رسته‌ها
سیمای خیام
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 44 رای
درباره:
خیام
امتیاز دهید
5 / 4.4
با 44 رای
عمر خیام در سده پنجم هجری در نیشابور زاده شد. فقه را در میانسالی در محضر امام موفق نیشابوری آموخت؛ حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستاره‌شناسی را فراگرفت. برخی نوشته‌اند که او فلسفه را مستقیماً از زبان یونانی فرا گرفته بود.
در حدود ۴۴۹ تحت حمایت و سرپرستی ابوطاهر، قاضی‌القضات سمرقند، کتابی دربارهٔ معادله‌های درجهٔ سوم به زبان عربی نوشت تحت نام رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله و از آن‌جاکه با نظام‌الملک طوسی رابطه‌ای نیکو داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد. پس از این دوران خیام به دعوت سلطان جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی و وزیرش نظام الملک به اصفهان می‌رود تا سرپرستی رصدخانهٔ اصفهان را به‌عهده گیرد. او هجده سال در آن‌جا مقیم می‌شود. به مدیریت او زیج ملکشاهی تهیه می‌شود و در همین سال‌ها (حدود ۴۵۸) طرح اصلاح تقویم را تنظیم می‌کند. تقویم جلالی را تدوین کرد که به نام جلال‌الدین ملک‌شاه شهره‌است، اما پس از مرگ ملک‌شاه کاربستی نیافت. در این دوران خیام به‌عنوان اختربین در دربار خدمت می‌کرد هرچند به اختربینی اعتقادی نداشت. در همین سال‌ها (۴۵۶) مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اثر ریاضی خود را با نام رساله فی شرح مااشکل من مصادرات اقلیدس را می‌نویسد و در آن خطوط موازی و نظریهٔ نسبت‌ها را شرح می‌دهد. همچنین گفته می‌شود که خیام هنگامی که سلطان سنجر، پسر ملک‌شاه در کودکی به آبله گرفتار بوده وی را درمان نموده‌است. پس از درگذشت ملک‌شاه و کشته شدن نظام‌الملک، خیام مورد بی‌مهری قرار گرفت و کمک مالی به رصدخانه قطع شد بعد از سال ۴۷۹ اصفهان را به قصد اقامت در مرو که به عنوان پایتخت جدید سلجوقیان انتخاب شده بود، ترک کرد. احتمالاً در آن‌جا میزان الحکم و قسطاس المستقیم را نوشت. رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) احتمالاً در همین سال‌ها نوشته شده‌است. غلامحسین مراقبی گفته‌است که خیام در زندگی زن نگرفت و همسر برنگزید.
باغی که آرامگاه خیام در آن قرار دارد، تصویر از کنار آرامگاه امامزاده محروق گرفته شده‌است و در ورودی قدیمی این باغ در تصویر دیده می‌شود.
مرگ خیام را میان سال‌های ۵۱۷-۵۲۰ هجری می‌دانند که در نیشابور اتفاق افتاد. گروهی از تذکره‌نویسان نیز وفات او را ۵۱۶ نوشته‌اند، اما پس از بررسیهای لازم مشخص گردیده که تاریخ وفات وی سال ۵۱۷ بوده‌است .مقبرهٔ وی هم اکنون در شهر نیشابور، در باغی که آرامگاه امامزاده محروق در آن واقع می‌باشد، قرار گرفته‌است.
از میان کتاب های رو به فراموشی که حجم اندکی دارد و در نسخه های معدود چاپ شده است کتاب سیمای خیام فتح الله همایونفر می باشد که به صورت خلاصه و موجز به معرفی خیام و دستاوردهای او می پردازد و چنان با قلمی شیوا این بحث را دامه می دهد که گویی نمی فهمید چه موقع این کتاب به پایان می رسد ...
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
186
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
khar tu khar
khar tu khar
1391/10/22

کتاب‌های مرتبط

برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی سیمای خیام

تعداد دیدگاه‌ها:
8
[quote='vasekara']با سیمای واقعی و دستکاری نشده خیام آشنا شویم.
علامه محمد تقی جعفری فیلسوف معاصر توضیح می دهد:
خیام فقط شاعر چند ده دو بیتی نیست. ادیب است. ستاره شناس و فلکی است. ریاضی دان و هندسه دان و استاد جبر است. در این لینک:
http://tahoor.com/fa/Article/View/114824[/quote]
عرض شود جسارت حضرات به قدری فزونی یافته که پس از حافظ و مولوی و ... اکنون سعی در مصادره ی خیام دارند. این یکی را نخواهید توانست بس که خیام زاویه نگاهش را به هستی واضح و شفاف بیان کرده است.
با سیمای واقعی و دستکاری نشده خیام آشنا شویم.
علامه محمد تقی جعفری فیلسوف معاصر توضیح می دهد:
خیام فقط شاعر چند ده دو بیتی نیست. ادیب است. ستاره شناس و فلکی است. ریاضی دان و هندسه دان و استاد جبر است. در این لینک:
http://tahoor.com/fa/Article/View/114824
لطفاً رسیدگی کنید این کتاب دانلود نمیشه.شاید بیشتر از بیست بار سعی کردم. فقط هم با این یکی مشکل دارم باقی کتابا که قابل دانلودن براحتی دانلود میشن.ممنون
آیا امکان دریافت این کتاب از طریق سایت وجود دارد؟ بعد از چند تلاش پی در پی بازهم از طرف سایت با پیام خطا مواجه شده‌ام...
اتفاقا اون دوستی که نمی شد اسمشرو برد معین زاده است کتابش تنها چیزی که نداره مستنداته و اوج مغلطه گرایی معین زاده رو توی کمدی خدایانش هم که منتسب به همین خیامه به وضوح میشه دید. یه جورایی میشه گفت شاهد یه آپارتاید فکری هستیم تو آرای ایشون. خوب به هر حال اونم که میگه بیخدا ست نظرشو گفته.یا سیاوش اوستا که میشگه زرتشتیه .یا شفا که میشگه خراباتیه . یا همین اینوریا یکی از همین مراجع قم شدیدا چند وقت پیش رو مسلمان بودنش مانور می داد.:stupid:
دوست عزیز کتاب "خیام و آن دروغ دلاویز" رو بخون تا دستگیرت بشه که خیام عقیده اش چی بوده و به خاطر جو و فضای نا مناسب آن زمان مجبور شده اونها رو به صورت ایما و اشاره در شعر هاش بیاره. فکر کنم کتابش توی این سایت هم باشه
ما نفهمیدیم آخرش.
خیام با خودش چند چند بوده .هر کسی یه چیزی میگه میگن خراباتی بوده,صوفی بوده,زرتشتی بوده,مسلمون بوده,این آخرها هم یه دوستی که اسمشو نمیشه برد اومده میگه بی خدا بوده.
من که کل اشعار منتسب بهش رو خوندم و چیزی عایدم نشد یعنی ماجرا رو نفهمیدم که چی بوده و چی شده؟!!:stupid::-(
سیمای خیام
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک