خویشاوندان دور
نویسنده:
کارلوس فوئنتس
مترجم:
مصطفی مفیدی
امتیاز دهید
✔️ خویشاوندان دور، اثر کارلوس فوئنتس، رمانی بی زمان ـ در رمز خیال و واقعیت و آمیزهای نامتمایز از بیداری و رویا ـ در میان زندههایی مرده و مردگانی به زندگی بازگشته است.
دو دوست در یک بعد از ظهر آفتابی نوامبر در باشگاه اتومبیل رانی فرانسه ناهار میخورند. ضمن صرف غذا دوست سالخورده ـ کنت دو برانلی ـ که عمرش با عمر قرن برابری میکند، تجربههای تازهاش را با دوست جوانتر در میان میگذارد و کلاف قصه در این گفت و گو باز میشود. ساختار رمان بیشتر در قالب نقل تجربههای پراکنده و گسسته روایتگر قصه است که گاه به گاه جایش با نویسنده عوض میشود؛ روایتگری که یک جا در پارک مونسو دست دوستی پسرکی در انزوا را رد میکند و جایی دیگر ـ پیرانه سر ـ برای جبران آن کوتاهی، ناتراشیدگی مردکی خشن و بی ادب را تحمل میکند؛ مردی که روایتگر تصویر آن پسرک را در چهره او میبیند. در این سیر زمانی طولانی که روایتگر آن را در ملک اربابی آن ژین له بن در خاطر مرور میکند سیر و سلوکی را در میان خواب و بیداری و پندار و خاطره تجربه مینماید. او همواره گوش به نغمههای رازآمیز دارد و به چشم اندازهای جادویی و صحنههای از یاد رفته کودکی چشم دوخته است.
بیشتر
دو دوست در یک بعد از ظهر آفتابی نوامبر در باشگاه اتومبیل رانی فرانسه ناهار میخورند. ضمن صرف غذا دوست سالخورده ـ کنت دو برانلی ـ که عمرش با عمر قرن برابری میکند، تجربههای تازهاش را با دوست جوانتر در میان میگذارد و کلاف قصه در این گفت و گو باز میشود. ساختار رمان بیشتر در قالب نقل تجربههای پراکنده و گسسته روایتگر قصه است که گاه به گاه جایش با نویسنده عوض میشود؛ روایتگری که یک جا در پارک مونسو دست دوستی پسرکی در انزوا را رد میکند و جایی دیگر ـ پیرانه سر ـ برای جبران آن کوتاهی، ناتراشیدگی مردکی خشن و بی ادب را تحمل میکند؛ مردی که روایتگر تصویر آن پسرک را در چهره او میبیند. در این سیر زمانی طولانی که روایتگر آن را در ملک اربابی آن ژین له بن در خاطر مرور میکند سیر و سلوکی را در میان خواب و بیداری و پندار و خاطره تجربه مینماید. او همواره گوش به نغمههای رازآمیز دارد و به چشم اندازهای جادویی و صحنههای از یاد رفته کودکی چشم دوخته است.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی خویشاوندان دور
نه بازتاب کسی که در آینه نگاه می کند.
واقعا دنبال این کتاب بودم.
با وسواسی مثال زدنی صبح که از خواب قصد غرق شدن در دریای یکنواخت روزمرگی را دارم با گرم ترین حس به سراغ دنیای شیرین کتابناک میایم. چندین جلد کتاب با ارزش و دیدن نام کبیر مرد و یک فنجان چای داغ مینوشم و دلگرم غرق روزمرگی میشوم.... دلگرم از انسانهایی که هنوز هستند و تاریخ نشده اند.
انهایی که ساعت ها وقتشون را برای اسکن گرفتن از کتاب ها میگذارن و بدون کوچکترین انتظار از دیگری حتی انتظار تشکر هم ندارند.
میدانم نباید تشکر کرد و سرورها را مشغول میکند و این حرفها اما...
سپاس کبیر مرد و سپاس
ازتون بی اندازه سپاسگزارم که این همه وقتتون رو میگزارید و کتاب آپلود می کنید.خسته نباشید دوست با ارزش من.