دن آرام - جلد 1
نویسنده:
میخائیل شولوخف
مترجم:
احمد شاملو
امتیاز دهید
ترجمه دیگر
✔️ دن آرام داستانی است در باره قزاقان ساکن دن و شرح زندگی یک خانواده قزاق به نام «ملِخوُف» در زمان صلح، سالهای سرنوشتساز جنگ اول جهانی، انقلاب ۱۹۱۷ اکتبر روسیه و یک جنگ داخلی تلخ. البته قهرمانان و نقش آفرینان داستان درست مانند رمان «جنگ و صلح» تولستوی زیادند. اما آنچه خواننده را بیشتر به دنبال خود میکشاند بازیگر اصلی آن مردی جوان به نام «گریگوری (گریشا) پانتلویچ ملخوف» است. گریگوری شخصیتی شجاع، جنگاور و خستگیناپذیر است که در تمام رویدادهای بزرگ تاریخی زمانش حاضر شدهاست. او هرگز نمیداند به چه روی میجنگد. آیا بر علیه آلمانها میجنگد یا بر علیه بلشویکها؟ در جستجوی عدالت، گاهی با سرخها ارتباط برقرار میکند و گاهی به سراغ سفیدها میرود. (سرخ لقب کمونیستها و سفید عنوان طرفداران امپراتوری است). او عاشق روسیهاست اما از تزار نفرت دارد. او دولتی سوسیالیستی میخواهد به شرطی که مالکیت قزاقها بر زمین را دست نخورده باقی گذارد. تجربیات سیاسی و نظامی گریگوری که به خاطر حوادث و مشکلات جنگ اول جهانی و انقلاب روسیه به دست آورده در پس داستان عشق شورانگیز و غمانگیز وی رنگ میبازند.
توجه به لهجه محلی و اجزای شعر عامیانه قزاقها (که با ترجمه بسیار خوب و دقیق شاملو همراه شده) از خصوصیات بارز این کتاب است
بیشتر
✔️ دن آرام داستانی است در باره قزاقان ساکن دن و شرح زندگی یک خانواده قزاق به نام «ملِخوُف» در زمان صلح، سالهای سرنوشتساز جنگ اول جهانی، انقلاب ۱۹۱۷ اکتبر روسیه و یک جنگ داخلی تلخ. البته قهرمانان و نقش آفرینان داستان درست مانند رمان «جنگ و صلح» تولستوی زیادند. اما آنچه خواننده را بیشتر به دنبال خود میکشاند بازیگر اصلی آن مردی جوان به نام «گریگوری (گریشا) پانتلویچ ملخوف» است. گریگوری شخصیتی شجاع، جنگاور و خستگیناپذیر است که در تمام رویدادهای بزرگ تاریخی زمانش حاضر شدهاست. او هرگز نمیداند به چه روی میجنگد. آیا بر علیه آلمانها میجنگد یا بر علیه بلشویکها؟ در جستجوی عدالت، گاهی با سرخها ارتباط برقرار میکند و گاهی به سراغ سفیدها میرود. (سرخ لقب کمونیستها و سفید عنوان طرفداران امپراتوری است). او عاشق روسیهاست اما از تزار نفرت دارد. او دولتی سوسیالیستی میخواهد به شرطی که مالکیت قزاقها بر زمین را دست نخورده باقی گذارد. تجربیات سیاسی و نظامی گریگوری که به خاطر حوادث و مشکلات جنگ اول جهانی و انقلاب روسیه به دست آورده در پس داستان عشق شورانگیز و غمانگیز وی رنگ میبازند.
توجه به لهجه محلی و اجزای شعر عامیانه قزاقها (که با ترجمه بسیار خوب و دقیق شاملو همراه شده) از خصوصیات بارز این کتاب است
دیدگاههای کتاب الکترونیکی دن آرام - جلد 1
دوست عزیز چرا از کتابخوان استفاده نمیکنید:-(
مسلما برای باقی دوستان هم سخته دوست من...بخصوص که حس لمس کتاب و ورق زدن صفحه ها دلنشینی مطالعه رو صد چندان می کنه....اما متاسفانه قیمت بالای کتاب ها و همین طور گاهی تحریف و سانسور برخی نوشته ها و نایابی برخی نسخ و در کنارشان البته شوق و اشتیاق خواندن, این سختی ها رو بسیار کم می کنه....غنیمتی ست این pdf ها...
