بستنی های باستانی
نویسنده:
علی موقر
امتیاز دهید
.
تاریخ تلخ است. تاریخ سخت است. تاریخ دیرهضم است. تلخ است چون واقعیت انسان ها است. سخت است چون انسان ها پیچیده اند. دیرهضم است چون پیچیده می شود به پر و پای خود ما تا امروز. در این مکتوب می خواهیم تاریخ بخوانیم. چنان که تلخ و سخت و دیرهضم باشد و نباشد. امید است که انگبین این لحن، صفرای پیشداوری را نیفزاید.
بیشتر
تاریخ تلخ است. تاریخ سخت است. تاریخ دیرهضم است. تلخ است چون واقعیت انسان ها است. سخت است چون انسان ها پیچیده اند. دیرهضم است چون پیچیده می شود به پر و پای خود ما تا امروز. در این مکتوب می خواهیم تاریخ بخوانیم. چنان که تلخ و سخت و دیرهضم باشد و نباشد. امید است که انگبین این لحن، صفرای پیشداوری را نیفزاید.
آپلود شده توسط:
alimovaqar
1391/07/23
دیدگاههای کتاب الکترونیکی بستنی های باستانی
روایتی آمیخته به طنز که در روزگار تلاش برای پاک کردن هویت ایرانی٬ ما را بیشتر با ریشه هایمان آشنا می کند. تا یادمان باشد و به بچه هایمان بگوییم که ایران زمین بیشتر از عمر صفویه قدمت دارد.
میرزا حسنخان مستوفی , مستوفیالممالک دوران مشروطیت ، در کتاب خاطراتش مینویسد این پدرسگ ( کریم باستانی ) لیسیدنیی ساخته است از سردابهای یزد سردتر
حالا چرا پدرسگ (!)(!) یعنی این تشویق و تعریفش بوده ؟ اگه می خواست با کسی دعوا کنه بهش چی می گفت؟ ;-)
یه داستان جالب خوندم بد نیست دوستان هم بخونن:
بستنی از کجا آمد؟؟؟
داستان از اینجا شروع میشه که فردی به نام کریم باستانی ملقب به کریم یخ فروش پسر جوانی از شهر ری در بازار آن زمان (خیابان جمهوری امروز) بساط یخ فروشی داشت . یک گروه از مشتریان غالبا دائمی کریم کارمندان سفارت انگلستان در همان حوالی بودند . این مواجهه هر روزه کارمندان با کریم رابطه صمیمانه را بین آنها پدید آورد . کارمندان برای کریم که انگلیسی بلد نبود نام کریم یخی یا همان به گفته خودشان آیس کریم را برگزیدند . در اواسط درگیریهای دوران مشروطیت کریم برای جلب بیشتر مشتری به پخش یخ در بهشت مبادرت ورزید . و در همین دوران و برای اولین بار با مخلوط کردن شیر و یخ و زرده تخم مرغ و گلاب و شیره ملایر{هرکی نخوره از کف اش رفته دوستان}اولین بستنی تاریخ بشریت را ساخت. که مورد استقبال اهالی بازار و همسر سفیر انگلیس قرار گرفت مغازه ای در همان حوالی توسط سفیر انگلیس به کریم اهدا شد که بر سر در آن به زبان انگلیسی اسم فامیل کریم ( باستانی ) bastani نوشته شده بود که ایرانی ها به اشتباه بستنی می خواندند . در زمان افتتاح فروشگاه سفیر انگلیس با گفتن :
we name it after you
اسم محصول را به احترام کریم آیس کریم گذارد
میرزا حسنخان مستوفی , مستوفیالممالک دوران مشروطیت ، در کتاب خاطراتش مینویسد این پدرسگ ( کریم باستانی ) لیسیدنیی ساخته است از سردابهای یزد سردتر ، از لب یار شیرین تر، از پنبه خراسان نرمتر. سالها بعد کریم با یکی کارمندان سفارت انگلیس به نام الیزابت بسکین رابینز ازدواج کرده و به انگستان و بعد از آن به امریکا مهاجرت میکند ...
روح کریم یخی شاد...خدایش خیر دهاد.
اینکه صرفاً طنزه و واقعیت نداره
بسکین و رابینز دو نفر جدا بودن که با هم بیزنس راه میندازن[/quote]
تا جایی ک من میدونم این داستان واقعیت داره....مگه چیه؟؟{با لحن پسرخاله بخونید}
این دسیسه ی دشمنانه ک میخوان افتخار ایرانی بودن بستنی رو از ما بگیرن:D
یعنی عاقا اون دوره هم بستنی داشتن؟ ;-(;-(
یه داستان جالب خوندم بد نیست دوستان هم بخونن:
بستنی از کجا آمد؟؟؟
داستان از اینجا شروع میشه که فردی به نام کریم باستانی ملقب به کریم یخ فروش پسر جوانی از شهر ری در بازار آن زمان (خیابان جمهوری امروز) بساط یخ فروشی داشت . یک گروه از مشتریان غالبا دائمی کریم کارمندان سفارت انگلستان در همان حوالی بودند . این مواجهه هر روزه کارمندان با کریم رابطه صمیمانه را بین آنها پدید آورد . کارمندان برای کریم که انگلیسی بلد نبود نام کریم یخی یا همان به گفته خودشان آیس کریم را برگزیدند . در اواسط درگیریهای دوران مشروطیت کریم برای جلب بیشتر مشتری به پخش یخ در بهشت مبادرت ورزید . و در همین دوران و برای اولین بار با مخلوط کردن شیر و یخ و زرده تخم مرغ و گلاب و شیره ملایر{هرکی نخوره از کف اش رفته دوستان}اولین بستنی تاریخ بشریت را ساخت. که مورد استقبال اهالی بازار و همسر سفیر انگلیس قرار گرفت مغازه ای در همان حوالی توسط سفیر انگلیس به کریم اهدا شد که بر سر در آن به زبان انگلیسی اسم فامیل کریم ( باستانی ) bastani نوشته شده بود که ایرانی ها به اشتباه بستنی می خواندند . در زمان افتتاح فروشگاه سفیر انگلیس با گفتن :
we name it after you
اسم محصول را به احترام کریم آیس کریم گذارد
میرزا حسنخان مستوفی , مستوفیالممالک دوران مشروطیت ، در کتاب خاطراتش مینویسد این پدرسگ ( کریم باستانی ) لیسیدنیی ساخته است از سردابهای یزد سردتر ، از لب یار شیرین تر، از پنبه خراسان نرمتر. سالها بعد کریم با یکی کارمندان سفارت انگلیس به نام الیزابت بسکین رابینز ازدواج کرده و به انگستان و بعد از آن به امریکا مهاجرت میکند ...
روح کریم یخی شاد...خدایش خیر دهاد.[/quote]
اینکه صرفاً طنزه و واقعیت نداره
بسکین و رابینز دو نفر جدا بودن که با هم بیزنس راه میندازن
یه داستان جالب خوندم بد نیست دوستان هم بخونن:
بستنی از کجا آمد؟؟؟
داستان از اینجا شروع میشه که فردی به نام کریم باستانی ملقب به کریم یخ فروش پسر جوانی از شهر ری در بازار آن زمان (خیابان جمهوری امروز) بساط یخ فروشی داشت . یک گروه از مشتریان غالبا دائمی کریم کارمندان سفارت انگلستان در همان حوالی بودند . این مواجهه هر روزه کارمندان با کریم رابطه صمیمانه را بین آنها پدید آورد . کارمندان برای کریم که انگلیسی بلد نبود نام کریم یخی یا همان به گفته خودشان آیس کریم را برگزیدند . در اواسط درگیریهای دوران مشروطیت کریم برای جلب بیشتر مشتری به پخش یخ در بهشت مبادرت ورزید . و در همین دوران و برای اولین بار با مخلوط کردن شیر و یخ و زرده تخم مرغ و گلاب و شیره ملایر{هرکی نخوره از کف اش رفته دوستان:D}اولین بستنی تاریخ بشریت را ساخت. که مورد استقبال اهالی بازار و همسر سفیر انگلیس قرار گرفت مغازه ای در همان حوالی توسط سفیر انگلیس به کریم اهدا شد که بر سر در آن به زبان انگلیسی اسم فامیل کریم ( باستانی ) bastani نوشته شده بود که ایرانی ها به اشتباه بستنی می خواندند . در زمان افتتاح فروشگاه سفیر انگلیس با گفتن :
we name it after you
اسم محصول را به احترام کریم آیس کریم گذارد
میرزا حسنخان مستوفی , مستوفیالممالک دوران مشروطیت ، در کتاب خاطراتش مینویسد این پدرسگ ( کریم باستانی ) لیسیدنیی ساخته است از سردابهای یزد سردتر ، از لب یار شیرین تر، از پنبه خراسان نرمتر. سالها بعد کریم با یکی کارمندان سفارت انگلیس به نام الیزابت بسکین رابینز ازدواج کرده و به انگستان و بعد از آن به امریکا مهاجرت میکند ...
8-)
روح کریم یخی شاد...خدایش خیر دهاد.
مملو از نکته های تاریخی خواندنی
با طنزی تلخ و شیرین. دوستان بخوانند حتما خوشششان خواهد آمد.