در پیرامون رمان
نویسنده:
احمد کسروی
امتیاز دهید
سطرهای آغازین کتاب :
چرا دانا دروغ پردازد یا بخواندن دروغ عمر خود را تباه سازد؟!
از عادتهایی که از اروپا نزد ما آمده یکی هم رماننویسی و رمانخوانی است. تا دیر زمانی رمانها بزبانهای اروپایی میآمد و کسانی که آشنای آن زبانها بودند میخواندند. سپس دورهی ترجمه رسید و رمانهایی بزبان عربی یا فارسی یا بدیگر زبانهای شرقی ترجمه گردید. سپس هم رمان نویسانی از خود شرقیان در هر کجا پدید آمدند.
اکنون هم رمانها بزبانهای اروپایی در همه جا پراکنده است هم ترجمههای فراوانی از آنها چاپ یافته و مییابد و هم کسان بسیاری برمان نویسی یا بعبارت بهتر بدروغ پردازی و افسانه بافی برخاستهاند.
...
بیشتر
چرا دانا دروغ پردازد یا بخواندن دروغ عمر خود را تباه سازد؟!
از عادتهایی که از اروپا نزد ما آمده یکی هم رماننویسی و رمانخوانی است. تا دیر زمانی رمانها بزبانهای اروپایی میآمد و کسانی که آشنای آن زبانها بودند میخواندند. سپس دورهی ترجمه رسید و رمانهایی بزبان عربی یا فارسی یا بدیگر زبانهای شرقی ترجمه گردید. سپس هم رمان نویسانی از خود شرقیان در هر کجا پدید آمدند.
اکنون هم رمانها بزبانهای اروپایی در همه جا پراکنده است هم ترجمههای فراوانی از آنها چاپ یافته و مییابد و هم کسان بسیاری برمان نویسی یا بعبارت بهتر بدروغ پردازی و افسانه بافی برخاستهاند.
...
آپلود شده توسط:
farhizesh
1391/10/20
دیدگاههای کتاب الکترونیکی در پیرامون رمان
من به عنوان کسی که تجربه ی رمان خواندن را دارم میدانم که این حرف مغلطه ای بیش نیست. شما با خواندن اینکه فلان شخص فلان کار را کرد یا فلان تفکر را داشت ، آن تجربیات شخص را به تجربیات خود اضاف نمیکنید. کسی که با تبر سر یک پیرزن را میشکافد خیلی تفاوت دارد با کسی که در رمان میخواند که شخصی چنین کاری را کرد ( اشاره به رمان جنایت و مکافات ). خواندن رمان و تجربه ی واقعی بسیار با هم فرق دارند و رمان به هیچ وجه نمیتواند جایگزین تجربه ی واقعی بشود
رمان خواندن، عمر تباه کردن است: عجبا!!! مگر نشنیده اید که اگر می خواهید مساله ای را به اطلاع بقیه برسانید بهترین راه بیان غیر مستقیم آن است!؟هان![/quote]
اساسا شما هنر را درک نکرده اید که چنین حرفی میزنید. هنر از ناخودآگاه سرچشمه میگیرد و در اصل برای بیان مسئله نیست. هنر زیبایی است. هنر با حس انسان سر و کار دارد. هنر و زیبایی نیاز اولیه انسان نیست و کسروی این را فهمیده بود و میگفت به نیازهای اساسی تر بپردازید که ایران در حال حاضر مشکلش جای دیگری است. ما اصلیات را ول کرده ایم و به فرعیات چسبیده ایم. آخر سر هم دیدیم که بی فکری به اصطلاح روشنفکرهایمان چه بلایی سرمان آورد
رمان خواندن، عمر تباه کردن است: عجبا!!! مگر نشنیده اید که اگر می خواهید مساله ای را به اطلاع بقیه برسانید بهترین راه بیان غیر مستقیم آن است!؟هان!
چرا ما جنبه نقد نداریم و اگر کسی نظر میدهد او را محکوم کرده و میخواهیم که از نیستی ساقط شود؟
ایشان هم به عنوان یک انسان یک نظری دادند، میشود تحقیق بیشتر کرد یا پذیرفت یا نپذیرفت؛ حال چرا باید منتظر یک نتیجه کلی و قطعی راجع به انسانها باشیم؟
ایشان هم مانند هر انسان دیگری از اشتباه به دور نیستند(مثلاً نظر ایشان درباره از بین بردن هویتهای قومی و ایجاد هویت ملی تنگ نظرانه، که امروز کاملا در همه جوامع اشتباه بودن آن اثبات شده است)، ولی به نظر بسیاری از جامعه شناسان و استادان علوم سیاسی ایشان یکی از برجسته ترین نظریه پردازان ایرانی بوده است که به دست یک عده متعصب که نمیتوانستند نظرات متفاوت با نظر آنها را تحمل کنند، کشته شد و براستی او جانش را برای دفاع از آزدای و مبارزه با تحجر و تعصب فدا کرده است.
در ایران دوستی ایشان شکی نیست، پس حال که همه ما بیش از هر چیز به ملیت خود افتخار داریم، به ایشان و هر کسی که آزادانه نظر خود را ابراز میدارد احترام بگذاریم.