کتاب هایی مثل همین دن آرام ، من کتابشون رو نخوندم و حالا دلم میخواد همین پی دی اف رو بخونم ... 4 جلد سخت نیست خوندش از روی مونیتور ؟ من بیشتر تک جلدی ها رو از روی همین لپ تاپ میخونم اونم به سختی ...
شما ها چجوری می تونید بخونید ؟ 4 جلده ها ........[/quote]
این که چیزی نیست من روزانه 100الی150صفحه با کامپیوتر میخونم
در جایی صحبت شاملو را در ارتباط با ترجمه ی این اثر خواندم....خواندنش خالی از لطف نیست:
..............................................
خلاصه ای از یادداشت شاملو چنین است:
«من دن آرام را وسیله یی رام یافته بودم برای پیش نهاد زبان روایی به نویسنده گان فارسی زبان، به دلیل آن که فضلا بی این که معلوم باشد مشروعیت فتواشان را از کجا آورده اند زبانی به کار می برند که ربطی به زبان زنده و پویای مردم ندارد».
شاملو به صراحت می نویسد: «من نمی پذیرم که کلمات جاافتاده یی نظیر شمبه، پمبه، دمبه، قلمبه، را باید شنبه، پنبه، دنبه و قلنبه نوشت و آن گاه چون جمع نون ساکن و حرف ب میسر نیست نونش را میم تلفظ کرد (بگذریم که استادی به قصد محکم کاری شکمبه را هم شکنبه مرقوم فرموده بود!») شاملو در ادامه می نویسد: «من نمی دانم چرا و به سود چه چیز باید از کلمات و ترکیبات جاافتاده و صیقل خورده یی[مانند] واسه و همچنین شناسه ی معرفه یی برساخته ی مردم از قبیل «ه» در کلمات درخته و دختره و شوهره و خانمه چشم پوشید؟».
و بالاخره شاملو برای کم کردن روی استادان مدعی مینویسد: «ما دوست داریم ببینیم حضرت اش این جمله را به انشای خودش چه جوری می نویسد: معلوم شد استاده نه ذوق دارد نه سواد».
شاملو درباره ی حرف «ط» و تبدیل آن به حرف «ت» نظر بسیار جالب توجهی دارد.
او می گوید: «بر این اعتقادم که فارسی هم مثل خیلی از زبان های دیگر زبان متجاوز را مصادره به مطلوب کرده است و مثل پاره یی زبان های دیگر از قبیل مصری در آن غرق نشده است. ط عربی فقط در جاهایی از زبان ما باقی مانده است که تغییرش به معنی درست کلمه لطمه وارد می کند، چنان که حیات به جای حیاط.
سوآل این است که مثلاً کلمه ی ملات چرا باید ملاط نوشته شود، چه رسد به این که تهران را طهران بنویسیم!».
شاملو درباره ی نوشتن کلمه هایی چون«ساده گی»، «برافروخته گی» و «پله کان» می گوید: «ما معتقدیم در این ترکیبات آن چه به صورت حروف کاف و گاف آمده حروف میانجی است که تلفظ دو مصوت پیاپی را تسهیل می کند».
آنچه شاملو در باب جایگزینی کلمه ها و ترکیبات می گوید، فوق العاده آموزنده است.
اصولاً تسلط او به ترکیبات و کلمه ها تا سرحد کمال است.
او چه در شعرهایش و چه در نثرش بهوظیفه ی شاعر و نویسنده در گسترشو توسع زبان کاملاً داناست.
ترکیب هایی چون: رنجاب، دیرمان، واپسرفت، هرزابه، با همانِ تنهایان، جلپاره، مرده آباد، نازکا و... در شعرهایشاز استادی او در این باب حکایت می کنند.
او می نویسد: (نقل به مضمون) «به تنوری که هم برای پخت نان به کار می رود و هم برای طبخ آش،
هم در زمستان وسیله ی گرم کردن آشپزخانه است هم فرازش گرم ترینو دل چسب ترین جایی کهشب های سرد برفی بتوان بستر خود را بر آن گسترد «آتش دان» نام داده است»،
بعد با طنز خاص خود ادامه می دهد: «اما مترجمان به ساده گی به آن«بخاری» گفتهاند که نه اختراع اش در بخارا صورت گرفته، نه بخار در آن نقشی برعهده دارد»!