کدو قلقله زن
نویسنده:
حمید عاملی
امتیاز دهید
یکی بود یکی نبود. یه پیرزنی بود.یه روز خواست بره دیدن یه دونه دخترش . کارهاشو رو به راه کرد و در خونه اش رو بست و رفت و رفت و رفت تا رسید به کمرکش
کوه، که یک دفعه یه گرگ گنده سر و کله اش پیدا شد، جلوش دراومد و گفت:
آهای ننه پیرزن کجا میری؟ بیا که وقت خوردنت رسیده.
پیرزنه گفت: ای بابا من که پیرم و پوست و استخون. بگذار برم خونه دخترم چاق و چله بشم بعد می آم تو منو بخور.
گرگه گفت : خب برو. من همین جا منتظرم...
بیشتر
کوه، که یک دفعه یه گرگ گنده سر و کله اش پیدا شد، جلوش دراومد و گفت:
آهای ننه پیرزن کجا میری؟ بیا که وقت خوردنت رسیده.
پیرزنه گفت: ای بابا من که پیرم و پوست و استخون. بگذار برم خونه دخترم چاق و چله بشم بعد می آم تو منو بخور.
گرگه گفت : خب برو. من همین جا منتظرم...
آپلود شده توسط:
mahjoob
1391/09/24
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کدو قلقله زن
30-40 سال گذشته و این کتابها هم که دیگه منتشر نمیشه پس چه مشکل حقوقی داره آخه! واسه ما که این کتابهای کودکی رو گم کردیم الان فقط همین مرور خاطراتمون مونده که حق اینو هم ازمون میگیرن!
در هرصورت عالیه من این کتاب رو خیلی دوست دارم :-*
مرسی;-)