آن دم که مــــرا مــــی زده بـر خـــاک سپــارید
زیـــــر کفنــــــم خمــــــره ای از بـــــاده گذاریـد
تــــا در سفـــــر دوزخ از ایــن بــــــاده بنوشـــم
بـــــر خــاک مـن از ساقــــه انگـــــور بکــاریــــد
آن لحظـــه کــه بـا دوزخیــــان کنـــــم مـــلاقات
یک خمـــره شـــراب ارغـــوان بــرم به سوغات
هرقدر که در خاک ننوشیدم از این باده صافی
بنشینـــــم و بــــا دوزخیـــــــان کنـــم تــــلافی
جــز ساغـــر و پیمانــــه و ساقـــی نشنـاسـم
بــر پــایـــه پیمانــه و شـادی است اســـاسـم
گر همچــو همــــای از عـطش عشق بسـوزم
از آتــــــــش دوزخ نــــهراســــــم نــــهراســـــم
صبح ست ساقیاT قدحی پر شراب کن
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زان پیشترT که عالم فانی شود خراب
ما را زجام باده گلگون خراب کن
خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش می طلبی ترک خواب کن
روزی که چرخ از گل ما کوزه ها کند
زنهار کاسه سر ما پر شراب کن
ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم
با ما به جام باده صافی خطاب کن
کار صواب باده پرستی ست حافظا
بر خیز و عزم جزم به کار صواب کن
رمهای معروف موسیقی سنتی:
1:پیش درآمد:
قطعه ایست ضربی که معمولا در ریتم سنگین و آرام2/4 اجرا می شود و اصولا شروع موسیقی سنتی و نه لزوما با این فرم می باشد قطعه پیش درآمد وقار خاصی داشته و معمولا رنگ و لعاب کلی دستگاه و آواز را به عنوان پی
ش زمینه دارا می باشد.
2:درآمد:
قطعه ایست بدون ریتم و آوازی که پس از پیش درآمد اجرا می شود و فضای احساسی مایه اصلی آواز را دارا می باشد و از این جهت که شروع کار آوازخوان و شعر با این فرم است اهمیت بسزایی، بخصوص در انتخاب شعر دارا می باشد.
3:چهار مضراب:
قطعه ایست ضربی که معمولا در ریتم 6/8 و شاخه های این ریتم اجرا می شود از لحاظ فرم می توان گفت شخصیت دارترین فرم موسیقی سنتی ست و گیرایی و دلچسبی خاصی برای همگان دارد.
4:گوشه های آواز:
گوشه ها نغمات آوازی هستند که با فضای احساسی خاص خود در پس و پیش هم تکرار می شوند و از جهت تنوع و رنگبندی کلی آواز و همچنین انتخاب شعر بسیار حائز اهمیت هستند مانند:بیداد،حجاز،عراق،عشاق و....
5:رنگ:
رنگ قطعه ایست ضربی و معمولا مقید به ریتم 6/8 که در پایان کار اجرا می شود رنگ شکل و فرم خاص خود را داشته و همچون چهارمضراب از دیگر فرمها قابل تمایز است
6:ترانه یا تصنیف:
ترانه قطعه ایست با کلام و موزون که معمولا حاصل تلفیق شعر و موسیقی ضربی ست و در هر کجای اجرای موسیقی سنتی چه در آغاز و چه در میان و پایان ممکن است اجرا شود مانند:مرغ سحر،سنگ خارا،همه شب نالم چون نی و....
موسیقی بازی نت هاست، ریاضیاتی است که حتا بیگانگان با ریاضی هم می توانند درکش کنند. انواع موسیقی اعم از کلاسیک و مدرن چیزی نیستند جز غذای روح. یکی آرام می پسندد یکی تند اما آنچه واضح است مناسبت موسیقی با موقعیت و حال شنونده است.
ولی من از روی تجربه ایی که داشته ام میگویم که موسیقی هایی که خیلی به خشونت میرود و ضرب آهنگهای تند و گوش خراشی دارند خیلی برای اعصاب و روان خوب نیست و به مرور هیچ چیز برای شنونده باقی نخواهد گذاشت جز روانی در هم ریخته و روحیه ایی پرخاشگر.[quote]
[quote]موسیقی اصیل هیچ گاه و هیچ زمانی از بین رونده نیست و دلیل اینکه جوان ها امروز نمی تونند خودشون رو با موسیقی سنتی وفق بدن همین موسیقی بیماری است که تو جامعه گسترش پیدا کرده .
[quote]حالا قضیه موسیقی اصیل و موسیقی های جدید و خالی از روح هست .[quote]
[quote]من خود همه نوع موسیقی را گوش داده ام ولی به جرات میگویم که موسیقی اصیل ایرانی ذهن را به شکوفایی و روح را به آرامش میرساند که البته برای خود من این آرامش خیلی مفید بوده
به نظرم باید احساسات شخصی رو کنار بذاریم؛ من هم انواع اهنگ رو گوش کردم و میکنم،
نمیدونم چرا ملایم بودن اهنگ رو عامل رشد و شکوفایی روح میدونید! و با کدوم مدرک بقیه اهنگها (مثلا متال) رو باعث پسرفت تفکر و ذهن میدونید .
مشخصه که موسیقی باید بتونه تاثیر بذاره!
ولی مشخصا واضحه که موسیقی سنتی ایرانی نمیتونه همه انواع احساسات رو بیان کنه! و بیشتر برا بیان احساساتی مثل عشق و عرفان و ... مناسبه.که اون هم خاص ایرانه!
البته مخالف موسیقی ایرانی و سنتی نیستم! ولی اینکه این سبک موسیقی رو کامل بدونیم و بقیه رو ناقص اشتباهه. چه بسا که سبکای دیگه حتی به مراتب بهتر میتونن انواع حس رو به شنونده انتقال بدن!
به نظر من اصرار بر برتر بودن موسیقی ملایم و سنتی بیشتر به علت علاقه و روحیات شخصی شما میتونه باشه و نه چیز دیگه.
اینکه هر کسی چه نوع موسیقی رو می پسنده بستگی به روحیاتش داره. من خودم بشخصه رپ،یا حتی پاپی که ریتم تند داشته باشه و... دوس ندارم اما باهشون مشکلی ندارم حتی بنظرم باید باشه وحرفشو بزنه.ولی اینکه الان دیگه دوره ی موسیقی سنتی نیست رو قبول ندارم. بعضی چیزا میتونن خودشونو با زمان تطبیق بدن، و موسیقی سنتی اینطور که نشون داده میتونه این کار بکنه به نوعی سبک نامجو گروه رستاک یا همای...
بله شما درست میفرمایید تارا خانوم خود من هم موسیقى سنتى میشنوم مثل هماى ولى نمیتونیم انکار کنیم که هر قدر به سمت جلو حرکت میکنیم نوازندگان و خواندگاه این نوع موسیقى کم میشه و همون هاى که باقى ماندن از نسل هاى قبلن و نسل جدید بیشتر به دنبال پاپ میره مثل اهنگ هاى ابى و حتى پاپ هم داره قدیمى میشه و اکثرا پاپ مدرن میخونن مثل همون که قیمشى میخونه یعنى ترکیبى از پاپ ایرانى و پاپ غربى به هر حال انتخاب نوع موسیقى وابسطه به شخصیت طرفه و حتى اون موسیقى هایى که به گفته ى شما ضرر دارن ممکنه به افرادى خاص ارامش بده
دیدگاههای کتاب الکترونیکی آموزش مقامات موسیقی ایرانی
زیـــــر کفنــــــم خمــــــره ای از بـــــاده گذاریـد
تــــا در سفـــــر دوزخ از ایــن بــــــاده بنوشـــم
بـــــر خــاک مـن از ساقــــه انگـــــور بکــاریــــد
آن لحظـــه کــه بـا دوزخیــــان کنـــــم مـــلاقات
یک خمـــره شـــراب ارغـــوان بــرم به سوغات
هرقدر که در خاک ننوشیدم از این باده صافی
بنشینـــــم و بــــا دوزخیـــــــان کنـــم تــــلافی
جــز ساغـــر و پیمانــــه و ساقـــی نشنـاسـم
بــر پــایـــه پیمانــه و شـادی است اســـاسـم
گر همچــو همــــای از عـطش عشق بسـوزم
از آتــــــــش دوزخ نــــهراســــــم نــــهراســـــم
