رسته‌ها
طلسم شهر تاریکی
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 6 رای
نویسنده:
امتیاز دهید
5 / 4.8
با 6 رای
تصویرگر: نیکزاد نجومی

در آن روزگاران قدیم، شهری بود که همیشه تاریک بود. مردم سینه به سینه از بزرگترها شنیده بودند که یک روز صبح که مردم از خواب بیدار می شوند، هر چه منتظر می مانند، نه خورشید می آید و نه روز می شود. نسلهای بعد دیگر نه معنی خورشید را می فهمیدند و نه معنی روز را و پیران شهر هم نمی توانستند به پرسشهای آنها درباره خورشید و روشنایی و روز پاسخ گویند. تنها می دانستند که پاسخ همه آنها در شکستن طلسمی است که در کوه سیاه قرار دارد.
یک روز، کاوه آهنگر در دکان خودش در میان آهن پاره ها نقشه طلسم را یافت و نوشته های آن را برای پسرش و دوستان او خواند. آنها پس از آگاهی از راز طلسم، با یکدیگر پیمان بستند که به کوه سیاه بروند و طلسم را بشکنند. به این ترتیب، سفر پرماجرای آنان آغاز گشت.
بیشتر
اطلاعات نسخه الکترونیکی
تعداد صفحات:
125
فرمت:
PDF
آپلود شده توسط:
mahjoob
mahjoob
1391/09/24

کتاب‌های مرتبط

گاو مهربون روباه نادون
گاو مهربون روباه نادون
5 امتیاز
از 4 رای
طلسم حصار
طلسم حصار
4.3 امتیاز
از 14 رای
دختر هیزم شکن
دختر هیزم شکن
5 امتیاز
از 8 رای
قصه های بهرنگ: مجموعه داستان
قصه های بهرنگ: مجموعه داستان
4.6 امتیاز
از 661 رای
برای درج دیدگاه لطفاً به حساب کاربری خود وارد شوید.

دیدگاه‌های کتاب الکترونیکی طلسم شهر تاریکی

تعداد دیدگاه‌ها:
1
برخیز و با کمندت
با نیزه بلندت
رخنه بکن به دیوار
دیوار میشه نشون دار
دیوار ترک ورمیداره
سرشو زمین میذاره
طلسم شهر تاریکی
عضو نیستید؟
ثبت نام در کتابناک