رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
فلسفه دین
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 38 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 3.5
با 38 رای
.
فلسفه دین شاخه‌ای از فلسفه مشتمل بر همه مباحث فلسفی‌است که بن‌مایه آن‌ها پرسش‌هایی‌است که از دین سرچشمه می‌گیرد. فلسفه دین، ارزیابی مفاهیم و باورهای بنیادین سنت‌های دینی ویژهٔ جوامع مختلف است. موضوعات اصلی فلسفه دین، استدلال پیرامون طبیعت، وجود یا عدم وجود خدا، زبان دین، معجزه، دعا، مسئله شر، صفات خدا، پلورالیسم دینی، معرفت‌شناسی دینی و رابطه بین دین و دیگر نظام‌های ارزشی مانند اخلاق و علم تجربی است. فلسفه دین با فلسفه دینی متفاوت است؛ فلسفه دینی فکر فلسفی‌است که توسط دین هدایت می‌شود که نمونه‌هایی از آن را می‌توان در فلسفه مسیحی یا فلسفه اسلامی جست‌وجو کرد، اما فلسفه دین تبیین عقلانی ماهیت دین به خودی خود است، بنابراین برای مطالعهٔ فلسفه دین نیازی به باورمندی به ادیان وجود ندارد.
اصطلاح فلسفهٔ دین، اصطلاحی‌است که از اواخر قرن هجدهم رایج گردیده‌است. این اصطلاح تحت تأثیر هگل رواج یافت که گونه‌های مختلف فلسفه را در نظام فکری خود وارد کرده بود. فلسفه دین، با پرسش‌های بنیادی آغاز می‌شود که ادیان به وجود آورده‌اند. فلسفه‌ورزی در این پرسش‌ها بازتاب برداشت فیلسوف از کارکرد فلسفه‌است.
بخش مهمی از فلسفهٔ دین را دلایل وجود خدا و دلایل عدم وجود خدا تشکیل می‌دهند. دلایل جهان‌شناسانه وجود خدا سابقه‌اش به افلاطون و ارسطو می‌رسد که به مفهوم علیت باور داشتند. دلایل وجودشناسانه که نخستین بار آنسلم آن را باب کرد، مرکز ثقلش مفهوم موجود کامل است. دلایل عدم وجود خدا و رد ادله سنتی اثبات خدا نیز همواره مورد توجه فلسفهٔ دین بوده‌است.
معرفت‌شناسی باور دینی با این پرسش که رویکرد درست و مناسب برای ارزیابی باور دینی چیست و نیز با انجام خود این ارزیابی سروکار دارد. در بسیاری از این مباحث، بر تضاد میان نقش عقل انسان و وحی الهی تأکید می‌شود. در این باره، توماس آکوینی، کوشیده‌است ترکیبی از این دو به وجود آورد. کانت، در پی این بود که دین را تنها بر پایهٔ عقل بنیان نهد. کی‌یرکه‌گور باور دینی را پیرو موشکافی عقلی ساختن، مخل ایمان دینی اصیل دانسته‌است. معرفت‌شناسان اصلاحی، معتقدند که باورهای دینی، حتی اگر کسی دلیل و بیٌنه‌ای بر آن نداشته باشد، قابل توجیه عقلی‌اند. بحثی در میان پیروان ادیانیهود ،مسیحیّت و اسلام مطرح است که آیا می‌توانیم تعبیر فلسفه یهود یا فلسفه مسیحی یا فلسفه اسلامی را به کار ببریم یا خیر؟ علتش هم این است که نهحضرت موسی و نه حضرت عیسی و نه حضرت محمد هیچ کدامفلسفه نیاورده‌اند و قصدشان هم این نبوده که فلسفه بیاورند.
عصر ما به لحاظ اعتقادات دینی،پر دغدغه ترین اعصار تاریخ است.
فلسفه دین یکى از شاخه هاى معرفت است که به چند و چون درباره محتویات دین مى پردازد: انتظار از دین ، مسئله الوهیت ، زبان دین ، تجربه دینى ، اعجاز ، از جمله مباحث این دانش است که فیلسوفان دین با کاوش هاى عقلانى و از منظره هاى درون دینى و برون دینى به آن مى پردازند. مؤلف این اثرنیز با همین شیوه ، در شش بخش ، سرفصل هاى مهم فلسفه دین را کاویده است.
در گذشته پرسش های دینی مربوط به خود دین بود،اما امروزه سوالات دیگری مطرح است،و آن اینکه آیا دین تبیین عقلانی دارد یا ندارد؟
این دیگر دین نیست،بلکه فلسفه ی دین است.