دور فلک درنگ ندارد شتاب کن
زان پیشترT که عالم فانی شود خراب
ما را زجام باده گلگون خراب کن
خورشید می ز مشرق ساغر طلوع کرد
گر برگ عیش می طلبی ترک خواب کن
روزی که چرخ از گل ما کوزه ها کند
زنهار کاسه سر ما پر شراب کن
ما مرد زهد و توبه و طامات نیستیم
با ما به جام باده صافی خطاب کن
کار صواب باده پرستی ست حافظا
بر خیز و عزم جزم به کار صواب کن
هر چی سعی کردم بفهمم چی نوشتی نتونستم:-(
ابرو به ما متاب، که ما، \"دل شکسته ایم\"
خانم نیوشا 2 - 2 -4 حرف میزنه این بندبازی میکنه
1:پیش درآمد:
قطعه ایست ضربی که معمولا در ریتم سنگین و آرام2/4 اجرا می شود و اصولا شروع موسیقی سنتی و نه لزوما با این فرم می باشد قطعه پیش درآمد وقار خاصی داشته و معمولا رنگ و لعاب کلی دستگاه و آواز را به عنوان پی
ش زمینه دارا می باشد.
2:درآمد:
قطعه ایست بدون ریتم و آوازی که پس از پیش درآمد اجرا می شود و فضای احساسی مایه اصلی آواز را دارا می باشد و از این جهت که شروع کار آوازخوان و شعر با این فرم است اهمیت بسزایی، بخصوص در انتخاب شعر دارا می باشد.
3:چهار مضراب:
قطعه ایست ضربی که معمولا در ریتم 6/8 و شاخه های این ریتم اجرا می شود از لحاظ فرم می توان گفت شخصیت دارترین فرم موسیقی سنتی ست و گیرایی و دلچسبی خاصی برای همگان دارد.
4:گوشه های آواز:
گوشه ها نغمات آوازی هستند که با فضای احساسی خاص خود در پس و پیش هم تکرار می شوند و از جهت تنوع و رنگبندی کلی آواز و همچنین انتخاب شعر بسیار حائز اهمیت هستند مانند:بیداد،حجاز،عراق،عشاق و....
5:رنگ:
رنگ قطعه ایست ضربی و معمولا مقید به ریتم 6/8 که در پایان کار اجرا می شود رنگ شکل و فرم خاص خود را داشته و همچون چهارمضراب از دیگر فرمها قابل تمایز است
6:ترانه یا تصنیف:
ترانه قطعه ایست با کلام و موزون که معمولا حاصل تلفیق شعر و موسیقی ضربی ست و در هر کجای اجرای موسیقی سنتی چه در آغاز و چه در میان و پایان ممکن است اجرا شود مانند:مرغ سحر،سنگ خارا،همه شب نالم چون نی و....
به نظرم باید احساسات شخصی رو کنار بذاریم؛ من هم انواع اهنگ رو گوش کردم و میکنم،
نمیدونم چرا ملایم بودن اهنگ رو عامل رشد و شکوفایی روح میدونید! و با کدوم مدرک بقیه اهنگها (مثلا متال) رو باعث پسرفت تفکر و ذهن میدونید .
مشخصه که موسیقی باید بتونه تاثیر بذاره!
ولی مشخصا واضحه که موسیقی سنتی ایرانی نمیتونه همه انواع احساسات رو بیان کنه! و بیشتر برا بیان احساساتی مثل عشق و عرفان و ... مناسبه.که اون هم خاص ایرانه!
البته مخالف موسیقی ایرانی و سنتی نیستم! ولی اینکه این سبک موسیقی رو کامل بدونیم و بقیه رو ناقص اشتباهه. چه بسا که سبکای دیگه حتی به مراتب بهتر میتونن انواع حس رو به شنونده انتقال بدن!
به نظر من اصرار بر برتر بودن موسیقی ملایم و سنتی بیشتر به علت علاقه و روحیات شخصی شما میتونه باشه و نه چیز دیگه.