سرگذشت دومرول دیوانه سر
نویسنده:
صمد بهرنگی
امتیاز دهید
سرگذشت دومرول دیوانهسر بازنویسیای از یکی از داستانهای کهن حماسی آذربایجان است که صمد بهرنگی آن را با نثری روان و مردمی برای نوجوانان بازگو کرده است. داستان درباره پهلوانی به نام دومرول است؛ مردی مغرور و نترس که میخواهد با مرگ بجنگد و از قدرت خود در برابر آن هم استفاده کند. او پلی بر رودخانه میسازد و از مردم برای عبور از آن پول میگیرد، حتی اگر رودخانه خشک باشد. وقتی صدای مرگ را میشنود و درمییابد که هیچکس توان رویارویی با مرگ را ندارد، تصمیم میگیرد خودش با مرگ روبهرو شود. اما وقتی مرگ به سراغش میآید، تازه میفهمد که زندگی چقدر عزیز است. او از خدا مهلت میخواهد تا کسی پیدا شود که به جای او بمیرد. پدر و مادرش نمیپذیرند، اما همسرش حاضر میشود جانش را فدا کند. در نهایت، خداوند به خاطر عشق و فداکاری زن، زندگی دوبارهای به دومرول میبخشد. این داستان با زبانی ساده و لحن افسانهای، مفاهیمی مانند غرور، عشق، فداکاری، و ناتوانی انسان در برابر مرگ را بازتاب میدهد و به مخاطب میآموزد که ارزش واقعی زندگی را باید در محبت و ایثار جستوجو کرد.
آپلود شده توسط:
Reza
1386/07/20
دیدگاههای کتاب الکترونیکی سرگذشت دومرول دیوانه سر