رسته‌ها
با توجه به وضعیت مالکیت حقوقی این اثر، امکان دانلود آن وجود ندارد. اگر شما صاحب حقوق مادی این کتاب هستید، می‌توانید اجازه نشر رایگان نسخه الکترونیکی آن را به ما بدهید یا آن را از طریق کتابناک به فروش برسانید.
برای اطلاعات بیشتر صفحه «شرایط و قوانین فروش» را مطالعه کنید.
ساعتها
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 33 رای
امتیاز دهید
5 / 4.2
با 33 رای
✔️ در رمان ساعت ها، مایکل کانینگهام به شکلی مبتکرانه به زندگی و کار ویرجینا وولف می پردازد تا داستان گروهی از شخصیت های هم عصرش را بازگو کند. افرادی که در حال تقلا با مطالبات متناقض عشق و وراثت، و یأس و امید هستند. رمان با بازسازی روزهای آخر زندگی وولف پیش از خودکشی اش در سال 1941 آغاز می شود و سپس به داستان های دو زن متجدد آمریکایی می پردازد که علیرغم خواسته های دوستان و خانواده، در تلاش برای ساختن زندگی موفقی برای خود هستند. کلاریسا وان، ویراستار کتاب است و در جایی که امروزه با نام دهکده ی گرینویچ شناخته می شود، زندگی می کند. خواننده برای اولین بار کلاریسا را در حال خریدن گل برای مهمانی دوستش ریچارد، شاعری مریض که به تازگی برنده ی جایزه ی ادبی مهمی شده، ملاقات می کند. لارا براون، زنی خانه دار است که در کالیفرنیای پس از جنگ زندگی می کند و وظیفه ی تربیت تنها پسرش را بر عهده دارد و به دنبال زندگی حقیقی خود، بیرون از ازدواج ناموفق اش می گردد. در حین مهمانی ریچارد، کانینگهام به شکلی غیرمنتظره و اندوه ناک، سرنوشت این دو زن را با زندگی ویرجینیا وولف گره می زند. رمان به زمان های مختلف در قرن بیستم پرش می کند و هر خط آن با زبان صریح، قدرتمند، معاصر و موزون کانینگهام طنین انداز می شود. رمان ساعت ها، پرشور، عمیق، به شدت تأثیرگذار و قابل توجه ترین موفقیت مایکل کانینگهام تا به امروز است.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
آپلود شده توسط:
rahshad
rahshad
1391/10/06

کتاب‌های مرتبط

درج دیدگاه مختص اعضا است! برای ورود به حساب خود اینجا و برای عضویت اینجا کلیک کنید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی ساعتها

تعداد دیدگاه‌ها:
9
من یادمه چند سال پیش فیلمشو دیدم نیکوئل کیدمن توش بازی کرده ولی چون اون موقع سنم پایین بود و فیلم هم کمی نیاز به تامل داشت و خیلی پیچیده بود،نفهمیدم قضیش چیه!
خیلی برای خودم خوشحالم که اول دانلودش کردم بعد امتیازم تموم شد.
کاش می شد یه ترجمه ی دیگه ازش بذاریم تو سایت
خواستم بانگ هستی خودم باشم
اما دریغ و درد که زن بودم....فروغ
با خود می گوید که خیلی تسکین دهنده است به این راحتی رفتن باید خیلی احساس راحتی به آدم بدهد.
می شود به دیگران گفت دیگر نمی توانستم تاب بیاورم.تو که نمی دانی.دیگر نمی خواستم سعی کنم.
....
به شکمش دست می زند.هرگز این کار را نمی کنم.
.....
چون همسر و مادری زنده هرگز دست به چنین کاری نخواهد زدشاید هیچ لغزشی,هیچ خشمی و دمغ شدنی نمی توانست قابل قیاس با چنین کاری باشد.
راحت می شود گفت که این شر است......بخشی از کتاب(با ترجمه ی نچسبش)
با یه دختر سیمون دوبووار باز نشستم پا فیلم(خودم بار دومم بود) مطمئن بود عاشق زنانگی فیلم میشه.
فیلم(اون فیلم خارق العاده ی عااااالی) تموم شد و طرف برگشت تو چشام زل زد و گفت : کی فک می کنه زنا انقد دیوونه و خودخواهن؟
کی فک می کنه؟
واقعا کی فک می کنه؟
گاهی دلم می خواد هرچی دارم بدم , یکم خودخواهی بره تو رگای اون دختر و لورا.........
سپاس فراوان از دوست عزیز آپلود کننده.
اثر بسیار خوبیه و به نظرم ابتدا اثر را مطالعه کنید و سپس سراغ فیلمش برید کیف دوچندانی میبرید
این کتاب جزو یکی از هزار و یک کتابی که قبل از مرگ باید خواند قرار دارد.با تشکر بابت آپلود این کتاب
بازی‌ها تو این فیلم فوق العاده اس بخصوص نیکول کیدمن با موسیقی مینیمال فیلیپ گلس که تاثیرگذاریِ فیلم رو دو چندان کرده
به دوستانى که فیلم این کتابو ندیدن؛ فیلمش به شدت توصیه میشه...
ساعتها
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک