی خود که در کنار جاده واقع بود، باز می گشت...
بیشتر
از متن کتاب:
در نزدیکی اورشلیم دهقانی بود که خروسی جنگی داشت. این خروس جانور بی نوایی بود اما پرهای خوش نمایی داشت که هر چه فصل بهار نزدیکتر میشد و شکوفه های انجیر بیشتر می شکفت، بر تابش پرهای او می افزود و بر گلوی نارنجی رنگش برجستگی خاصی نمایان میشد. دهقان تنگ دست بودو در کلبه ای کاه گلی منزل داشت. ملکی جز یک حیاط کوچک و تنگ و بدنما که در آن درخت انجیری پر گره کاشته بود، نداشت. میان بوستانها و مزارع زیتون و گندم مالک سخت کار می کرد و پس از اتمام کار برای خواب به خانه مسکین کاه گلی خود که در کنار جاده واقع بود، باز می گشت...
تگ:
د ه لارنس
آپلود شده توسط:
princi pino
1391/11/16
دیدگاههای کتاب الکترونیکی مردی که مرده بود
توی رمان فاسق خانم چترلی یا داستان کوتاهِ سایهای در باغ رزِ لارنس اینجور نیست. زنها چند قدم دورتر از شوهر عنین (یا ناتوان جنسیِ) خود، در زیر درختانِ باغ با مردهای بیگانهای آمیزش میکنند. این عقیده لارنسه و معتقده ایرادی نداره! کاری به میثاقهای اجتماعی و اخلاقیِ نوشته یا نانوشته نداره! در صورتی که یا باید از شوهرهاشون رسماً طلاق بگیرن و بعد با هر کسی که خواستند تشریف ببرند یا بمونن و وفادار باشن.
لارنس مخالف هر نوع سرکوب جنسی است!
قوانین اخلاق هم از این قماش هستند، اخلاق شرع یا عرف، اخلاقی فردی و اجتماعی. کسی اجازه نداره هر وقت که نیازی جنسی در وجود خودش حس کرد، با هر کسی که تو کوچه و خیابون که رسید نیازش رو بر طرف کنه. لارنس به این اعتقاد نداره. به وجه حیوانیِ قضیه عقیده داره.
اون چیزی که عهدین (یعنی کتاب مقدّس یا عهد عتیق و جدید) باهاش شروع میشه اینه که میگه در ابتدا خدا بود و خدا کلمه بود. برای ما هم بالاترین کلمه کلمۀ خداست. کلام و قول و حرف خیلی ارشش بیش از اینهاست که خیال میکنیم. مرد همون قولشه. همۀ میثاقها و قراردادها همون قول هستند. زن و مردی با یک جملۀ خطبۀ عقد به هم حلال میشن.
لارنس عقیده به آزادی مطلق جنسی داره.