زوایا و مدارات
نویسنده:
محمد حقوقی
امتیاز دهید
فصل اول این کتاب، شامل دو غزل و یک مثنویست و چند شعری که تقریبا بهترین کارهای او در دوره های پس از دوره نخستین است که می شود به آن ها دوره های سرگردانی گفت. و آغازی برای ادوار بعد. و به همین لحاظ هریک از آنها حاصل یک دوره خاص شعری. هشتمین شعر این فصل از لحاظی برگزیده ایست از دوره سرگرمی با شعر آزاد و نهمین شعر، در بحبوحه بیگانگی و یگانگی با مردان و زنان خانه ای که از در و دیوار آن بوی نماز برمیخاست و گویی برگرد مرگ می گردید و لاله عباسی هایی که پیر میشدند و جوان می شدند و روزمرگ آنان را می شمردند. و شعرهای دیگر این فصل هر یک نمونه ای از دوره هایی کوتاه چند ماهه و سریع که شاید در هریک از آن دوره ها بیش از سه چهار شعر نوشته نشده است. فصل دوم شامل شعرهایی که بیشتر قطعه های کوتاهی است از دوره ای که می توان به آن نام "دوره تماشا" داد. نگاههایی گذرا و تصویرهایی شتاب آمیز: دریای توفانی، چراغهای رنگی، زنی با وحشت باد، وزنی که می رقصد. و در کنار باغ غروب نشستن و کلاغان بازگردانده را نگریستن. دوره ای با حدود بیست شعر که از میان آنها، سرانجام به همین هفت شعر اکتفا شد. فصل سوم شامل شعرهایی که در دوره ای بسیار آموزنده و سرشار به مرحله نوشتن رسید. دوره ای که نحوه نطفه بستن و شکل گرفتن شعر و رسیدن به امکانات دیگر \"اگر چه ناقص\" او را بیش از پیش به کار خویش دلبسته داشت. در همین دوره بود که کلمات اندک اندک با او مهربان شدند و در عین مهربانی، خشن تر و زبرتر. و همین مهربانی بود که آنها را در شعر راه داد. و نیز در همین دوره بود که با بازگشتی به تاریخ دور و نزدیک و مردانی و حوادثی که در فضای مبهم شعر او چهره نمودند. به مرحله لمس آن کلمات رسید و بخصوص از نظر مکالمات شعری و خط داستانی شعر تجربیاتی فراوان کسب کرد. فصل چهارم شامل دوره ای که دید او را نسبت به شعر به گونه ای محسوس تر از دوره قبل تغییر داد. و در برخی ازشعرها کم و بیش شبحی از فرمی را که بسیار دنبال آن گشته بود دید. اما در دنیاهایی مختلف و با حالاتی متفاوت: اندیشیدن به مفهوم زمان، و ساعتی که به اقتضا در پهنه کویر می ایستد سفری به روستا و آسیابی که خاکستر می شود، حرکتی در غرفه ها و خورندگان و نوشندگانی که به جبر مرگ تن در می دهند و شبها و روزهای مستی و خستگی و تحیر بازیچگان و تمسخر بازیگران. و همه اینها در قالب هایی که از دوره فصل سوم پیش بینی شده بود و اینکه تا یافتن راهی پیشرفته تر تنها راه ادامه کار اوست...
بیشتر
آپلود شده توسط:
Reza
1386/07/20
دیدگاههای کتاب الکترونیکی زوایا و مدارات
به عریانی
در استتار گرفتند
که خون سرخ تو را در کرانه ی مغرب
در آب مرگ تو بنشست
و در سرشک تو از منظر غریب تو برخاست ؟
اگر بمانم تا سالهای دیگر عشق
بیا بمانیم
بیا بخوانیم
بیا بدانیم
در آن مدار توحش
که دستهای اساطیر
در آبهای فلزی فرو شدند
که ویران کرد ؟
که راز قطب نمای بزرگ را دانست ؟
که درازنامه ، منشورهای پنهان را
به دادگاه افق های دورتر
آویخت ؟
و آبهای پرکنده
موج مرتبه ها را
به شهرهای دگر بردند
اگر بمانم تا سالهای دیگر عشق
بیا بمانیم
بیا بخوانیم
بیا بدانیم
که بی مهابت آب
که بی مهابت باد
به سطح آب
به قلب باد
چرا گفتند
که در تعلق آن خواهران سبز نباید ماند
در آبهای خلیج
بر آستانه ی دریا
بیا که از دل این موج آخرین برهیم
مگر رهایی ما گله را رهایی نیست ؟
و ناو جنگی پیر از کنار بحر گذشت
و دسته دسته ی چوپانان
میان هیمنه ی آبهای سبز خلیج
از کناره ی دریا
در دشت خشک گم گشتند
چه آبهای غلیظی
کجاست مأمن آوارگان سرخ بیابانی
ییا بدانیم
بیا بخوانیم
بیا بمانیم
اگر بمانم تا سالهای دیگر عشق
ketab khobi bod vaghean
man yeki ke leZat bordam