این کتاب که در زمینه مورد بحث از کتب معروف،و نسبتا جامعی است،به مباحث زیر می پردازد:
- فلسفه و کلام و تفاوت آن دو
- تعریف دین و فلسفه ی دین
- گستره ی دین
- اثبات خدا
- عوالم قبل و بعد از انسان
- مراتب شهود
- چیستی رویا
- اعجاز و کارهای خارق عادت
و تجربه ی دینی
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
poorfar
poorfar
1392/03/21

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی فلسفه دین

تعداد دیدگاه‌ها:
33
عبادتگران بسیار فراوانند. دنیا از آنان پر است. تمام عبادتگاهها از عبادتگران پر است. عبادت آنان تشریفاتی است. صرفا دنباله رو سنتها هستند.
نمادها را پرستش می کنند. قلبشان از عشق انباشته نیست. عطش واقعی خدا را ندارند. تنها یک وظیفه اجتماعی را انجام می دهند. شاید به آن عادت کرده اند.
اگر آنرا انجام ندهند احساس می کنند چیزی کم است... فقط به زیبایی هستی ای که ما را فرا گرفته است عشق بورز. این عبادت راستین است، زیرا خدا آشکار است.
به هزاران شیوه در دسترس است- در درختان، در گلها، در پرندگان، در کوهها، در خورشید، در ماه، در انسانها و در حیوانها. خدا را احساس کن!
بیشتر از آن که باور پیدا کنی، زیبایی هستی را احساس کن. شکوه عالم، شکوه شبی پر ستاره را احساس کن. اگر زیبایی طلوع خورشید نتواند به تو کمک کند زانو بزنی،
هیچ عبادتگاهی نخواهد توانست. اگر صدای آواز مرغی از دوردست هیچ جذبه ای برای تو نداشته باشد، پس تو مرده ای. پس عبادت در تو مرده است.
عبادت تنها زمانی می تواند انجام یابد که قلب با زندگی به تپش در آید.
تو باید چراغ راه خود باشی. این سودا را از سرت به در کن که می توانی از کتابها راهنمایی بگیری یا می توانی دانایی را از دیگران قرض بگیری.
این یکی از بزرگترین موانع جست و جوی روحی و معنوی توست. تو به هیچ چیزی در بیرون از وجودت احتیاج نداری. خدا همه آنچه را که در سفر لازم داری در اختیارت نهاده.
تو فقط باید درونت را جست و جو کنی: چراغ در درون توست و تنها چراغ درونت می تواند به تو کمک کند مسیر درست را از مسیر غلط تشخیص دهی،
به بیراهه نروی و همواره در جهت هستی گام برداری. کسانی که به دیگران متکی هستند، فرصت را از دست می دهند.
( البته در این مسیر،‌ دیگران فقط نقش عصا را برای تو بازی می کنند که برخیزی و تو با صبر و سماجت است که می توانی طی طریق نمایی. )
خرد فقط زمانی شکوفا می شود که بدانی چگونه تنها باشی. خرد طبیعت وجود توست. آنگاه که تو کاملا تنهایی و همه عالم را فراموش کرده ای،
آنگاه که فقط خودت هستی، در درون خودت خوش و خرمی و هیچ نیازی به دیگری و هیچ میل و هوسی برای هیچ چیز دیگر نداری، در آن آرامش خلوت با خویش،
خرد شکوفا می شود. خرد بعنای دانش نیست. خرد یعنی بصیرت، یعنی روشنی. خرد بعنای معلومات نیست، بلکه بمعنای دگرگونی است.
خرد یعنی نگریستن به زندگی به شیوه ای کاملا تازه. بیاموز که تنها باشی و بگذار تا خرد از عمق وجدت به سطح آید. آنگاه می توانی در دنیا زندگی کنی اما در عین حال
حتی در میان جمع نیز تنها، بی تفاوت و تاثیر ناپذیر خواهی ماند. تو در دنیا خواهی بود نه از دنیا. و تو قابلیت تشخیص درست از نادرست را خواهی یافت.
دیگر به احکام و دستورات بیرونی تکیه نخواهی کرد. دیگر بر انجیل و .... تکیه نخواهی کرد. تو کتاب مقدس خود را یافته ای. صدای خدا را از درون قلبت شنیده ای.
دیگر نیازی به اطلاعات درجه دوم و دست دوم نداری. اینک تو یک خط مستقیم تماس با خدا داری.
فلسفه دین
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک